تاریخ: ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۱:۴۸
بازدید: ۲۹۴
کد خبر: ۱۳۰۵۴۶
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

جاده ابریشم و رویای صنعت پتروشیمی

می متالز - محمدحسن پیوندی ثانی با شروع دولت نهم در سال ۱۳۸۴ و خروج مهندس نعمت‌زاده از پتروشیمی و عزیمت ایشان به پالایش و پخش که به دلیل اجرای پروژه سنگین کارت سوخت صورت گرفت، بیش از همه من برای صنعت پتروشیمی کشور متاسف بودم.
جاده ابریشم و رویای صنعت پتروشیمی

به گزارش می متالز، در آن زمان نامه‌ای به مدیرعامل وقت شرکت ملی صنایع پتروشیمی نوشتم که سرمایه‌گذاری در منطقه عسلویه کافیست و با توجه به کمبود زمین در این منطقه که ناشی از عرض کوتاه کوه تا دریا است، بهتر است زمین‌های فاز ۲ پالایشگاه‌های گاز یا همان بخش ساحلی فازهای پارس جنوبی اختصاص یابد و خروجی پالایشگاه‌ها را (مجموعه میعانات گازی و فاز گازی گاز غنی) با چندین خط لوله با ظرفیت متناسب به آن طرف تنگه هرمز منتقل کنیم.

با توجه به اینکه در مخزن پارس جنوبی با قطر مشترک هستیم و می‌توانیم نسبت به سواحل قطر و عربستان حدود هزار کیلومتر با استقرار صنایع هیدروکربوری در چابهار به بازارهای هدف به خصوص چین و هند، نسبت به رقبا نزدیک‌تر شویم و این امکان بزرگیست که در اختیار ما قرار دارد و هزاران حسن دارد، از جمله کاهش هزینه حمل و نقل و کاهش قیمت CFR؛ با این کار یک مزیت و برتری کشور را از قوه به فعل تبدیل می‌کنیم. اینجا برای اولین بار نام چابهار به عنوان یک هاب صنعتی مطرح شد.

پیشنهاد فقط مربوط به پتروشیمی نبود، بلکه تمام صنایع از پالایشگاه‌های میعانات گازی تا واحدهای متانول، اوره و الفین در این منطقه استقرار می‌یافتند؛ در آن تاریخ هنوز پالایشگاه ستاره خلیج فارس هم مطرح نشده بود. از جمله مزایای مهمی که طرح در صورت اجرا ایجاد می‌کرد، جلوگیری از تراکم بیشتر و کاهش مشعل‌های اجتناب‌ناپذیر و همچنین کاهش آلودگی بود.

از طرفی احداث خط لوله‌های مایع و گاز در ظرفیت ۲۰ فاز باعث اشتغال‌زایی زیاد، توسعه و رونق اقتصادی در استان سیستان و بلوچستان و از همه مهم‌تر تأمین امنیت طبیعی با سرمایه‌گذاری مولد می‌شد. در واقع طرح پیشنهادی شامل احداث مراکز نیروگاهی با سیکل‌های ترکیبی و استفاده از گاز متان و آب دریا در سیکل‌های خنک‌کننده یا آب‌شیرین‌کن برای تولید برق بود که با این وسیله می‌توان یک شبکه برق مستقل از شبکه ملی برای تأمین برق مورد نیاز قطارهای برقی با سرعت بالای ۲۰۰ کیلومتر در ساعت بر اساس گاز متان ایجاد کرد و در مقابل سیستم دیزلی ریلی فعلی را جایگزین کرد و گازوئیل را با قیمت جهانی صادر کرد. طرح با مخالفتی از این دست که هزینه این حجم احداث خطوط لوله بالاست و اقتصادی نیست، البته در بیان و نه مکتوب رو‌به‌رو می‌شد، اما کاهش هزینه‌های حمل و نقل و بیمه آن هم در مسیر دریایی پرریسک می‌توانست بازگشت سرمایه را در مدت کوتاهی به همراه داشته باشد ضمن اینکه اشتغال را در زمینه ساخت و اجرای خطوط لوله فراهم می‌کرد.

موضوع ایجاد راه‌آهن دوخطه و قطارهای پرسرعت را مطالعه کردم و از آنجایی که به عنوان یکی از کارآموزان پتروشیمی بندر امام (ایران-ژاپن سابق) در سال ۵۵ تا ۵۶ در ژاپن کارآموزی را گذرانده بودم و با قطارهای شین‌کانسن با سرعت ۲۳۰ کیلومتر در ساعت مسیر توکیو – اوزاکا را رفت و آمد کرده بودم، همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا ما نتوانیم به این فناوری دست یابیم.

روزی از طریق امور بین‌الملل پتروشیمی از وابسته اقتصادی سفارت ژاپن در تهران دعوت کردم و از ایشان پرسیدم که چطور ژاپن در دهه ۶۰ میلادی و به فاصله نسبتاً کوتاهی از جنگ جهانی دوم و آن ضربه سنگین بمباران‌های اتمی توانست چنین قطارهای دوخطه با سرعت بالا طراحی و اجرا کند.

وابسته محترم سفارت ژاپن پاسخ جالبی داد و گفت چون المپیک ۱۹۶۴ توکیو را در پیش داشتیم، مهندسین و دانشمندان ما به این هدف رسیدند؛ یکی اینکه از فرصت المپیک باید استفاده کنیم و چهره آسیب‌دیده ناشی از جنگ را با یک پدیده صنعتی بازسازی کنیم و آن توانایی در طراحی این قطارها و کنترل سرعت بود، دوم اینکه ما نمی‌توانستیم تمام مسابقات یک المپیک را در توکیو برگزار کنیم و لازم بود در شهرهای مختلف از توکیو تا اوزاکا و هیروشیما در یک مسیر طولانی مسابقات را توزیع کنیم.

