به گزارش می متالز، در واقع این گروه بزرگ تولیدی و صنعتی معتقد است در صورتی که بر مبنای طرح تحول دیجیتالی حرکت نکند، ممکن است مزیتهای خود را از دست بدهد و حتی در بازار داخلی نیز یارای رقابت با دیگر تولیدکنندگان را نداشته باشد؛ پس این طرحی برای بقاست و باید اجرایی شود.
سید مهدی نقوی، معاون تکنولوژی فولاد مبارکه، به رهنگاشت این طرح اشاره میکند که در قالب یک سفر پنجساله از سال جاری شروع میشود و انتظار میرود در سال 1404 فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح باشد. طبیعتا نقاطی برای این موضوع تعریف شده که هریک از آنها با بخشهایی از شرکت در ارتباط است. هماکنون شرکت فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سال 1400 تا 1404 به فولاد مبارکۀ هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت.
پروژۀ طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه با سایر پروژههایی که در سالهای اخیر در این شرکت انجامشده قابلمقایسه نیست. دلیل اصلی آن هم این است که در پروژههای دیگر، تولید و بهبود کیفیت تا میزان مشخصی قابل افزایش بوده؛ اما طرح تحول دیجیتالی که در سال جاری برنامهریزی شده و مراحل اجرایی آن نیز آغاز شده است، یک طرح همهجانبه به شمار میآید که بقای شرکت را در کلاس جهانی تضمین میکند. بنابراین نباید تصور کرد طرح تحول دیجیتال یک پروژۀ عادی است. نکتۀ حائز اهمیت آن است که طرحی مثل نورد گرم شمارۀ 2 از لحاظ حجم سرمایهگذاری یک پروژۀ بسیار بزرگ است، اما نه این پروژه و نه دیگر پروژههای مشابه حجم تغییراتی را که طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه ایجاد میکند، ایجاد نخواهند کرد. از این جهت است که این طرح اکنون برای شرکت فولاد مبارکه بهعنوان یک شرکت برتر تولیدکنندۀ داخلی و صادرکنندۀ حاضر در عرصههای بینالمللی، بسیار حائز اهمیت است. برای توضیح بیشتر میتوان مقایسهای انجام داد؛ کشور در گام اول برای ورود به عرصههای داخلی و بینالمللی در حوزۀ فولاد، اقدام به احداث شرکت فولاد مبارکه کرد تا بسترهای لازم برای این امر را فراهم کند؛ پس برای افتتاح فولاد مبارکه اقدام شد. اکنون طرح تحول دیجیتال طرحی است که برای بقای شرکت فولاد مبارکه بهعنوان یک فولادساز مؤثر و بزرگ در عرصههای داخلی و خارجی ضروری است و با هدف همراه شدن این شرکت با تغییرات جهانی کنونی و آتی در حال برنامهریزی و اجراست.
اگر همواره شرایط کشور را به این شکل فرض کنیم که تحریمها برقرار است و شرکتهای خارجی اجازۀ ورود به آن را ندارند، و از سوی دیگر، سطح نیاز مصرفکنندگان داخلی به اندازۀ کنونی باقی میماند و هزینههای جدید و اضافهتری به پروسۀ تولید وارد نمیشود، و در نهایت، کلاف و محصولات فولادی را در کشور به هر قیمتی بخواهیم تولید میکنیم و با هر شرایطی به مشتریان داخلی خود میفروشیم، قطعا باید مسیر کنونی خود را ادامه دهیم. حال آنکه این فرضیات نادرست است. اگر تصور کنیم که اینها مواردی است که در آینده اصلاح خواهد شد و شرایط جدیدی به وجود خواهد آمد، حتما به اجرای این طرح نیاز خواهیم داشت. بهخصوص اینکه در حال حاضر، با توجه به اینکه فضای اقتصاد سیاسی کشور اینگونه نخواهد ماند و هر لحظه امکان دارد شرایط ارتباطی ایران با سایر شرکتهای دنیا تغییر کند و فولاد مبارکه از فهرست تحریم خارج شود، مطمئنا مشتریان داخلی فولاد مبارکه ممکن است محصولات موردنیاز خود را از سایر شرکتهای دنیا طلب کنند و در چنین شرایطی، رقابت یک موضوع بسیار معنادار خواهد بود. پس برای حضور در صحنۀ رقابت، حرکت به سمت بهرهورتر شدن و استفاده از مفاهیم جدید و شرایط نو، مطمئنا ضرورتی انکارناپذیر است. مثال میزنم؛ میدانید که همزمان با انقلاب صنعتی دوم، برق تولید شد و استفاده از برق رواج یافت. فرض کنید شرکتی در زمان انقلاب صنعتی اول ساخته میشد و از تولید برق برای کارخانۀ خود بهره نمیگرفت. آیا وقتی انقلاب صنعتی دوم آمد، آن شرکت میتوانست بدون پیروی از آن به بقای خود ادامه دهد؟ شرکت فولاد مبارکه نیز این شرایط را دارد. این شرکت و هر شرکت دیگری اگر ظرف چند سال آینده نتواند خود را با تحولات دیجیتال همگام کند، مطمئنا جایی بین بازیگران اصلی صنعت خود نخواهد داشت.
