تاریخ: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۷:۰۲
بازدید: ۱۵۹
کد خبر: ۱۰۳۶۸۷
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

کاهش هزینه‌های دولت بهترین راهکار جبران کسری بودجه است/ منابع جذب شده در بازار سرمایه کاملا در اختیار تولید قرار نمی‌گیرد

می متالز - پس از ارایه لایحه بودجه سال 1399 توسط دولت به مجلس شورای اسلامی بسیاری از کارشناسان اقتصادی به این نکته اشاره کردند که دولت برای اداره کشور در این سال با توجه به منابع درآمدی و هزینه‌های اعلام شده کسری بودجه قابل توجهی خواهد داشت.
کاهش هزینه‌های دولت بهترین راهکار جبران کسری بودجه است/ منابع جذب شده در بازار سرمایه کاملا در اختیار تولید قرار نمی‌گیرد

به گزارش می متالز، این اظهار نظر گمانه‌زنی‌های بسیاری را برای تامین این کسری بودجه مطرح کرد که از چاپ اسکناس گرفته تا گران کردن نرخ ارز و فروش اوراق قرضه در آن جای داشت اما ظاهرا با آغاز سال 1399 و تغییر برخی آیتم‌ها در این زمینه سیاست‌های متفاوتی از سوی دولت برای تامین این کسری بودجه اتخاذ شده است.

برای رسیدن به واقعیت اینکه دولت برای تامین کسری بودجه سال جاری چه گزینه‌هایی درپیش دارد گفت‌وگویی با دکتر محمد قلی‌یوسفی، استاد دانشگاه و اقتصاددان داشتیم که در ادامه می‌خوانیم.

 

گزینه‌های احتمالی دولت برای تامین میزان کسری بودجه چیست؟

براساس گمانه‌زنی‌ها و پتانسیل‌های موجود می‌توان به منابع بانکی، چاپ پول، فروش اوراق قرضه، بازارسرمایه، مالیات گزینه‌هایی هستند که دولت می‌تواند برای افزایش درآمدها و تامین کسری بودجه به آنها متوصل شود.

 

این منابع برای تامین کسری بودجه کافی است؟

ببینید گمانه‌زنی‌های متفاوتی در این زمینه وجود دارد که تغییر برخی شرایط مثل بیماری کرونا، کاهش قیمت نفت و ... باعث شده اعداد تغییر کند از این رو اجازه دهید درباره رقم صحبت نکنیم درحالی که واقعیت این است که میزان کسری بودجه دولت آنطور که شواهد نشان می‌دهد آنقدر است که سیاست‌های یاد شده و راهکارهای بالا نمی‌تواند آنها را جبران کند.

 

بهترین راهکار برای تامین این هزینه‌ها چیست؟

اصلی‌ترین راهکار کاهش هزینه‌های دولت در این شرایط با حذف بخش‌های موازی و کوچک شدن دولت است. به این ترتیب هزینه‌ها کاهش یافته و دولت می‌تواند برای یافتن منافع درآمدی جدید برنامه‌ریزی کند. نکته اینجاست که با توجه به ساختار فعلی و برخی قوانین موجود چنین سیاستی هم از سوی دولت قابلیت اجرا ندارد و درنهایت همان گزینه برداشت از منابع بانکی انجام می‌شود.

 

گزینه انتشار اوراق قرضه می‌تواند کارآمد و مفید باشد؟

برای پاسخ به این سئوال بد نیست بدانید که تنها خریداران این اوراق بانک‌ها و نظام بانکی ایران و درنهایت بانک مرکزی هستند که نهایتا پول در اختیار خزانه دولت قرار می‌دهد. این چرخه یعنی افزایش نقدینگی و صعودی شدن تورم که تبعات مناسبی برای اقتصاد ندارد.

 

فکر نمی‌کنید اقتصاد دولتی باعث این مشکلات شده است؟

به نکته جالبی اشاره کردید، چون همواره کارشناسان و اقتصاددان‌ها به این موضوع اشاره دارند. ببینید از آنجا که دولت ایران در تمامی عرصه‌ها حضور دارد باید بپذیریم که تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری دولت در تمام عرصه‌ها تعیین کننده است و همواره تلاش کرده با برنامه‌ریزی نقدینگی را به سمت منافع خود هدایت کند.