در این سرخوردگی از رفتن مرد بزرگ صنعت پتروشیمی از شرکت ملی صنایع پتروشیمی به پالایش و پخش، از وابسته اقتصادی سفارت ژاپن درخواست کردم اگر امکان دارد اطلاعاتی حداقل در سطح کاتالوگ و بروشور و بخصوص در زمینه قطارهای جدید که حالا صحبت از سرعت ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت بود، در اختیار ما قرار دهند. چند هفته بعد با ادب و تربیت ژاپنی‌ها، آقای وابسته اقتصادی با کاتالوگ و اطلاعات به پتروشیمی آمدند و توضیح دادند. در پایان جلسه گفتند آقای پیوندی (پیوندی سَن) من هم یک سوال دارم، شما در پتروشیمی فعالیت می‌کنید، حمل و نقل چه ارتباطی به شما دارد؟

توضیح دادم که من به دنبال ایجاد ارزش افزوده برای متان پارس جنوبی هستم که انرژی شیمیایی را به پارامتر سرعت تبدیل کنم و در نتیجه به جای آن گازوئیل را به قیمت جهانی صادر کنیم. وابسته اقتصادی سفارت ژاپن پس از دوبار تعظیم خاص ژاپنی تبریک گفت و رفت.

زارعی که در مجلس دوره قبلی (دهم) نماینده تهران بودند، در آن زمان در مجموعه معاونت فناوری ریاست‌جمهوری بودند و همزمان ریاست انستیتو نفت و انرژی شرکت نفت را هم برعهده داشتند، بعضی اوقات در جلسات هم‌اندیشی، محبت می‌کردند و از بنده هم دعوت می‌شد. فرصت را مغتنم شمردم و اطلاعات قطارهای پرسرعت ژاپنی را در اختیار ایشان گذاشتم و درخواست کردم با توجه به حضورشان در معاونت فن‌آوری ریاست‎جمهوری این ایده را در مورد پتروشیمی و حاشیه‌های جذاب آن مطرح کنند.

پس از مدتی محرابیان که در آن تاریخ مسوولیت طرح‌های ویژه ریاست جمهور را داشتند و اکثراً هم طرح‌های باقیمانده و به تولید نرسیده پتروشیمی برنامه سوم توسعه بود، تماس گرفتند و گفتند آقای پیوندی این طرح شما که طرح عجیبی نیست و در برنامه‌های وزارت مسکن، راه و شهرسازی طرح دوخطه و برقی کردن قطارها وجود دارد و من توضیح دادم که هدف ایجاد ارزش افزوده برای متان پارس جنوبی است.

حالا همزمان با مطـــــرح شدن ایده تفاهم‌نامه همکاری‌های اقتصادی و صنعتــــی ایران و چین، احیای جاده ابریشــــم و از جمله توسعه سواحل دریای عمان و بالمال بنـــــدر چابهار، یاد رویای توسعه پتروشیمی در چابهار افتادم و مطلع شدم که سازمان مطالعاتی صنعت جهانی پتروشیمی در مقاله‌ای به صنعت پتروشیـــمی و این طرح  ۲۵ساله با دید بسیار مثبت در زمینه پتروشیمی اشاره کرده است.

نویسنده رونق صنایع پتروشیمی ایران را در این توافق پیش‌بینی می‌کند، پایه‌های این پیش‌بینی را نیروی انسانی تحصیل‌کرده جوان ایرانی، با در اختیار داشتن چهارمین ذخایر هیدروکربوری جهان همراه با نیاز به اصلاح بازار کار در ایران و همزمان با نیاز  ۱۳ میلیون بشکه نفت خام برای چین تا سال ۲۰۳۵ می‌داند.

نویسنده عامل تحریک‌کننده برای چنین تجارت دوجانبه‌ای را خروج آمریکا از توافق برجام می‌داند. از قول پترولیوم اکونومیست میزان سرمایه‌گذاری چین ۲۸۰ میلیارد دلار برآورد شده که ۱۲۰ میلیارد هم برای زیرساخت‌های لازم و شبکه حمل و نقل لازم می‌داند.

ایران به دنبال تحمل و مقاومت در برابر تحریم‌های سنگین قطعاً مشتاق سرمایه‌گذاری سنگین هم هست، در این زمینه به زنجیره تولید و ارزش پلی‌استر اشاره می‌کند. نویسنده معتقد است که بخش قابل توجهی از این حجم از نفت خام  (۱۳میلیون بشکه در روز) در نهایت برای تأمین خوراک کارخانه‌های نساجی و به صورت پوشاک به ایران برخواهد گشت و با توجه به نیروی کار ارزان در ایران؛ در این نقطه‌ی جاده ابریشم، ایران هابی برای تأمین پوشاک و منسوجات نساجی برای سایر کشورهای مسیر جاده ابریشم تبدیل خواهد شد.

از آنجایی که هم‌اکنون نیز چین یکی از واردکننده‌های عمده پلی‌اتیلن سبک و سنگین و متانول ایران است، این تجارت با سرمایه‌گذاری چین در صنعت پتروشیمی ایران به شدت توسعه خواهد یافت. با توجه به اینکه در حال حاضر ۶۵درصد متانول مورد نیاز چین از بنادر ایران وارد می‌شود و با توجه به تمایل ایران به توسعه صنایع پتروشیمی خود، این سرمایه‌گذاری توسعه خواهد یافت. این موضوع می‌تواند باعث خروج پلی‌اتیلن آمریکا از بازار چین شود که بر اساس اتان حاصل از گاز شیل استوار است.

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده