می متالز - گروههای پالایشی طی چند هفته اخیر از گروههای پیشران یا به اصطلاح لیدر بازار بودهاند، این گروهها توانستند روی تابلوی معاملات عملکرد بهتری داشته باشند. طی سه ماه اخیر گروههای پالایشی توانستهاند حدود ۱۲۸ درصد بازدهی داشته باشند در حالی که بورس و فرابورس حدود ۷۰ درصد بازدهی داشتهاند اما اگر به روند یکساله و مقایسه در بازه یکساله نیمنگاهی داشته باشیم عملا گروههای پالایشی عقبماندگی خود از بازار را طی سه ماهه اخیر جبران کرده و در بازه یکساله بازدهی فرآوردههای نفتی، بورس و فرابورس یکسان بوده است.
نقش مهم خالص ارزش داراییها: از مهمترین دلایل رشد این گروه میتوان به تغییر دیدگاه سرمایه گذاران از سودآوری به خالص ارزش داراییها اشاره کرد. بر این اساس تجدید ارزیابی داراییهای شرکتهای این گروه که عموما زمین هستند برای سرمایهگذاران جذاب بوده است. این موضوع در لیدر این گروه بیشتر نمود پیدا کرد و از طرفی عرضه دارا دوم که متشکل از گروههای پالایشی و چند نماد پالایشگاه نفت اصفهان، پالایشگاه نفت تهران، پالایشگاه نفت بندر عباس و تبریز بود بر جذابیت این گروه برای سرمایهگذاری افزود و حتی بعضا سبب شد این گروه از ارزش جایگزینی خود هم فراتر روند.
هر چند دیدگاههایی در ارتباط با ارزش جایگزینی وجود دارد. بنابراین به دلیل مخاطرات سرمایهگذاری و مشکلاتی که در تامین مالی پروژهها و همچنین زمانبر بودن آنها وجود دارد؛ باید به این ارزشها ضرایبی هم اضافه کرد.
بررسی شرکتهای این گروه نشان میدهد شتران ارزش بازار بالاتری به ازای پالایش هر بشکه دارد و در این بین شراز ارزش بازار کمتری نسبت به ظرفیت خود دارد. همچنین شتران و شپنا با توجه به گمانهزنیها در مورد دارا دوم نسبت به بقیه رشد بیشتری را تجربه کردند اما شاید مهمترین پارامتر رشد این نماد گمانهزنیها در مورد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی زمین بود که به درستی هر دو این پالایشگاهها میتوانند سرمایه خود را از این محل به شکل قابل ملاحظهای افزایش دهند.
وضعیت سودآوری این گروه: سه محصول مهم و اثر گذار بر پالایشگاههای کشور بنزین، گازوئیل و نفت کوره است. بهطور معمول دو محصول بنزین و گازوئیل سودآور هستند ولی نفت کوره که حدود 20 درصد از فروش پالایشگاههای کشور را تشکیل میدهد زیانده است.
عمدهترین دلایل موثر برسودآوری این گروه کرک اسپرد یا فاصله قیمت بین هر بشکه نفت با هر بشکه محصول است که عملا نشاندهنده حاشیه سود ناخالص در این گروه است. در گذشته شاهد این بودیم این گروه هم تراز با پالایشگاههای برتر جهان به ازای پالایش هر بشکه سود ناخالصی در حدود 5 دلار بهدست میآوردند، اما با کاهش قیمت نفت و همچنین نفت کوره (نفت کوره ایران تماما صادراتی است) عملا این حاشیه سود رو به کاهش گذاشت و همواره شرایط تورمی کشور سبب میشد نفت کوره ارزان ابتدای سال در انتهای سال به قیمت بالاتری فروخته شود و خود عامل موثری در جهت سودده بودن این محصول بود.
اما درسال 98 این اتفاق رخ نداد و روند رو به کاهش در بازارهای جهانی و نبود تقاضا در نفت سبب شد قیمت نفت سقوط کند و به دنبال آن قیمت فرآوردههای نفتی هم با کاهش رو به روشد و شاهد گزارشهای ضعیف این گروه در فصل زمستان و زیان ده شدن آنها بودیم. بعد از بهبود اوضاع جهانی به دلیل شیوع کرونا و بهبود قیمت نفت و رشد آن از محدوده 22 دلار به بیش از 45 دلار انتظار میرود که این گروه هم بتوانند گزارشهای بهتری را روانه کدال کنند
اما از مهمترین ابهامات این روزهای این گروه بحث نرخگذاری خوراک دریافتی است که این نرخ از 95 درصد فوب خلیج فارس به محمولههای صادراتی ایران تغییر کرده است و ضرایبی در این بین تعیین شده که عملا تحلیل سودآوری این گروه را با چالش رو به رو ساخته است. اما با توجه به دشوار بودن شرایط فعلی دولت و کشور به نظر نمیرسد دولت چندان تمایلی داشته باشد که در جهت رشد حاشیه سود این گروه و حمایت از آن کاری کند و باید در گزارشهای آتی این شرکتها به دنبال اثر این تصمیم بود.
