به گزارش میمتالز، یکی از عوامل کلیدی تبیین تورم، انتظارات مردم، چه تولید کنندگان و چه مصرف کنندگان، از تورم آینده است. در اهمیت نقش انتظارات تورمی همین بس که امروزه برخی بانکهای مرکزی از آن به عنوان یک ابزار سیاستی برای تحقق اهداف خود بهره میگیرند.
• نرخهای جاری تورم: نرخ جاری و فعلی تورم بزرگترین راهنمای انتظارات مردم از آینده تورم است.
• روند گذشته تورم: به عنوان مثال، کشوری با سابقه تورم بالا احتمالاً مردم خود را با بدبینی بیشتری مواجه میکند.
• چشم انداز کل اقتصاد: به عنوان مثال، امید و انتظار از رشد اقتصادی و بیکاری. با وجود این، آنچه اقتصاد دانان و مردم از آینده میبینند ممکن است کلاً با هم متفاوت باشد. برای مثال، اگر چشم انداز آینده از رکود و بیکاری خبر میدهد ما انتظار داریم تورم کاهش پیدا کند. در صورتی که برخی مردم ممکن است رکود را یک خبر بد، مثل خبر بالا رفتن قیمتها، بدانند. (در رکود سال ۲۰۱۱، این درست همان چیزی است که در برخی کشورهای اروپایی اتفاق افتاد، یعنی کاهش درآمدها و افزایش قیمت ها)
• اعتبار و آبروی بانک مرکزی: اگر مردم احساس و باور کنند دولت تمایل دارد برای بسط و توسعه اقتصاد و اینکه ریسک پذیری خود را در تقبل ریسک تورم نشان دهد، آنگاه آنان انتظار تورم بیشتری را میکشند. اگر مردم، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، به این باور برسند که بانک مرکزی به طور قاطع و عالمانه و قدرتمند میخواهد تورم را کاهش دهد، آنگاه انتظارات تورمی آنها کاهش یافته و این امر کار را برای نگه داشتن تورم در سطحی معقول و مقبول راحتتر میکند.
در کلاس درس دو مدل برای تحلیل انتظارات مطرح میکنیم، ولی چون در این یادداشتها به خودم و شما قول داده ام وارد مباحث فنی بحث نشوم، لذا فقط به آنها اشاره میکنم؛ نخست مدل «انتظارات تطبیقی» است که محور را بر شکل دهی انتظارات مردم بر اطلاعات گذشته میگذارد و دیگری مدل «انتظارات عقلائی» که فقط به گذشته تورم اتکا و اعتماد نمیکند بلکه متغیرهای متعددی را در مدل لحاظ میکند. در این مدل مردم بهتر میتوانند تورم را پیش نگری کنند. اگر آنها ببینند که دولت و بانک مرکزی سیاستهای پولی و مالی انبساطی میخواهند تعقیب کنند، انتظارات تورمی آنها تغییر کرده و گول انتظارات قدیمی و منسوخ شده از تورم را نمیخورند. حرف اصلی «انتظارات عقلائی» آن است که گزیده شدن از یک سوراخ در دفعه اول اشتباه است، ولی دفعه دوم دیگر اشتباه نیست! در یک کلمه «انتظارات عقلائی» میگوید انسان خطاپذیر است، اما خطای سریالی ممنوع است.
به هرحال، «انتظارات تورمی»، حداقل دو نقش مهم در بانکداری مرکزی ایفا میکند:
نخست به عنوان نهادهای مهم در تعیین و تبیین قیمتها و دستمزدها، با تهیه یک آماره یا شاخصه خلاصه برای اینکه بدانیم احتمالاً تورم در زمان پیش رو کجا قرار میگیرد.
دوم، بانکهای مرکزی از «انتظارات تورمی» برای ارزیابی عملکرد خود در برخورد با تورم و کم و کیف مقابله با آن استفاده میکنند.
بنابراین، از آنجا که بنگاهها و خانوارها نرخ انتظاری تورم را در تصمیمات اقتصادی مثل مذاکره برای تعیین حقوق و دستمزدها لحاظ میکنند و یا وقتی بنگاهها در مورد مساله مهمی، چون «قیمت گذاری» محصولات خود تصمیم سازی میکنند، نه تنها باید نرخ تورم حال و فعلی بلکه نرخ تورم آینده را در نظر بگیرند و در لیست قیمتهای خود لحاظ کنند.
تصمیم گیری درباره خریدن یک آپارتمان با هزار و یک زحمت به انتظارات تورمی شما منوط است. (چرا در کشور ما خریداران بالقوه مسکن تلاش دارند قبل از عید نوروز مسکن خود را خریده باشند؟) تصمیم درباره اینکه خط جدید تولید راه بیندازیم و کسب و کار را توسعه دهیم یا حتی همین که داریم را جمع و جورتر کنیم؛ همه به انتظارات تورمی ما بستگی دارد. در یک کلمه تمامی این تصمیمات، به نوبه خود، میتوانند باعث افزایش نرخ واقعی و فعلی تورم شوند و به تقویت بنیه غول تورم برای بیرون آمدن از شیشه کمک کنند.
احمد یزدان پناه / عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا (س)