تاریخ: ۰۸ آبان ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۴:۲۳
بازدید: ۲۸۰
کد خبر: ۱۳۹۵۲۴
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

اقتصاد یا سیاست؛ اولویت کدام است؟

می متالز - سال هاست که ما در سیاستگذاری‌های اقتصادی نیز سردرگم هستیم و این بلای بزرگی برای اقتصاد است. و درکنار تمام این موارد، لازم است که مشکلات داخلی را حل کنیم. مشکلاتی مانند فساد و عدم شفافیت که آفت اقتصاد شده‌اند. تمام این موارد تنها یک پیش نیاز دارد و آن هم عقلانیت است.
اقتصاد یا سیاست؛ اولویت کدام است؟

سال هاست که ما در سیاستگذاری‌های اقتصادی نیز سردرگم هستیم و این بلای بزرگی برای اقتصاد است. و درکنار تمام این موارد، لازم است که مشکلات داخلی را حل کنیم. مشکلاتی مانند فساد و عدم شفافیت که آفت اقتصاد شده‌اند. تمام این موارد تنها یک پیش نیاز دارد و آن هم عقلانیت است.

به گزارش می متالز، اقتصاد کشور مدتی است که از ریل اصلی خود خارج شده و این حرکت خارج از ریل خود را در معیشت مردم نیز نمایان کرده است. اما سوال اینجاست که آیا اقتصاد کشور آن طور که در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، چشم‌انداز 1404 و اصل 44 قانون اساسی تبیین شده، اولویت سیاستگذاران بوده است؟ اگر خیر؛ باید چه کرد تا اقتصاد در اولویت سیاستگذاری‌ها قرار بگیرد و بی‌توجهی به آن چه عواقبی خواهد داشت؟

در نگاهی کلی، در جهان دو اولویت اصلی روند سیاستگذاری کشورها را تعیین می‌کند؛ یک اولویت اقتصاد است و دیگری سیاست. کشورهای درحال توسعه لازم است که اولویت اول سیاستگذاری را اقتصاد قرار دهند اما بررسی تجربیات جهانی نشان داده که اغلب برعکس عمل می‌کنند و سیاست را محور قرار می‌دهند. علت آن هم مسائلی مانند نبود شفافیت داخلی و وضعیت دولت هاست. چراکه در اولویت قرار گرفتن اقتصاد، به مسائل متعددی وابسته است. از جمله اهداف یک کشور، قانون اساسی آن، وضعیت دولت و قوه مقننه آن و موضوعات دیگری که روند سیاستگذاری را در آن کشور تعیین می‌کند. کمتر کشور درحال توسعه‌ای را می‌توان یافت که اقتصاد را محور قرار داده باشد. اما همان کشورهای انگشت شمار توانسته‌اند با قرار دادن اقتصاد در اولویت سیاستگذاری به توسعه برسند.

مانند کره جنوبی که زمانی تولید ناخالص به مراتب کمتری از ایران داشت اما با اولویت بخشی به اقتصاد الان در زمره کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. به طور معمول کشورهای با ثبات اقتصاد را محوریت سیاستگذاری‌ها قرار می‌دهند و از این طریق می‌توانند سیاست‌های خود را نیز به دنیا مخابره کنند. برای مثال وقتی به کشورهای عضو گروه 20 یا اتحادیه اروپا نگاه می‌اندازیم، متوجه می‌شویم که برای این کشورها اقتصاد اولویت اول است و اینها اغلب کشورهایی هستند که در اقتصاد حرف اول را می‌زنند و سهمشان از تولید ناخالص جهان بالاست و به نوعی صنعتی یا سرمایه دار محسوب می‌شوند. بواسطه همین اقتصاد قوی در دنیای سیاست نیز حرفی برای گفتن دارند.

ضروری است که ایران نیز در اولویت ‌بندی‌ها تجدیدنظر کند و اقتصاد را محور اصلی قرار دهد. همان‌طور که در دین اسلام نیز بر این موضوع تأکید شده و در حدیثی از پیامبر(ص) تأکید می‌شود که «کاد الفقر آن یکون کفرا». تا زمانی که اقتصاد اولویت کشور قرار نگیرد و عقلانیت حکمفرما نباشد، ما حتی از اهداف انقلاب دور خواهیم شد و نمی‌توانیم شاهد آن رشد و نفوذ جهانی باشیم. لذا باید از تجربیات گذشته درس بگیریم و روی اقتصاد تمرکز بیشتری داشته باشیم. راه آن نیز همان‌طور که در دین اسلام بر آن بارها تأکید شده، تصمیم‌گیری بر مبنای عقلانیت، ایجاد شفافیت، رهایی از فساد و مدیریتی صحیح است. باید این را درک کنیم که اگر می‌خواهیم ایران در دنیا سیاست قوی و قدرتمند داشته باشد، باید اول اقتصاد را قوی کرد و راه تقویت اقتصاد نیز سیاست زدگی و بستن درها به روی اقتصاد کشور نیست. یک کشور فقیر نه تنها در سیاست قدرتمند نخواهد بود بلکه در داخل نیز با مشکلات فراوانی مواجه می‌شود. سیاست مثل لبه یک تیغ است. همانقدر بُرنده اما جلو بَرنده. در برخی مواقع باید سکوت کرد و استراتژی را مخفی نگاه داشت و در برخی مواقع نیز مخالفت کرد.

بر این اساس، در وهله اول، باید جای اولویت‌ها را عوض کنیم و اقتصاد را به اصل سیاستگذاری‌ها تبدیل کنیم. البته این کار می‌تواند در راستای اهداف کلی کشور و اسناد بالادستی ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب انجام شود. در مرحله دوم باید یاد بگیریم که از سیاست نیز ابزاری در راستای اهداف اقتصادی استفاده کرد تا بواسطه یک اقتصاد قوی در نتیجه این نگاه بتوانیم به اهداف سیاسی نیز دست یابیم. پس از آنکه اقتصاد در اولویت قرار گرفت؛ ضروری است که هدفگذاری کنیم. متأسفانه سال هاست که ما در سیاستگذاری‌های اقتصادی نیز سردرگم هستیم و این بلای بزرگی برای اقتصاد است. و درکنار تمام این موارد، لازم است که مشکلات داخلی را حل کنیم. مشکلاتی مانند فساد و عدم شفافیت که آفت اقتصاد شده‌اند. تمام این موارد تنها یک پیش نیاز دارد و آن هم عقلانیت است.

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده