به گزارش می متالز، حیدر مستخدمین حسینی درباره ارزیابی بازارهای مالی بخصوص بازار سرمایه در شرایط فعلی، روند غیرطبیعی افزایش قیمت سهم و شاخص ها از فصل چهارم 98 ، علت عدم تاثیر کرونا بر بورس ایران، توصیه جدی به سهامداران خرد و دولت به گفت و گو پرداخت که بدین شرح است:
بازارهای مالی متشکل از سه بازار پول، سرمایه و بیمه است. بازار پول برای تأمین منابع مالی کوتاه مدت است، بازار سرمایه برای تأمین منابع مالی بلندمدت و بازار بیمه هم تضمین کننده هر دوی اینها است.
قدمت بازار پول زیاد است و مردم در شهر و روستا با آن آشنا هستند و با این بازار انس دارند. اقتصاد نیز همین طور، رگ و پی آن از بانک نشأت می گیرد. بسیاری از پروژه ها و طرح های ملی علاوه بر بهره گیری از بودجه ها از منابع نظام بانکی استفاده کرده و تسهیلات بلندمدت نیز دریافت می کنند. اقتصاد وابسته به نظام بانکی است. بازار سرمایه به نسبت بازار نویی است. تازه در سال 84 قوانین تکمیلی آن مورد تصویب قرار گرفت. رویکرد جدیدی را به بازار سرمایه داد که به مرور زمان آیین نامه ها و دستورالعمل ها نوشته شد و بازار سرمایه با گستردگی فعالیت در حوزه اقتصاد پا به میدان وسیع تر گذاشت.
امیدوارم روزی فرا رسد که آحاد مردم ایران در بازار سرمایه حضور یافته و سهم داشته باشند مانند مردم آمریکا که حدود 70 درصد و مردم کشورهای اروپایی که 40 درصدد مازاد درآمد را به بازار سرمایه انتقال داده اند و این مهم در بلند مدت و دوران بازنشستگی و زندگی جاری متمم درآمد به حساب می آید. فلسفه وجودی بازارها از جمله بازارسرمایه مشخص است و برای اجرای پروژه و برنامه های توسعه ای بسیار مهم و حیاتی تلقی می شود.
کشوری پا به رونق اقتصادی می گذارد که به سمت بازار سرمایه حرکت کرده باشد. اگر اقتصادی می خواهد پرش کند نقطه آغازین آن بازار سرمایه است. از سال 90 و 91 اقتصاد با کاهش ارزش پول ملی روبرو شد، این اتفاق چند دلیل داشت ولی مهمترین دلیل اصلی آن ناکارآیی مدیریت اقتصادی وقت و عدم احتیاط های بود که صورت گرفت و در عمل با کاهش ارزش پول ملی وسیع روبرو شدیم که تا الان نیز ادامه دارد. این اتفاق سبب شد تمام کالاها و خدمات افزایش قیمت یابند. با این افزایش قیمت ارزش همه دارایی های دولت، بخش خصوصی و... نیز افزایش یافت.
با این افزایش ها باید قیمت سهم نیز افزایش می یافت. این اتفاق به مرور در بازار سرمایه صورت گرفت. مجلس هم با توجه به این تحولات، مصوبه ای برای تجدید ارزیابی دارایی ها را مصوب کرد. قیمت بسیاری از دارایی ها ارزش دفتری را از دست داده بود و باید قیمت دارایی ها به روز می شد. واحدهای صنعتی و تولیدی و.. باید دارایی ها را تجدید ارزیابی می کردند.
این کار به یاری کارشناس رسمی دادگستری، حسابرس و ارزیاب و... صورت گرفته و ارقامی که در تراز نشسته و ثبت می شد عملا به روز و واقعی می شد. مجلس برای ترغیب شرکت ها به تجدید ارزیابی دارایی ها اعلام کرده بود شرکت هایی که تجدید ارزیابی کنند معاف از مالیات می شوند که در این روند موثر بود. این اتفاقات سبب شد تا قیمت سهم و شاخص بورس نیز افزایش یابد.
در کنار این عوامل، تحریم ها نیز در روند افزایش قیمت ها در بورس موثر بود. طی 14سال اخیر بر شدت تورم ها نیز افزوده و موجب شد دولت و مجلس متأثر از شرایط تحریمی از بنگاه های اقتصادی، تولیدی و خدماتی حمایت کنند و این حمایت ها سبب افزایش قیمت سهم آنها شد. چراکه با افزایش فروش و سود و درآمد آنها در عمل نیز بر سهم و شاخص در بورس اثرمثبت می گذاشت. در کنار این اتفاقات به اعمال سیاست هایی نیز اقدام شد که در این روند موثر بودند.
افزایش قیمت سهم و شاخص بورس مانند همه کالاها و خدمات که قیمت آنها افزایش می یافت اعم از خودرو، مسکن و...، تا فصل چهارم سال 98 طبیعی بود ولی از آن تاریخ به بعد افزایش شاخص ها بطور غیرمنطقی باعث نگرانی شد. واقعیت این است که ماهیت بازار سرمایه از شوک داخلی و بیرونی تأثیر می پذیرد و می تواند به ریزش قیمت سهم و شاخص بورس منجر شود.
از فصل چهارم سال 98 افزایش قیمت منطقی نبود. وضعیت اقتصاد در سال 98 وضعیت درهم ریخته ای بود. نگرانی هایی برای آن بود. با وجود عدم تعادل ها در بازارها، پایین بودن سطح سرمایه گذاری، حرکت کم پس اندازها به سمت سرمایه گذاری، دچار بودن اقتصاد در رکود تورمی، عدم بازسازی و خرید فناوری جدید به دلیل تحریم، محدودیت تخصیص ارز و... ، در عمل انتظار نمی رود که افزایش غیرمنطقی قیمت سهام و شاخص ها را در بورس شاهد باشیم. در حالی که وضعیت فعلی بازار سرمایه در شرایط کنونی جز این است. تمام نگاه های دولت به سمت بورس است و در عمل و راه نجات اقتصاد را در شرایط فعلی بورس می داند. ولی در این میان ابهاماتی وجود دارد.
دولت در این شرایط نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق داده است و در تلاش است تا بتواند با برخی عرضه ها به تأمین منابع مالی دولت و جبران کسری بودجه از طریق فروش دارایی ها و اموالی که مربوط به مردم است و در اختیار دولت است، اقدام کند. عرضه سهام توسط دولت تا جایی ادامه می یابد که که اختیار عزل و نصب های آنها در اختیار دولت بماند. تا زمانی که دولت سهام را عرضه می کند، وضعیت بورس با همین شکل حفظ خواهد شد.
برای نمونه در دو هفته گذشته با فروش سهام دو واحد 9.6 هزار میلیارد تومان فروش رفت که درآمد قابل توجهی در این شرایط برای دولت است. دولت قصد دارد در هفته های جاری برخی سهام حتی سهام سازمان های توسعه ای را عرضه کند. هیچ یک از بازارها در حال حاضر فعال نیست. به عنوان مثال تورم در پایان سال گذشته 41.2 درصد است در نظام بانکی، نرخ سود برای سپرده گذاران 15 درصد اعلام می شود. این رقم به سپرده گذاران می گوید در صورتی که در بانک سپرده گذاری کنید، قدرت خرید 25 درصد کاهش می یابد.
با شرایط فعلی، منابع و نقدینگی به سمت ارز و طلا نمی رود . بازار مسکن راکد است و آمارها در خصوص پروانه ساخت و بهره داری در حداقل است. انگشت اشاره شرایط بازار های فوق به سمت بازار سرمایه است.
کرونا رکود ایجاد کرده و از این جمله دامن بازار مسکن را نیز گرفته است. کرونا بر همه بورس های دنیا تأثیر منفی گذاشته و قیمت نفت را نیز کاهش داده است.
بورس در سه کشور ایران، ونزوئلا و زیمباوه که هر سه تحریم کامل هستند و شرایط خاصی دارند منبعی است برای تأمین منابع دولت که در آنها از کرونا تأثیر منفی نگرفته است. لذا کرونا با آنچه ذکر شد بورس را متأثر نکرد. دولت در کنار تلاش برای جبران کسری بودجه از طریق بازار سرمایه در تلاش است به این وسیله نقدینگی لجام گسیخته کنونی را مدیریت کرده و از همین طریق نیز موجبات کاهش نرخ تورم را فراهم کند.