فولاد مبارکه بزرگترین تولیدکنندۀ فولاد در منطقۀ مناست و باید این جایگاه را چه از لحاظ عدد و رقم تولید و چه به لحاظ جایگاه کیفی و پیشران بودن در این فضا حفظ کند و فرایندهای جدید و برنامهها و حرکتهای نو را رصد کند و به کار بگیرد تا پابهپای بزرگان این صنعت قدم بردارد.
هدف از طرح تحول دیجیتال افزایش میزان تولید نیست. ما طی این فرایند برنامهای نداریم که در فولاد مبارکه میزان تولید را افزایش دهیم و آن را اندازهگیری کنیم. هدف ما بر بهرهوری بیشتر متمرکز است؛ به این معنا که همین میزان کالایی که تولید میشود، باید با استفاده از مفاهیم جدید، قیمت تمامشدۀ کمتر و بهرهوری بیشتر تولید شود. شما تصور کنید اگر یک سرویس اینترنتی جدید شبیه اسنپ در یک تاکسی تلفنی استفاده شود، چقدر هزینههای مشتریان افزایش مییابد؟ به نظر نمیرسد این هزینه افزایش یابد، اما اگر آژانس در مسیر این تحول دیجیتال حرکت نکند، ادامۀ مسیر برای او ممکن نیست، کمااینکه هماکنون نیز تاکسیهای تلفنی از رونق افتادهاند. مسئلۀ ما بودن یا نبودن در شرایط صددرصد رقابتی بازار فولاد دنیاست.
با بهکارگیری مفاهیم تحول دیجیتال این اتفاق رخ خواهد داد؛ بهنحویکه اگر این مفاهیم بهدرستی اجرایی و پروژههای آن عملیاتی شود، حتما بهرهوری افزایش خواهد یافت. پس انتظار افزایش کیفیت و کاهش قیمت تمامشده را نیز داریم. البته مجمع اقتصاد جهانی برای موضوع تحول دیجیتال یازده شاخص تعریف و اعلام کرده است و بنگاههایی که تحول دیجیتال را پیادهسازی کنند و اصول آن را در سازمان خود جاری سازند، شاهد بهبود جدی در این شاخصها خواهند بود و در نتیجۀ آنها، پیشبینی میشود بین 6 تا 8 درصد، سودآوری افزایش خواهد یافت.
برنامۀ ما کنترل این شاخصها طی مسیر و رهنگاشتی است که تدوین شده است. برنامۀ ما پایش این شاخصهاست و هدفگذاری ما این است که وقتی به این شاخصها دست یافتیم، بهرهوری را مورد سنجش قرار دهیم و بر این اساس انتظار داریم افزایش بهرهوری ما محقق شود.
با مذاکراتی که با مقامات ذیربط وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت گرفته، قرار بر این شده است که این کار بهصورت پایلوت در فولاد مبارکه عملیاتی شود. واقعیت آن است که این کاری ناشناخته در صنعت فولاد ایران است و بهخصوص در حوزۀ صنعت سنگینی مثل فولاد، ملاحظات خاص خود را دارد؛ بنابراین مقرر شده فولاد مبارکه این کار را بهعنوان مرکز اصلی مطالعاتی و عملیاتی اقتصاد نسل چهارم اجرا کند و از نتایج و تجارب حاصل از آن، برای دیگر صنایع و دیگر تولیدکنندگان فولادی کشور استفاده شود. این موضوع بهعنوان مبحث اول مدنظر قرار گرفته و بر مبنای آن، اقداماتی انجامشده و سیستمهایی بهعنوان پیشنیازهای اولیه فراهم شده تا از تمام داشتههای خود با استفاده از تجاربی که در شرکتهایی مثل ایمیدرو وجود دارد، برای رهنگاشت طرح تحول دیجیتال در فولاد مبارکه استفاده کنیم. این رهنگاشت یک سفر پنجساله است که از سال جاری شروع میشود و انتظار میرود در سال 1404 فولاد مبارکه با مفاهیم هوشمند در سطح جهانی مطرح باشد. طبیعتا نقاطی برای این موضوع تعریف شده که هریک از آنها با بخشهایی از شرکت در ارتباط است. هماکنون شرکت فولاد مبارکه در سطح هوشمند صفر قرار دارد و طی سال 1400 تا 1404 به فولاد مبارکۀ هوشمند یک، دو، سه و چهار دسترسی خواهیم یافت.
