تاریخ: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ ، ساعت ۲۱:۵۱
بازدید: ۷۲۸
کد خبر: ۱۰۲۰۸۶
سرویس خبر : انرژی

پتروپالایشگاه ایرانی، به‌مثابه فیل در تاریکی

می متالز - فرزین سوادکوهی- پتروپالایشگاه! این از آن دست عبارات ترکیبی است که اهل فن بر سرش حرف‌ها دارند، اما از آنجا که در کشور ما واقعیت در برابر تکلف همچون موری است در برابر زرافه، همگان وجه دهان پرکن آن را به ابهام بزرگی که در پشت آن وجود دارد ترجیح می‌دهند و با گفتن مداوم این عبارت در اینجا و آنجا از آن حظ می‌برند، همچون حلوا حلوا گفتنی که دهان را شیرین می‌کند.
پتروپالایشگاه ایرانی، به‌مثابه فیل در تاریکی

به گزارش می متالز، در ایران کسی چندان اطلاعی از کم و کیف این موضوع ندارد، اما آنچه مسلم است این است که پتروپالایشگاه‌ها ظاهرا در نزد عامه همان Petrochemical Refineryها هستند، یعنی روشی برای بدست آوردن حلقه‌های دیگری از زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی که مستقیماً از خوراک پالایشگاهی تامین می‌شود و در حقیقت نسل جدیدی از هماهنگی واحدهای پالایش و پتروشیمی را می‌توان اینگونه اسم‌گذاری کرد.

میان ماه من تا ماه گردون

در چنین پالایشگاه‌هایی تمرکز عمده لزوما بر تولید سوخت نیست، بلکه تولیداتی امکان خروج پیدا می‌کنند که می‌توانند نیازهای مجموعه‌های پتروشیمی و پلیمری را تامین کنند. این اتفاق در شرایطی در ایران برسر زبان‌ها افتاده که بسیاری معتقدند تولید فرآورده‌های ویژه‌ای از این دست، در کنار تولید انواع سوخت‌ها می‌تواند ارزش افزوده فراوانی برای صنایع پالایشی کشور ایجاد کند. امکان سودآوری دوبرابری در صنایع پالایشی همه اهل فن را به سوی این کار مشتاق می‌کند و به همین خاطر صنایع پالایشی ایران هم با این مبحث روبه‌رو هستند، اما خب از حرف تا عمل راه بسیاری در پیش است. آنهم در شرایطی که صنایع پالایشی از صدقه‌سری نوسانات بازار داخلی و هیجانات فضای خارجی از پس فردای خود خبر ندارد.

ریش‌سفیدان نفتی که گرفتار سنت‌ها نیستند، نیک دریافته‌اند که اگر ایران از خام‌فروشی حداکثری دست بردارد و کار پتروپالایشگاهی را به جایی برساند که روزی ۲ میلیون بشکه نفت را به شکم این واحدهای صنعتی بریزد، نان اقتصادش گرم و آبش سرد خواهد بود، اما اهل بخیه به زودی بر این گزاره ان‌قلتی شگفت برمی‌آورند که: از خام‌اندیشی دست بردارید که میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا… بله! پتروپالایشگاه‌ها را با حرف یا حتی تزریق پول نمی‌توان تاسیس و راه‌اندازی کرد. پتروپالایشگاه پیش از هر چیز بازاریابی حرفه‌ای می‌خواهد، بازارشناسی می‌خواهد، بیزینسی که در آن آنقدر زرنگ باشی که به کسری از ثانیه از سوی حریف بازی نخوری و کلاه بر سرت نرود.

نگارنده با سماجت‌هایم برخی از حافظان وضع موجود در نفت و پالایش را بارها در باب پتروریفاینری‌ها به حرف کشانده‌ام. آنهایشان که دستی بر آتش تولید دارند دوست ندارند نامشان برده شود تا به شغل‌شان چشم‌زخمی نخورد. تقریبا همه این تعداد کم‌شمار اما حرفه‌ای بازار پالایش و پتروشیمی معتقدند حکایت پتروپالایشگاه‌ها در ایران به قصه فیل در تاریکی مولانا می‌ماند که گویی هر کس تنها یک بخش آن را می‌بیند و بر اساس همان ادراک در بابش حکم صادر می‌کند.

برداشت‌های عوامانه از پتروریفاینری‌ها

بنابراین پربیراه نیست که همین زمره از فعالان حوزه پالایش و پتروشیمی معتقدند درک بسیاری از افراد از پتروپالایشگاه‌ها برداشتی کاملا عوامانه و ساده‌لوحانه است که اگر نبود می‌دانستند احداث یک پتروریفاینری به صرف این‌که نفت خام هست، و الباقی سور و سات پالایشگاهی و پتروشیمیایی هم به هکذا، دلیل نمی‌شود که بتوان پتروپالایشگاه ساخت.