همین اتفاقات به نفع دولت خواهد بود ولی کمکی به تولید و رونق تولید و جهش آن نمی کند چراکه آنچه دولت از این بازار کسب کند، صرف هزینه های جاری خواهد کرد. هشدار خطر ریزش شاخص ها را ضروری می دانم و این نکته را به سهامداران خرد اعلام می کنم که با ریزش بورس، بازار سازها و انحصارگران و...، خود را از میدان به در خواهند برد و این مردم عادی هستند که ضرر خواهند کرد.
یک نگرانی دیگر با توجه به اینکه نرخ سود سپرده 15 درصد شد و نرخ تسهیلات 18 درصد، برندگان تسهیلات از نظام بانکی برنده میدان باشند. کما اینکه طی چهار ماهه اخیر برخی شرکت ها به بانک ها فشار آورده و تسهیلاتی گرفته و آن را وارد بازار سرمایه کرده اند. با ریزش شاخص ها باید منتظر زیان این شرکت ها و اضافه شدن تعداد بدهکاران بانکی بود که این مسأله معضلاتی را برای نظام بانکی ایجاد خواهد کرد.
پیشنهاد مشخص این است که بازار سرمایه مثبت و قابل اعتماد است به شرط آنکه ادبیات ورود به آن درک شود. در بدو ورود سهامداران خرد به سمت صندوق های سرمایه گذاری بروند. این صندوق ها دارای کارشناسانی هستند که دائم در حال رصد و ارزیابی هستند و از ریسک کمتری برخوردارند.
در چند سال گذشته بازدهی این صندوق ها مثبت بوده است. نسبت به مجموعه بازارها چه پول و تک سهمی ها موقعیت خوبی داشته اند. برای آغاز آنها مطمئن هستند. بعد اینکه با شناخت وارد بورس شوند و از نظرات کارشناسی یاری بگیرند و از خرید تک سهمی حذر کنند و سبدی از سهم های مختلف برای خود داشته باشند.
برخلاف بازار پول، بازار سرمایه دارای ریسک بالا است و از شوک های درونی و بیرونی تأثیر می پذیرد و می تواند اصل سرمایه این افراد را به خطر بیاندازد. برای خود سبدی از سهم حوزه های مختلف اعم از فلزی، شیمیایی ، دارویی، بانک ها و بیمه ها و... ایجاد کنند چراکه سهام همه شرکت ها به یک میزان و بطور همزمان منفی نمی شوند.
سهامداران خرد در شرایط بازارگرمی مراقب باشند گرما زده نشده و حال آنها رو به وخامت نگذارد. مردم مراقب باشند بلایی که ناشی از اعتماد به تصور وجود نگاه های حمایتی به موسسات اعتباری پیش آمد در ارتباط با بورس پیش نیاید. حتما از نظرات کارشناسان و مشاوران مالی و... کمک بگیرند. در عین حال فهم کلی از باید و نبایدهای بازارسرمایه داشته باشند.
به هیچ عنوان سرمایه فعلی را برای ورود به بازار سرمایه نفروشند، حضور در بورس فقط با مازاد درآمد. با نگاه آینده نگرانه برای فرزندان سهام بگیرید و هرگز به بازار سرمایه با نگاه کوتاه مدت نگاه نکنید. در بلند مدت این سهام یعنی وقتی فرزند شما به سن قانونی رسید، سرمایه ای ارزشمند خواهد بود. تأکید می کنم با نگاه سودهای آنی وارد بورس نشوید.
بازار سرمایه جز لاینفک اقتصاد ملی است و باید بتوان برای همیشه خاطره خوش از این حضور در مردم ایجاد کرد. نباید اجازه داد بی احتیاط هایی سبب صدمه به مردم شود. در سال 92 سهام سقوط کرد و مردم عادی از تحولات بازار جا ماندند و حتی آن زمان فروش سهم توسط افراد سهمیه ای شد. کاری که در دنیا سابقه نداشت.
اکنون همین هشدارها را در این خصوص به مسوولان و مردم می دهم و امیدوارم مشکلی از این بابت ایجاد نشود. دولت باید تلاش کند تا بازارهای مختلف از جمله بازار پول را به تعادل برساند و به تورم نزدیک کند. اگر به دنبال جهش تولید و اشتغال زایی است بازار مسکن را از رکود خارج کند چراکه با این اتفاق بیش از 500 واحد صنعتی و تولیدی در حوزه های مختلف، فعال خواهند شد و محصولات آنها به فروش خواهد رفت. رونق بورس برای اقتصاد مفید است ولی در شرایط فعلی به اشتغال زایی منجر نخواهد شد.