به گزارش می متالز، بخش مهمی از این چالشها درنتیجه نبود ثبات در اقتصاد کشور و تغییر مرتب شاخصهای کلانی مانند نرخ ارز و ارزش پول ملی رقم میخورد. چنین فضای متشنجی زمینه حضور فرصتطلبان و کسب سودهای غیرمتعارف را فراهم میکند.
حال برای بررسی تاثیر این دست اقدامات سودجویانه بر بازار فولاد و همچنین عملکرد تولیدکنندگان این صنعت با فعالان صنعت فولاد کشور گفتوگو کردهایم.
امیرحسین کاوه، مدیرعامل گروه صنعتی سدید فعالیتهای دلالی در حوزه تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی زنجیره فولاد را زمینهساز بروز التهابهای قیمتی دانست و افزود: واسطهگری یا دلالی در اقتصاد کشور ما جنبههای مثبت و منفی مختلفی دارد. بهعنوان مثال، با توجه به شرایط تحریمی، حضور و نقش شرکتهای بازرگانی قوی و آشنا به مسائل حوزه تجارت خارجی که فعالیتهای واسطهای در بخشها مختلفی مانند واردات مواد اولیه، تامین قطعات و تجهیزات مورد نیاز تولید و نیز صادرات محصولات تولیدکنندگان را بر عهده دارند، بهشدت مثبت ارزیابی میشود. تا جاییکه این رویکرد باید مورد تقویت و توسعه قرار گیرد.
مدیرعامل گروه صنعتی سدید افزود: در همین راستا، کسبوکارهایی نیز وجود دارند که باتوجه به ساختارهای مشکلدار مالی بنگاههای اقتصادی و صنعتی، تامین منابع مالی مرتبط را به شکل قانونی انجام میدهند. یا در بخشهای مرتبط با اخذ تسهیلات مالی از نظام بانکی، با ارائه تجربیات و مشورتهای تخصصی و همچنین هماهنگی در راستای ارائه وثایق مورد نیاز، سبب تسهیل در فرآیند اخذ تسهیلات و نیز تهیه مدارکی مانند ضمانتنامههای مرتبط از نظام بانکی و... میشوند.
کاوه در ادامه گفت: اما آنچه در اذهان عموم از دلالی یا واسطهگری نقش بسته، حرکت در مسیر رویکردهای سودجویانه غیرمتعارف و فرصتطلبانه است که نمونههای متعددی از آن در بازارهای کالایی کشور وجود داشته و دارد. این موضوع در اقتصادهایی که متغیرهای اساسی مانند نرخ ارز و ثبات ارزش پول ملی و در نهایت سیاستهای کلان اقتصادی بهدلایل گوناگون دستخوش تغییرات شدید است، ظهور و توسعه بیشتری دارد، زیرا دلال نه تولیدکننده است و نه خریدار نهایی. دلال تنها منفعت بالایی را از طریق خرید کالا با قیمت پایین و فروش با افزایش قیمت نامتعارف کسب میکند.
درنتیجه موجب میشود قیمت تمامشده تولید افزایش یابد و مصرفکننده نهایی هزینه بیشتری را بپردازد.
وی افزود: در واقع این نوع از دلالی یا واسطهگری به ۲ دلیل اصلی رخ میدهد که عبارتند از نبود قوانین و عدماجرای درست قوانین در نظام تولید و توزیع. همه موارد یادشده زمینه ایجاد رانت را بهدلیل اشکالات ساختاری قوانین، مصوبات و بخشنامههای گوناگون فراهم میکند. افزایش موانع تولید و مشکلات بنیادین تولیدکنندگان در نهایت سبب ورود دلالان و سودجوییهای مرتبط میشود.
این فعالی صنعت فولاد گفت: چنانچه قانونی که براساس مطالعات کارشناسی وضع شده، دستوپاگیر نباشد، اجرای درستی دارد و همچنین از نظرات و ضمانت اجرایی مناسبی برخوردار است. بنابراین سبب عدمپیدایش نظام دلالی در اقتصاد کشور میشود و در نهایت از اختلال در اقتصاد جلوگیری میکند.
مدیرعامل گروه صنعتی سدید گفت: حوزه تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی زنجیره فولاد، یکی از بخشهایی است که سالهاست جولانگاه دلالان شده است و متاسفانه این موضوع در این بخشها بهشدت رواج دارد.
ابلاغ بخشنامههای غیرکارشناسی و وضع قوانین دستوپاگیر با بروکراسی فراوان، بهعلاوه وضعیت نامناسب سرمایه در گردش تولیدکنندگان و در نهایت رانتها و ارتباطات مافیایی، سبب میشود نظام تولید و توزیع مواد اولیه از طریق دلالان با نابسامانی فراوان مواجه شود و با موجسواری بهوسیله نوسانات نرخ ارز، التهابات فراوانی در بازار مرتبط ایجاد کنند.
وی افزود: در واقع یک تولیدکننده وظیفه تولید و ارائه محصول واسطهای را به تولیدکننده صنایع پاییندست خود بر عهده دارد. اگر تولیدکننده نیاز داخلی را تامین کند، میتواند مازاد تولید خود را به بازارهای جهانی صادر کند. حال چنانچه شکافی میان عرضه و تقاضا وجود داشته باشد با استفاده از روشهای مناسب وارداتی و با نظارتهای قانونی مسئولان مرتبط، باید این شکافپر شود. اما زمانی که یک تولیدکننده انحصاری باشد، تامین داخلی را بهطور کامل انجام نمیدهد. درنتیجه تولیدات آن در بازارهای آزاد داخلی با قیمتهای بالاتر از نرخ جهانی بهدست تولیدکننده پاییندست میرسد. همین موضوع نیز خود نشان از ناسالم بودن سیستم موجود دارد که راهکار نهایی آن فقط مبارزه جدی و عملی با فساد مرتبط است.
مدیرعامل گروه صنعتی سدید در پایان گفت: شناسایی نظاممند تولیدکننده واقعی و دستیابی به میزان تقاضای واقعی ماده اولیه مورد نیاز از طریق سیستم اصلاحشده بهینیاب، تسهیل در شرایط پرداختها به شکل اعتباری در راستای کمک به ساختار مالی تولیدکننده پاییندست، رهگیری واردات انجامشده از حوزه مبدا به مقصد و نظارت بر قیمتهای عرضه و بهرهگیری از ظرفیتهای قضایی برای مبارزه با دلالان و... خود به خود سبب تنگتر شدن دایره فعالیت دلالان و در نهایت حذف آنها از چرخه اقتصادی کشور میشود.
محمد اعتباری، کارشناس بازار خاطرنشان کرد: در دورههای زمانی که قیمت ارز افزایش مییابد، بخشی از نقدینگی موجود در جامعه به سمت بازارهای گوناگون سرازیر میشود و افراد تلاش میکنند نقدینگی خود را به ارز، خودرو، مسکن و... تبدیل کنند. در ادامه این نقدینگی به سمت بازارهایی میرود که احساس میشود هنوز متناسب با رشد ارز، افزایش قیمت نداشتهاند، یعنی همچنان امکان رشد قیمت آنها وجود دارد.
وی در ادامه افزود: درحالحاضر عدهای که حتی وابسته به صنف آهن و فولاد نیستند، تنها با رانت اطلاعاتی وارد بازار خرید و فروش این محصولات میشوند. این افراد از رشد قیمتها در هفتهها و ماههای آینده مطلع هستند و با هدف بهرهگیری از این رشد قیمتی اقدام به واسطهگری در این بازار میکنند. گفتنی است حجم بالای نقدینگی از عوامل رونق گرفتن این دست فعالیتهای واسطهگری است.
هجوم واسطهها به بازار برای خرید آهن و فولاد، فعالان این صنف را نسبت به داغ شدن این بازار در آینده نزدیک آگاه میکند. به همین دلیل با رشد تقاضا برای خرید آهنآلات، روند قیمتها صعودی میشود.
این فعال بازار آهن و فولاد گفت: در چنین شرایطی، فولاد به کالایی سرمایهای تبدیل میشود. با اینکه تاکید داریم، آهن کالایی مصرفی است و نه سرمایهای. وقتی سرمایه وارد بخش فولاد میشود، تقاضا افزایش مییابد. درحالیکه این تقاضا منطقی و واقعی نیست.
وی افزود: در ابتدای امسال و زمانی که دلار در رنج قیمتی ۱۵ هزار تومان معامله میشد، نرخ آهن هر کیلو ۶ هزار تومان بود و با رشد نرخ ارز، روند قیمت آهن نیز صعودی شد. در این میان، واسطهها از روند تولید برخی شرکتها اطلاع داشتند و زمینه رشد قیمتها را فراهم میکردند. بهعنوان مثال، از روند توقف فعالیت یک واحد بزرگ تولیدی در یک بازه زمانی خاص اطلاع داشتند، به همین دلیل وارد بازار میشدند و از این گاف به وجود آمده بهره میگرفتند. یعنی بسته به شرایط اقدام به خرید یا فروش میکردند.
در این میان، فقط ۱۰ درصد خریداران آهنآلات، مصرفکننده واقعی هستند. در چنین شرایطی، مصرفکنندهای که برای یک سال آینده به فولاد و محصولات فولادی نیاز دارد، با توجه به روند رو به رشد قیمتها، خرید خود را جلو میاندازد. یعنی ترس از افزایش قیمت، بر روند رو به رشد قیمتها میافزاید. واسطهها بین کارخانه و خردهفروش هستند و خرید خود را بهطور عمده انجام میدهند اما مصرفکننده واقعی محصول مورد نظر خود را از بازار آهن و فولاد تهیه میکند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیر عملکرد این دست واسطهها بر بازار آهنآلات گفت: هجوم تقاضا برای یک کالا، زمینه رشد قیمت را فراهم میکند. در چنین شرایطی، مصرفکننده واقعی نیز ناچار است همین محصولات را با قیمت بالا خریداری کند. سال گذشته شاهد بودیم که یکسری شرکتها، براساس جواز و تقاضای مشتری، آهنآلات در اختیار آنها قرار میدادند؛ یعنی بهنوعی واسطه کنار گذاشته شد.