به‌کار بردن عبارت «پتروریفاینری» در صورتی توجیه‌پذیر است که مطلع باشیم سهم تولید سوخت در پالایشگاه‌های نفت ایران باید کمتر شده و بخشی از سازوکار پالایش به تولید محصولات ارزش‌آفرین دیگر برای پتروشیمی‌ها اختصاص یابد و این درحالی است که هم‌اکنون تقریبا صددرصد تولید، به سوخت‌های رایج مختص شده است.

پس همین اول کار گاومان زاییده است اگر خیال کنیم می‌توانیم با این الگوی تولید سوخت، پتروپالایشگاه تاسیس کنیم. وقتی تولید سوخت را به هر کار دیگری ارجح کرده‌ایم، کدام بخش از پالایشگاه‌های ما امکان سوییچ شدن بر روی پتروریفاینری شدن را دارند؟

وقتی بنزین که باید یک کالای تجاری باشد و نه امنیتی، درست برعکس عمل می‌کند و دست به ترکیبش نمی‌شود زد که نکند به تریج قبای اقتصاد روز بربخورد تکلیف کاملا روشن است.

تولیدات پالایشگاهی در ایران بطور عمده به سوخت‌های رایج محدود شده است و از آنجا که همواره در کشور به این سوخت‌ها نیاز داشته‌ایم، با نفت سفید و گازوییل و نفت کوره و بعدتر با گاز به این نیاز پاسخ می‌داده‌ایم و این تولیدات یا در بخش گرمایشی و سوختی مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند و یا در حوزه حمل و نقل، در صورتی که این الگو تغییر پیدا نکند برای گام برداشتن به سوی پتروپالایشگاه شدن در حقیقت به کاهدان زده‌ایم.

الگوهای اقتصادی در پتروپالایشگاه‌ها یک اصلند

پالایشگاه‌ها در ایران با هدف تولید سوخت ساخته شده‌اند، اما در سایر نقاط دنیا وقتی می‌بینیم جنبه‌های اقتصادی نسبت به دیگر جنبه‌ها اولویت پیدا می‌کند، دیگر یک پالایشگاه همه تمرکز خود را بر پایه تولید سوخت معطوف نمی‌کند. این پالایشگاه‌ها در دنیا حواس‌شان جفت است که الگوهای اقتصادی روز را به دقت مورد توجه قرار دهند.

وقتی همه توجه به تولید سوخت جلب بشود به این معناست که تمام نفتای سبک و سنگین موجود صرف تولید محصولات سوختی می‌شود و گازهای طیف C3 و C4 نیز تبدیل به گاز مایع می‌شوند. در صنعت پالایش چون به‌طور معمول رویکرد به سوی تولید فرآورده‌های سبک و میان‌تقطیر است، در نتیجه از فرآیندهای شکست مثل شکست حرارتی و یا شکست هیدروژن استفاده می‌شود که مولکول‌های سنگین به مولکول‌های سبک‌تر مبدل می‌شوند. این باعث می‌شود در واحدهای FCC و یا RFCC پالایشگاهی الفین‌ها به تولید دربیایند که شاید میزان این الفین‌ها از لحاظ درصدی چندان بالا هم نباشد، اما حال باید ببینیم این میزان کم الفین چه تاثیری بر اقتصاد صنعت پالایش دارد؟

اگر قیمت نفت خام را ۵۰ دلار در نظر بگیریم (فرض ما در زمانی است که این بلای خانمان‌برانداز سقوط قیمت نفت پیش نیامده باشد و دنیای نفت همچنان گل و بلبل باشد) با تبدیل دو درصدی فرآورده‌های سبک، این میزان خود در حیطه یک دلار نقش بازی می‌کند و این در حالی است که مارجین صنعت پالایش بین دو تا شش دلار است. یک دلار در چنین سازوکاری عدد قابل توجهی است. پس یک حجمی از گازهای گفته شده بدست می‌آید که در صنعتی که هدفش تولید حداکثری سوخت است، بالاجبار یا باید سوزانده شود و یا پس از طی مسیری با مخلوط شدن با C3 و C4 به عنوان پروپان مورد استفاده قرار گیرد که البته در جای خود گازهایی ارزشمند هم هستند.

این حجم به خودی خود در اقتصاد پالایش مهم است، اما لزوما برای خوراک‌دهی به یک واحد پتروشیمی جوابگو نیست. اما وقتی قرار می‌شود الگوی اقتصادی پالایش لحاظ شود، قید حداکثر بودن تولید سوخت را برمی‌دارند و بخشی از نفتای موجود را به آن سو هدایت می‌کنند و این اتفاق را رقم می‌زنند. در حقیقت بخشی از نفتا از بنزین‌سازی بیرون آمده و به کمک الفین‌ها می‌شتابد و اینجاست که یک مجموعه پتروشیمی که صرفه اقتصادی دارد می‌تواند شکل بگیرد. این می‌تواند مفهوم مجتمع‌های کامپلکس را به ذهن متبادر کند و یک پتروپالایشگاه تاسیس شود، در واقع در چنین پالایشگاه‌هایی که ورودی نفت خام دارند، خروجی لزوما سوخت نخواهد بود.

ما در پالایشگاه‌هایمان تولید محصولاتی مانند ال پی جی، بنزین، نفت سفید، سوخت جت، گازوییل، نفت کوره و در نهایت خوراک واحدهای روغن‌سازی را دنبال کرده‌ایم و چیز دیگری نداریم. در واحدهای پالایشی کامپلکس از یک بخش نفت خام وارد می‌شود و از بخش‌های دیگر C4 ،LPG و C3 که می‌تواند به پروپیلن، پلی‌پروپیلن، بوتادین، بوتن، بوتیلن و از این دست مواد تبدیل شود خارج می‌شود. آیا هیچ تنابنده‌ای در صنعت پالایش ایران پیدا می‌شود که آدرس چنین پالایشگاهی در ایران را به ما بدهد؟

در ایران تنها تا حدودی با دستکاری‌هایی در کاتالیست واحد پالایشگاه شازند توانسته‌ایم به مقداری پروپیلن افزونتر دست پیدا کنیم تا نیازهای کشور بیشتر تامین شود، اما در پالایشگاه‌های دیگرمان اصلا از این خبرها نیست. آنها خیلی هنر کنند همین تولیدات انصافا باکیفیت خود را به ضرب و زور کار شبانه‌روزی پرسنل خود تداوم بخشند.

تعارفات رایح کارساز نیست

در واقع بالانسی بین بنزین، پروپیلن و فرآورده‌های میان تقطیر ایجاد شده که در جای خود کار قابل تقدیری است. همین کار را سعودی‌ها دارند با ابعادی بسیار وسیعتر بیخ گوش ما انجام می‌دهند و طبعا حواسشان خوب به بازار هست که یک روز شیر تولید سوخت را بیشتر باز کنند و یک روز که بازار می‌طلبد شیر میان‌تقطیرها را. در حقیقت ترازو یا الاکلنگ بین بنزین و الفین در دست آنها خوب به بازی گرفته می‌شود.

خلاصه این‌که باید دست از تعارف‌بازی‌های رایج برداریم و خودمان با خودمان رو راست باشیم. بیهوده نمی‌توان به دیگران در باغ سبز نشان داد. برخی خیال کرده‌اند که هرگاه عبارت «پترو» را قبل از مفاهیمی مثل آمونیاک و الفین و متانول و امثالهم بگذارند از پتروپالایشگاه‌ها تعریف درستی ارائه داده‌اند، این در حالی است که از قضا ما در ایران از قبل پتروپالایشگاه داشته‌ایم، مثلا پتروشیمی نوری خود یک مجتمع پتروپالایشگاهی است.

پتروریفاینری یعنی پتروشیمی‌ای که با خوراک بالادست نفت خام و میعانات کار می‌کند و محصول تولید می‌کند و نه با محصولات میانی مانند نفتا. مثلا اگر پالایشگاه اراک و پتروشیمی اراک در مالکیتی واحد بودند می‌شد به آن‌ها در ذیل یک مجموعه عبارت پتروپالایشگاه را الصاق کرد یا مثلا پالایشگاه اصفهان و پتروشیمی آن اگر در یک قالب بگنجند می‌توان گفت پتروپالایشگاه اصفهان شکل گرفته است، در غیر این صورت بهتر است اصلا حرفش را هم نزنیم.

عبارت ترکیبی پتروپالایشگاه در گفتن ساده است، اما باید به یاد داشته باشیم اگر توانستیم بالاترین ارزش افزوده را ایجاد کنیم و هیچ مولفه‌ای باقی نماند که به بالاترین ارزش خود نرسد، آن‌وقت موفق شده‌ایم که یک پتروپالایشگاه تاسیس کنیم.

در دنیا واحدهای پیچیده‌ای وجود دارد که به آنها کامپلکس‌های بزرگ می‌گویند که می‌توانند در امتداد تولید سوخت‌های رایج، ارزش‌آفرینی‌های پتروشیمیایی را هم انجام دهند و در بسیاری از پالایشگاه‌های جهان تنها ۶۰ درصد فعالیت‌ها به تولید سوخت اختصاص یافته و الباقی ظرفیت برای محصولات پتروشیمی‌ها به کار گرفته می‌شوند، در حالی‌که تقریبا تمام پالایشگاه‌های ایران ظرفیت ۱۰۰ درصدی خود را به تولید سوخت معطوف کرده‌اند تا آن را نثار پرایدهای زوار دررفته و وانت نیسان‌های نیم قرن پیش کنند. با چنین شرایطی هرگز نمی‌توان پتروپالایشگاه‌ها را در ایران به سرانجام رساند، حتی اگر روی دریایی از نفت غوطه‌ور باشیم.

عناوین برگزیده