به گزارش می متالز، ضرورت تامین نیازهای ارزی از منابع غیرنفتی، توجه سیاستگذاران و دولتمردان را به بنگاههایی که در این حوزه فعالیت میکنند جلب کرده و آنها نیز تلاش دارند تا بتوانند الگوی اقتصاد غیرنفتی را تجربه کنند؛ اینجاست که جایگاه معادن و صنایع معدنی برای پیشران شدن در صنعتی شدن ایران، بسیار قابل توجه میشود و صنایع بزرگی همچون فولاد مبارکه رنگ و لعابی تازه در سیاستگذاریهای جدید میگیرند. فولاد مبارکه همواره بهعنوان سردمدار تحول و توسعه در کشور پیشتاز بوده است بهگونهای که طرح تحول دیجیتال این شرکت ازجمله طرحهایی است که بهعنوان پایلوت صنایع معدنی کشور در این مجموعه معظم صنعتی- معدنی پیادهسازی شود و ضامن بقای فولاد مبارکه در بین رقبای جهانی خود باشد؛ چراکه بههرحال در روزها و سالهای پسا تحریم شرایط به نحوی پیش خواهد رفت که حضور رقبا در بازار ایران سرعت گیرد و آنگاه، این کیفیت و قیمت رقابتی است که شرط اصلی در خرید محصولات فولاد مبارکه بهعنوان یک بازیگر موفق در حوزه صنایع معدنی به شمار میرود.
نکته حائز اهمیتی که طرح تحول دیجیتال را متمایز از سایر طرحهای اجرایی شده در صنعت فولاد کشور و همچنین فولاد مبارکه میکند، آن است که نقطه پایانی برای این طرح متصور نیست؛ آنگونه که طراحان این پروژه میگویند، در سال ۱۴۰۴ شرکت فولاد مبارکه گامهای نهایی را برای هوشمندسازی در سطح جهانی بر خواهد داشت و این اطمینان وجود دارد که آن زمان هم پایانی برای اجرای این پروژه در نظر گرفته نشود و بتوان، همچنان تحول و نوسازی را در این رشته صنعتی، ادامه داد.
اجرای این طرح قرار است فولاد مبارکه را در افق ۱۴۰۴ به رتبهای برساند که نهتنها تامینکننده نیاز داخلی باشد، بلکه همگام و همراستا با اقتصاد جهانی پیش برود. درواقع این گروه بزرگ تولیدی و صنعتی معتقد است که در صورت عدم حرکت بر مبنای طرح تحول دیجیتالی، ممکن است مزیتهای خود را از دست بدهد و حتی در بازار داخلی نیز یارای رقابت نداشته باشد؛ پس این طرحی برای بقاست و باید اجرایی شود. به گفته سیدمهدی نقوی، معاون تکنولوژی فولاد مبارکه اصفهان، رهنگاشت مرتبط با این طرح، یک سفر پنجساله است که از سالجاری شروع میشود و انتظار داریم در سال ۱۴۰۴ فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح شود. نقاطی برای این موضوع تعریفشده که هر یک از آنها با فولاد مبارکه در ارتباط است؛ ولی اکنون فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ به فولاد مبارکه هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت. در ادامه گفتوگوی ما را با سید مهدی نقوی، معاون تکنولوژی فولاد مبارکه اصفهان میخوانید:
پروژه طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه قابلمقایسه با سایر پروژههایی که طی سالیان اخیر در این شرکت انجام شده نیست، دلیل اصلی آن هم این است که در پروژههای دیگر تولید و بهبود کیفیت تا میزان مشخصی قابل افزایش بوده است؛ اما طرح تحول دیجیتالی که در سالجاری از سوی شرکت فولاد مبارکه اصفهان برنامهریزی شده و مراحل اجرایی آن نیز آغاز شده است، یک طرح همهجانبه به شمار آمده که بقای آینده شرکت فولاد مبارکه را در یک کلاس جهانی تضمین میکند؛ بنابراین بهصرف اینکه طرح تحول دیجیتال یک پروژه عادی است نباید به آن نگاه کرد. نکته حائزاهمیت آن است که از لحاظ حجم سرمایهگذاری نیز