 

می‌توان به موضوع واگذاری‌های اخیر در بورس اشاره کرد؟

بله؛ این هم یکی از راهکارهاست که دولت از آن بهره‌می‌برد اما باید از خودمان بپرسیم آیا واقعا بازار سرمایه و واگذاری شرکت‌ها و اموال می‌تواند حجم بالای کسری بودجه را جبران کند؟ برای پاسخ به این سئوال باید به یک نکته بسیار حساس و تعیین کننده توجه داشته باشیم که آنهم مبنای پول محاسباتی است.

 

در این زمینه لطفا بیشتر توضیح دهید.

خوب با توجه به عرف حاکم در محاسبات دولت و برنامه‌ریزی‌های انجام شده دولت بازار سرمایه ایران را برمبنای نرخ دلار مدیریت می‌کند تا منافع برای خودش داشته باشد. اما نکته مهم این است که بازار سرمایه ایران براساس تولید کالاهای داخلی شکل گرفته و باید مبنای محاسباتی آن پول رایج ملی ایران باشد درحالی که اکنون دلار در این زمینه مورد استفاده قرار دارد و مبنا محاسباتی شناخته می‌شود، به همین دلیل وابستگی بسیار بالایی میان بازار سرمایه ایران و نرخ دلار وجود دارد.

 

اجازه دهید به موضوع رونق قابل توجه اخیر در بازار سرمایه اشاره‌ای داشته باشیم؛ به نظر شما این رونق به‌زودی با چالش روبرو می‌شود؟

واقعیت بازار سرمایه براساس اصول اقتصادی برنامه‌ریزی شده است؛ اما همانطور که قبلا اشاره شد دولت حجم بالایی از اقتصاد ایران را مدیریت می‌کند که بازار سرمایه هم از آن جمله است. پس دولت علاقه‌ای به زیان نداشته و اجازه رویدادهای نگران کننده در این بازار را تاجای ممکن نمی‌دهد. ببینید حضور پررنگ دولت در این بازار با این مثال دقیق روشن می‌شود که اغلب مسئولان و مدیران میانی برای محاسبات خود نرخ‌های دلاری را مبنای تولیدات شرکت‌های بورسی قرار می‌دهند درحالی که قرار نیست دستمزدها به دلار پرداخت شود.

 

با این توضیح آیا واقعا نقدینگی جمع آوری شده از سوی بازار سرمایه به سمت تولید هدایت می‌شود؟

به نکته خوبی اشاره کردید، ببنید دولت برای جبران کسری بودجه خود در تلاش است تا با چرخاندن نقدینگی موجود در جامعه به سمت و سویی که علاقه‌دارد درآمد برای خود ایجاد کند و هزینه‌ها را پرداخت کند. پس اینکه لزوما تمام منابع جذب شده در بورس به سمت تولید هدایت شوند شاید واقعی به نظر نیاید. ممکن است دوره‌ای به سمت خودرو، دوره‌ای به سمت سکه و ارز، دوره‌ای مسکن و گاهی هم بازار سرمایه برای دولت سودآور باشد که مدیریت می‌شود.

 

به این ترتیب کارخانه‌های تولیدی منافع آنچنانی از این جابجایی نقدینگی نخواهند داشت؟

اگربگوییم منافعی ندارد شاید اشتباه باشد اما منافع آنطور که براساس اصول بازار سرمایه تعیین شده خیر نخواهد بود.

 

پس بازهم گزینه‌ای جز استفاده از منابع بانکی نیست؟

ظاهرا اینگونه است و نهایتا دولت به همین شیوه متوصل خواهد شد، اما فراموش نکنیم که هنوز راهکار کوچک شدن دولت و حذف بخش‌های موازی می‌تواند تعیین کننده باشد چون هزینه‌های دولتی کاهش یافته و منابع بیشتری برای انجام سایرامور باقی می‌ماند اگرچه مشکل برطرف نمی‌شود اما اینکار هزینه‌ای بسیار کمتر برای اقتصاد کشور ایجاد می‌کند.

عناوین برگزیده