تاریخ: ۰۷ بهمن ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۸:۵۷
بازدید: ۱۱۱
کد خبر: ۱۵۷۲۷۷
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
ساعت پنج و نیم عصر:

پایان کشمکش ها با برتری یک به هیچ باب همایون

می متالز - گزارش پنج و نیم امروز نیم نگاهی دارد به دعوا سر تقسیم گوسفند قربانی و تفکرات زنگ زده ای که کار دست بعضی صنایع داده و...
پایان کشمکش ها با برتری یک به هیچ باب همایون

به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، بورس تهران این روزها از گوسفند قربانی هم مظلوم تر شده و با آنکه انواع بلاها را بر سر سهامداران این بازار نازل کردند، اما هنوز دست از سر این بازار برنداشته اند و هر نهادی از یک طرفش می کشد! مهر استعفای رییس قبلی خشک نشده بر سر ریاست جنگ راه افتاد‌ و اهالی بهارستان خود را به در و دیوار کوبیدند که رئیس مورد تاییدشان باشد و اهالی ملاصدرا هم که این سال ها عادت کرده اند دو دستی صندلی هایشان را بچسبند، پیغام داده اند که رئیس از بیرون بیاورید وکیل می گیریم! دست آخر هم یکی از ساکنان باب همایون راهی ملاصدرا شد تا تتمه این بازار ویران شده را به آتش بکشد. بیچاره سهامداران بی نوا که صدایشان را هیچ کس نمی شنود و همه نقش دایه دلسوز تر از مادر را برایشان ایفا می کنند. به هر حال رئیس جدید دست نشانده باب همایون است.

 

گنه کرد در بلخ، آهنگری...

فعالان بازار سرمایه عادت کرده اند چوب گناه دیگران را بخورند. یکی تخلف می کند و در معاملات لایی می کشد تا جیبش پر شود، نماد را می بندیم! دیگری پشت میز شرکت لم می دهد و هر جور بخواهد حق و حقوق سهامدار را پایمال می کند و اطلاعات هم منتشر نمی کند؛ باز نماد را می فرستیم تبعیدگاه! چرا؟ چون برخورد با شخص خاطی دردسر و هزینه و زحمت دارد، ولی بستن نماد یا اخراجش از یک بازار، در حال لمیدن هم ممکن است. وقتش نرسیده یکبار برای همیشه، اشتباهات نخ نما شده را اصلاح کنیم؟

 

چاهی که برای پاستور نان داشت

اهالی پاستور اگرچه با عرضه صندوق ها به مردم بلائی به سر سهامدار آوردند که تا عمر دارد با شنیدن اسم سهام دولتی تن و بدنش بلرزد؛ اما خداروشکر خودشان خوب سود کردند و چاله هایشان پر شد. در همین دی ماه، ۳ هزار میلیارد تومان از محل نقل و انتقال سهام درآمد مالیاتی داشتند!یعنی ۷.۵ برابر دی ماه سال قبل و به این ترتیب جمع درآمدهای مالیاتی نقل و انتقال سهام به حدود ۱۶.۴ هزار میلیارد تومان رسیده که تقریبا ۵ برابر درآمد مالیاتی انتقال سهام در کل سال ۹۸ بوده! به هر حال اگر برای سهامدار آب نداشت، برای پاستور نان روغنی داشت.

 

تفکرات زنگ زده و قیمت گذاری دستوری

حرف افزایش قیمت که می شود بعضی شرکت ها پوزخند می زنند و بعضی هم خون گریه می کنند. در همین بازار سرمایه، شرکت هایی هستند که نرخ فروش محصول شان ماهی ۱۰_۲۰ درصد گران می شود و کسی عین خیالش نیست! تازه جایزه هم میگیرند و از دلار ۴۲۰۰ تومانی سهم دارند. بعضی ها هم در عرض ۱۰ ماه، ۱۶۰ درصد گران کرده اند و نفس کش می طلبند. بعضی ها هم شب میخوابند و صبح گران می کنند و سرشان همیشه بالاست که مردم مجبورند بخرند. اما امان از بعضی ها که سال هاست همواره از نرخ تورم عقب مانده اند و دیگر رمقی برای تعمیر خرابی های کارخانجات ندارند؛ ولی جرات طرح درخواست افزایش نرخ ندارند چون گفته اند محصول تان استراتژیک است و گران کردنش، تبعات اجتماعی دارد! حالا چطور شده که سفره خانوارها و داروی بیماران و.‌‌.. استراتژیک نیست، ولی این خاکستری بداقبال استراتژیک شده هم به نظر دوستان ناشی از تفکرات زنگ زده سیاست گذارانی است که هنوز در توهم دوران دفاع مقدس هستند.

عناوین برگزیده