طرحهایی مثل نورد گرم۲ که بسیار روی آن کار جدی صورت گرفته، یک پروژه بسیار بزرگ است؛ اما هیچیک از این پروژهها، معادل تغییراتی که در طرح تحول دیجیتال انتظار داریم شرکت فولاد مبارکه اصفهان با آن مواجه شود، ایجاد نخواهند کرد. از این جهت است که این طرح اکنون برای شرکت فولاد مبارکه بهعنوان یک شرکت برتر تولیدکننده داخلی و صادرکننده حاضر در عرصههای بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. اگر بخواهیم در این رابطه مقایسهای داشته باشیم و مثالی بزنیم مثل این است که کشور در گام اول برای افتتاح شرکتهای فولادی، اقدام به احداث شرکت فولاد مبارکه اصفهان برای حضور یک شرکت فولادساز در ایران کرد تا برنامهریزی لازم را برای ورود به عرصههای داخلی و بینالمللی در حوزه فولاد صورت دهد؛ پس در این رابطه با افتتاح فولاد مبارکه اقدام شد؛ اما اکنون طرح تحول دیجیتال همانند آن اتفاق، طرحی است که برای بقای شرکت فولاد مبارکه بهعنوان یک فولادساز موثر و بزرگ در عرصههای داخلی و خارجی و همراه شدن این شرکت با تغییرات جهانی کنونی و آتی در حال برنامهریزی و اجراست.
اگر بخواهیم همواره شرایط ایران را به این شکل فرض کنیم که در تحریم است و شرکتهای خارجی اجازه ورود به آن را ندارند و از سوی دیگر، سطح نیاز مصرفکنندگان ایرانی در سطح کنونی باقی بماند و هزینههای جدید و اضافهتری به پروسه تولید وارد نشود و درنهایت، به هر قیمتی بخواهیم کلاف و محصولات فولادی را در کشور تولید کرده و با هر شرایطی کالای خود را به مشتریان داخلی خود بفروشیم، قطعا باید مسیر کنونی خود را ادامه دهیم؛ حالآنکه اکثر این فرضیات نادرست است ولی اگر اینطور تصور کنیم که این موارد اتفاقاتی است که در آینده اصلاح خواهد شد و شرایط جدیدی رخ خواهد داد، حتما نیاز به اجرای این طرح خواهیم داشت. بهخصوص اینکه در حال حاضر، با توجه به اینکه شرایط فضای اقتصاد سیاسی کشور اینگونه نخواهد ماند و هرلحظه امکان دارد که شرایط ارتباطی ایران با سایر شرکتهای دنیا تغییر کند و فولاد مبارکه از فهرست تحریم خارج شود. مطمئنا مشتریان داخلی فولاد مبارکه امکان خواهند داشت که محصولات موردنیاز خود را از سایر شرکتهای دنیاطلب کنند که در چنین شرایطی، رقابت، یک موضوع بسیار معنادار خواهد بود؛ پس برای حضور در این صحنه رقابت، حرکت به سمت بهرهورتر شدن و استفاده از مفاهیم جدید و شرایط نو، تعریف دیگری خواهد داشت. فرض کنید همزمان با انقلاب صنعتی دوم، برق تولید شد و استفاده از برق رایج شد، شرکتی در آن زمان از انقلاب صنعتی اول پیروی میکرد و از تولید برق برای کارخانه خود استفاده نمیکرد. تصور کنید آیا وقتیکه انقلاب صنعتی دوم آمد، آن شرکت نمیتوانست به بقای خود ادامه دهد؟ حال شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز این شرایط را دارد. این شرکت یا هر شرکت دیگری اگر ظرف چند سال آینده نتواند از تحول دیجیتال بهرهبرداری کرده و خود را همگام کند، مطمئنا جایی بین بازیگران اصلی صنعت خود نخواهد داشت. در این میان با توجه به اینکه فولاد مبارکه بزرگترین تولیدکننده فولاد در منطقه است، این جایگاه را چه از لحاظ عدد و رقم تولید و چه به لحاظ جایگاه کیفی و پیشران بودن در این فضا باید حفظ کرده و فرآیندهای جدید و برنامهها و حرکتهای نو را رصد کرده و به کار بگیرد تا پابهپای بزرگان این صنعت حرکت کند.