رشد سریع این گروه و اخبار متعددی که از آن به گوش رسید فشار فروش روی این نمادها را افزایش داد؛ فاصله گرفتن قیمت تابلو از ارزش جایگزینی در این گروه سبب شد لغو شدن دارا دوم جرقهای باشد برای افت قیمت نمادهای این گروه و لاجرم رشدهای سریع، اصلاحهای شارپ و تند وتیزی در پی دارد.
لیدر بودن نمادهای گروه پالایشی در بازار سرمایه، فشار فروش را به کلیت بازارسرمایه تسری داد و ایجاد صفهای فروش در بازار سبب ترس سهامداران و مضاعف شدن صفهای فروش شد. به نظر میرسد در شرایط فعلی با افت قیمتی بیش از 35 درصدی در کلیت نمادهای این گروه و کاهش جذابیت فروش میتوانیم به مرور شاهد ایجاد تعادل و عدم ریزش بیشتر در این نمادها باشیم اما محرکهای رشد این گروه را میتوان رشد قیمتهای جهانی و رشد اسپرد محصولات نسبت به خوراک دریافتی، اعمال تخفیف بیشتر از سوی دولت برای خوراک دریافتی، اقدامات لازم جهت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی جهت رقیق شدن قیمت نمادهای لیدر گروه و عرضه شدن دارا دوم دانست.
نگاهی به ارزش روز دارا دوم: ارزش کل سهام دولت در این نمادها به 75 هزار میلیارد تومان میرسد که با اعمال تخفیف 20 درصدی ارزش واگذاری عددی نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
از دهه سوم مرداد ماه عوامل متعددی منجر به فشار عرضه در بازار سرمایه شد که در نهایت منجر به بیاعتمادی و رفتار هیجانی سهامداران طی مدت مذکور بودیم اما با توجه به جلسه سازمان بورس با حقوقیها و پس از حمایت و خرید برخی حقوقیها در روز دوشنبه، مجددا شاهد بازگشت اعتماد حقیقیها به بازار سرمایه هستیم.
یکی از مهمترین عواملی که منجر به شروع ریزش بازار سرمایه در ۲۰ مرداد ماه سال جاری شد، اختلاف نظر دو وزارتخانه نفت و اقتصاد بر سر نحوه واگذاری این سهام موجود در دارا دوم بود؛ بهطوری که تایید عرضه بلوکی و سپس تکذیب آن، موجی از بیاعتمادی را برای بازار سرمایه به همراه داشت.
هماینک با توجه به حمایتهای برخی حقوقیها و بازگشت اعتماد حقیقیها به بازار سرمایه میتوان به چشمانداز بورس در میانمدت امیدوار بود. یکی از جذابیتهای فعلی بازار، ETF دوم است که پذیرهنویسی آن از چهارشنبه هفته جاری آغاز و تا ۱۹ شهریور ادامه خواهد داشت.
قرار است باقیمانده سهام دولت در پالایشگاههای تهران، بندرعباس، اصفهان و تبریز، از ۵ شهریور با تخفیف 20 درصدی آغاز شود. همچنین سقف خرید واحدها ۵ میلیون تومان است و افرادی که قبلا واحدهای دارا یکم را به میزان ۲ میلیون تومان خریداری کردهاند، برای این واحدها میتوانند تا سقف ۳ میلیون تومان خرید انجام دهند.
با توجه به بازگشت اعتماد سهامداران حقیقی طی روز گذشته و با توجه به فرارسیدن زمان پذیرهنویسی ETF دوم، شاهد افزایش تقاضا در سهام گروه پالایشی طی روز گذشته بودیم بهطوریکه نمادهایی که در دارا دوم حضور دارند، با صف خرید نیز همراه شدند.
بهنظر بنده دارا دوم با توجه به تخفیف 20 درصدی آن و با توجه به عوامل متعددی از جمله اصلاح قیمتی حدود ۳۰درصد سهام موجود در این صندوق، تخفیف خوراک پالایشگاهها و تاثیر این تخفیف بر سودآوری این گروه و همچنین زمزمههایی درخصوص افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییهای آنها، میتواند برای سهامداران ریسکگریز گزینه جذابی به لحاظ سرمایهگذاری باشد.