اما در شرایطی که امکان ورود تقاضای خرد به بورس کالا فراهم است، هر کسی به خودش اجازه میدهد با ورود به معاملات بورس کالا بدون ارائه هیچ سند و مدرکی از این بازار خرید کند. در چنین شرایطی، واسطه از آهنفروش یا مصرفکننده واقعی قابل تشخیص نیست. درواقع بدون هیچ ضابطهای هر شخص حقیقی و حقوقی امکان ورود به بورس کالا را دارد. همینجا نخستین چراغ سبز بهواسطهها برای حضور در بازار فولاد داده شد.
اعتباری گفت: انحصار خوب نیست اما انحصار منظم مزیتهایی بهدنبال دارد. بهعنوان مثال، چند شرکت مشخص آهنآلات را خریداری میکردند و به سیستم توزیع پاسخگو بودند. بدون تردید بهتر از آن است که در یک رینگ ۵۰ نفر خریدار باشند و هیچکس هم پاسخگو نباشد. در چنین وضعیتی، امکان بررسی شرایط وجود داشت و خریداران نسبت به شرایط باید جوابگو میبودند. ما با انحصار موافق نیستیم اما شاید در زمانهایی، همین انحصار به مدیریت بازار کمک کند. اما متاسفانه شاهد هستیم که هر فردی آهنآلات را با هر قیمتی که بخواهد به فروش میرساند. یعنی نظم و سامان از این بازار رخت بر بسته است. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که منظور از انحصار ایجاد شرایط تبعیضآمیز و رانتی نیست، بلکه انحصار پاسخگویی باید مورد توجه قرار گیرد.
اعتباری در تشریح آثار مخرب این دست واسطهگریها بر عملکرد تولیدکنندگان گفت: حضور واسطهها در یک بازار دائمی نیست. این واسطهها هرکجا منفعت داشته باشند، حضور مییابند و اگر به هر دلیلی بازار دلار آرام شود، این واسطهها از بازار خارج میشوند. در چنین شرایطی، واحدهای تولیدی از روند حضور واسطهها متضرر میشوند، چراکه با رشد قیمتها، گردش کار تولیدکنندهها کاهش مییابد. شاید حجم فروش کارخانهای که روزانه ۱۰۰ تریلر میلگرد میفروخت، امروز که قیمتها تا دوبرابر افزایش داشته، به ۲۰ تریلر کاهش یافته است. به همین دلیل گردش کار و فعالیت آن کم شده است.
این فعال بازار افزود: البته بخشی از این کاهش فروش بهدلیل تمایل تولیدکنندگان به صادرات است، چراکه دلار آن را در ماههای آینده دریافت و با توجه به روند رو به رشد دلار، منفعت قابلتوجهی را از آن خود میکنند. اما در بلندمدت، واسطهها اثرات منفی را بر بازار فولاد دارند؛ یعنی اگر بازار توقف کرد، واسطه هرچه سریعتر میخواهد مال را بفروشد. در چنین شرایطی تعدد خریدار موجب میشود قیمت کالا بسیار نامنظم شود. ما در موارد متعددی مشاهده کردیم در دورههایی که واسطهها به نقدینگی احتیاج دارند، بازار آشفته شده و ضربه اصلی را تولیدکننده متحمل میشود. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش دولت در کنترل این شرایط گفت: دولت باید پاسخگویان را محدود کند. بدون تردید در انحصار پاسخگو بسیاری از مشکلات برطرف میشود. محصولات فولادی برای توزیع در اختیار افراد معدود و مشخصی قرار گیرد و همین افراد نیز در مقابل بازار مسئول و پاسخگو باشند. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که درحالحاضر سیل نقدینگی بازار فولاد را هدف گرفته است. چنانچه هرچه سریعتر این بازار کنترل نشود، مشکلات این بخش هر روز بیشتر میشود.
دلالی یا واسطهگری بهذاته منفی نیستند، اما با توجه به شرایط موجود در کشور ما، با نگاههای منفی روبهرو هستند. شاید به این علت که واسطهگران با بهرهگیری از انوع رانتها اقدام به سودجویی کردهاند. این دست سودجوییها بازار محصولات مختلف را متشنج کردهاند. کما اینکه طی ماههای گذشته شاهد بهم خوردن بازار فولاد و محصولات وابسته به آن بودهایم. گویی در شرایط نابسامان اقتصادی کنونی و بهویژه با رشد بیسابقه و مداوم نرخ دلار، بستر حضور دلالان مناسبتر از قبل شده است. متاسفانه هیچ مرجعی هم برای پاسخگویی به این شرایط نابسامان وجود ندارد. تعدد پاسخگویان، خریداران و فروشندگان نیز کنترل شرایط را دشوار کرده است. شرایط این بازار روز به روز دشوارتر از قبل میشود، بنابراین از متولیان امر انتظار میرود با درک درست شرایط زمینه رفع این دست چالشها را فراهم کنند.