هدف از حرکت در سطح طرح تحول دیجیتال، افزایش میزان تولید نیست؛ بلکه ما طی این فرآیند برنامهای نداریم که در فولاد مبارکه نرخ تولید را افزایش داده و آن را اندازهگیری کنیم، بیشترین هدف ما جایگاه سازمان ما در سطح بهرهوری است؛ به این معنا که همین میزان کالایی که تولید میشود، باید با استفاده از مفاهیم جدید، قیمت تمامشده پایینتر و بهرهوری بیشتر تولیدشده باشد.
با بهکارگیری مفاهیم تحول دیجیتال افزایش سطح بهرهوری رخ خواهد داد؛ بهگونهای که اگر بهدرستی اجرایی شده و مفاهیم آن جانشین و پروژههای آن عملیاتی شود، حتما بهرهوری افزایش خواهد یافت. پس انتظار بالا رفتن کیفیت و کاهش قیمت تمامشده را نیز داریم. البته مجمع اقتصاد جهانی برای موضوع تحول دیجیتال ۱۱ شاخص را تعریف کرده و اعلام کرده است که بنگاههایی که در این سطح حرکت کرده و میتوانند اقتصاد نسل چهارم یا همان تحول دیجیتال را پیادهسازی کنند و اصول آن را در سازمان خود جاری کنند، بهبود جدی در این ۱۱ شاخص را شاهد خواهند بود که درنتیجه آنها، پیشبینی میشود بین شش تا هشت درصد، سودآوری افزایش خواهد یافت.
برنامه ما کنترل این شاخصها طی مسیر و ره نگاشتی است که تدوینشده است؛ بهنحویکه برنامه ما پایش این شاخصهاست و هدفگذاری ما این است که وقتی به این شاخصها دست یافتیم، بهرهوری را مورد سنجش قرار دهیم و بر این اساس انتظار داریم افزایش بهرهوری ما محقق شود.
با مذاکراتی که با مقامات ذیربط وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت گرفته، قرار بر این شده است که این کار ناشناخته بهصورت پایلوت در صنعت فولاد کشور در فولاد مبارکه عملیاتی شود؛ ضمن اینکه واقعیت آن است که این یک کار ناشناخته در صنعت فولاد ایران است و بهخصوص در حوزه صنعت سنگینی مثل فولاد، این کار ریسک خاص خود را دارد؛ بنابراین مقرر شده تا فولاد مبارکه این کار را بهعنوان مرکز اصلی مطالعاتی و عملیاتی اقتصاد نسل چهارم اجرا کند و از نتایج و تجارب حاصل از آن، برای دیگر صنایع و دیگر تولیدکنندگان فولادی کشور استفاده شود. بر این اساس این موضوع بهعنوان بحث اول مدنظر قرارگرفته و بر مبنای آن، اقداماتی انجام شده و سیستمهایی بهعنوان پیشنیازهای اولیه این موضوع فراهم شده تا از تمام داشتههای خود با استفاده از تجاربی که در شرکتهایی مثل ایمیدرو وجود دارد، برای رهنگاشت طرح تحول دیجیتال برای فولاد مبارکه استفاده کنیم. این رهنگاشت، یک سفر پنجساله است که از سال جاری شروع میشود و انتظار داریم در سال ۱۴۰۴ فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح شود و طبیعتا نقاطی را برای این موضوع تعریف کردهایم که هر یک از آنها با فولاد مبارکه در ارتباط است؛ ولی اکنون فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ به فولاد مبارکه هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت.
امروز هم شاید بتوانیم یک فولادسازی داشته باشیم که با مفاهیم قدیمی و استفاده از مفاهیم نسل سوم یعنی بدون کامپیوتر هم بتواند فولاد تولید کند، ولی با مشقت و هزینه بالا این کار امکانپذیر است و حجم تولید نیز بسیار کم خواهد بود. ما میتوانیم اقتصاد نسل دوم و نسل سوم را با هم مقایسه کنیم. در اقتصاد نسل دوم فقط برق و الکتریسیته مبنای تولید بودند و موتورهای آن بر مبنای پیشران و محرک نیروی الکتریسیته اتفاق میافتد؛ ولی فولادسازی که از نسل سوم در تولید خود استفاده میکند، توانسته از امکانات خود و کنترلرها و شرایط اتوماتیک استفاده کند و بنابراین میزان دقت، کیفیت و کمیت در نسل سوم بهمراتب بیش از تولید مدل نسل دوم است؛ اما این دلیل نمیشود که بگوییم نسل دوم وجود نخواهد داشت؛ اما بهمرور زمان و با توجه به اینکه نه ازلحاظ کیفیت و نه ازلحاظ هزینه کسی که در نسل قبلی اقتصاد است نمیتواند با نسل بعدی خود رقابت کند، طبیعتا محکوم به فنا خواهد بود. فولاد مبارکه نیز اگر نتواند همگام با تغییرات محیط بیرونی خود حرکت کند، در آینده محکوم به فناست و این یک اصل طبیعی است که در تمام مفاهیم مرتبط با صنعت و انسان و حتی دوران رشد یک مجموعه صنعتی، در نظر گرفته میشود و در آن نهفته است؛ به نحوی که اگر نتوانیم با تغییرات حرکت کنیم، محکوم به فنا هستیم.
شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در پروژه فولاد مبارکه نسبت به سایر مناطق دنیا، فضای بسیار بازتری برای کار کردن دارند؛ دلیل ادعا این است که باید توجه کنیم که ایران تحریم بوده و نیاز به استفاده از فضاهای بیرونی و دانش کسبشده و تجارب خارج از ایران را بهراحتی و به میزان موردنیاز خود ندارد. وقتی این شرایط را داریم، با استفاده از خرد جمعی که در شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها و نوآورها ایجاد خواهد شد، به سمت تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی حرکت خواهیم کرد. در این راه، با توجه بهتمامی مطالعات انجامشده و آگاهیهایی که به دست آوردهایم میدانیم که فولاد مبارکه توانایی اجرای بخش عمدهای از این اتفاقات را ندارد؛ در این راه، با فراخوانهای انجامشده و اعلامیههایی که برای همه شرکتهای ایرانی، افراد نخبه و نخبگان ارسال خواهیم کرد، درخواست کردیم که همراه ما باشند؛ بهخصوص اینکه این راه برای ما بهصورت کامل شناختهشده نیست و استفاده از خرد جمعی در این راه و بهکارگیری ایدههای خلاقانه افراد نخبه و شرکتهای دانشبنیان میتواند راهگشا باشد و مفاهیم جدیدی را برای ما ایجاد کند. ضمن اینکه با توجه به تنوع و گستردگی مفاهیمی که در تحول دیجیتال مورد استفاده قرار گرفته و توانمندسازهای زیادی که در این طرح وجود دارد، مطمئنا منابع داخلی فولاد مبارکه، تعدادی از این توانمندسازها را مورد شناسایی قرار داده و به آن واقف هستند. بقیه این ابزار را شرکتهای دانشبنیان و گروههای استارتآپی در اختیار دارند و ما نیز با برنامههایی که داریم، حتما از منابعی که در ایران از این زاویه به وجود آمده است، استفاده خواهیم کرد و راه خود را روانتر ادامه خواهیم داد.