در این زمینه بقا یا عدم بقاست که باید مورد توجه قرار گیرد. امروز هم شاید بتوانیم فولادسازی باشیم که با مفاهیم قدیمی و استفاده از مفاهیم نسل سوم یعنی بدون کامپیوتر هم بتواند فولاد تولید کند، ولی با مشقت و هزینۀ زیاد این کار امکانپذیر است و حجم تولید نیز بسیار کم خواهد بود. ما میتوانیم اقتصاد نسل دوم و نسل سوم را با هم مقایسه کنیم. در اقتصاد نسل دوم فقط برق و الکتریسیته مبنای تولید بودند و موتورهای آن بر مبنای پیشران و محرک نیروی الکتریسیته حرکت میکرد، ولی فولادسازی که از نسل سوم در تولید خود استفاده میکند، توانسته از امکانات کنترلرها و شرایط اتوماتیک استفاده کند و بنابراین میزان دقت، کیفیت و کمیت در نسل سوم بهمراتب بیش از تولید با مدل نسل دوم است. البته این دلیل نمیشود که بگوییم نسل دوم وجود نخواهد داشت، اما بهمرور زمان و با توجه به اینکه هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ هزینه، فولادسازی که در نسل قبلی اقتصاد است نمیتواند با نسل بعدی خود رقابت کند و طبیعتا محکوم به فنا خواهد بود. فولاد مبارکه نیز اگر نتواند همگام با تغییرات محیط بیرونی خود حرکت کند، در آینده محکوم به فناست و این یک اصل طبیعی است که در تمام مفاهیم مرتبط با صنعت و انسان و حتی دوران رشد یک مجموعه صنعتی در نظر گرفته میشود. اگر نتوانیم با تغییرات حرکت کنیم، محکوم به فنا هستیم.
شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در پروژۀ فولاد مبارکه نسبتبه سایر مناطق دنیا، جای بسیار بازتری برای کار دارند. دلیل ادعای من این است که باید توجه کنیم ایران تحریم است و به فضاهای بیرونی و دانش کسبشده و تجارب خارج از ایران بهراحتی و به میزان موردنیاز خود دسترسی ندارد. طبیعتا در این شرایط با استفاده از خرد جمعی که در شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها و نوآورها ایجاد خواهد شد، به سمت تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی حرکت خواهیم کرد و در این راه، با توجه به مطالعات انجامشده و آگاهیهایی که به دست آوردهایم میدانیم که بخش عمدهای از این اتفاقات در خود فولاد مبارکه امکان اجرایی شدن ندارد. پس در این راه، با فراخوانهای انجامشده و اعلامیههایی که برای همۀ شرکتهای ایرانی، افراد نخبه و نخبگان ارسال میکنیم، درخواست میکنیم که همراه ما باشند؛ بهخصوص اینکه این راه برای ما بهصورت کامل شناختهشده نیست و استفاده از خرد جمعی در این راه و بهکارگیری ایدههای خلاقانه افراد نخبه و شرکتهای دانشبنیان میتواند راهگشا باشد و مفاهیم جدیدی را برای ما ایجاد کند. ضمن اینکه در این حوزه باید توجه داشت که مفاهیم مورد استفاده در تحول دیجیتال بسیار متنوع و گسترده است و توانمندسازهای زیادی در این طرح وجود دارد؛ بنابراین مطمئنا منابع داخلی فولاد مبارکه تعدادی از این توانمندسازها را شناسایی کرده و بر آن واقف است. بقیۀ ابزارها را شرکتهای دانشبنیان و گروههای استارتآپی در اختیار دارند و ما نیز با برنامههایی که داریم، حتما از منابعی که در کشور در این زمینه به وجود آمده استفاده خواهیم کرد و راه خود را روانتر ادامه خواهیم داد. کما اینکه در مهرماه اولین وبینار و رویداد مربوط به موضوع طرح هوشمندسازی در دانشگاه تهران برگزار شد و در آن تقریبا 400 شرکت دانشبنیان از سراسر کشور حضور داشتند. تا پایان سال نیز یک وبینار دیگر برگزار خواهد شد تا موضوعات دیگری در آن مطرح و از خرد دیگران استفاده شود.