تاریخ: ۰۳ آبان ۱۴۰۰ ، ساعت ۱۸:۴۴
بازدید: ۲۸۶
کد خبر: ۲۳۳۳۷۰
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
انقلاب بهنگام پاندمی

اکونومیست: «اقتصاد موج سوم» پس از کرونا می‌آید

اکونومیست: «اقتصاد موج سوم» پس از کرونا می‌آید
‌می‌متالز - هفته‌نامه اکونومیست در شماره جدید خود از «اقتصاد فوری» به عنوان اقتصاد موج سوم یاد کرده، و نوشته است: یک انقلاب به هنگام، عملکرد اقتصاد کلان را واژگون خواهد کرد.

به گزارش می‌متالز، نشریه هفتگی اکونومیست در پرونده ویژه شماره این هفته خود، نوید ظهور یک اقتصاد موج سوم را داده است از آن به عنوان «اقتصادفوری» یاد کرده است که از طریق آنچه «انقلاب بهنگام» (*Real-time Revolution) نامیده، عملکرد اقتصاد کلان را دگرگون خواهد کرد. انقلاب بهنگام یا Real-time Revolution به معنای انقلاب و دگرگونی ناشی از ورود فناوری‌های نوین به عرصه اقتصاد است که باشتاب بخشیدن و بهبود کیفیت و کمیت داده‌های بلادرنگ و آنالیز آنها، عملکرد‌های اقتصادی را در سطح کلان تغییر خواهد داد.

اکونومیست در سرمقاله شماره ۲۳ اکتبر ۲۰۲۱ نوشته است: این پاندمی، به شیفت اقتصادی به سوی داده‌های نوین و آنالیز‌های سریع، شتاب بخشیده است. اکونومیست در ادامه نوشته است: آیا کسی واقعاً درک می‌کند که در اقتصاد جهان چه می‌گذرد؟ این پاندمی باعث شده است که ناظران زیادی بی خبر به نظر برسند.

تعداد کمی نفت ۸۰ دلاری را پیش بینی کردند، چه برسد به ناوگان کشتی‌های کانتینری که در خارج از بنادر کالیفرنیا و چین در صف انتظار باشند. با شیوع کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، پیش‌بینی کنندگان میزان بیکاری تا پایان سال را بیش از حد برآورد کردند. امروز قیمت‌ها سریع‌تر از حد انتظار افزایش می‌یابد و هیچ کس مطمئن نیست که تورم و دستمزد یک مارپیچ رو به بالا باشد. علیرغم همه معادلات و نظریه‌های خود، اقتصاددانان اغلب در تاریکی به سر می‌برند و اطلاعات کمی برای انتخاب سیاست‌هایی که حداکثر مشاغل و رشد را ایجاد کند، دارند. با این حال، همانطور که اکونومیست در پرونده ویژه این هفته گزارش کرده است، عصر بهت و سرگشتگی در حال نشان دادن راهی به یک روشنگری بزرگتر است؛ جهان در آستانه یک انقلاب واقعی در اقتصاد است، زیرا کیفیت و بهنگام بودن اطلاعات تغییر کرده است.

شرکت‌های بزرگ از آمازون تا نتفلیکس از داده‌های در لحظه برای نظارت بر تحویل مواد غذایی و تعداد افرادی که به تماشای سریال"بازی مرکب" (Squid Game) چسبیده اند، استفاده می‌کنند. این پاندمی همه دولت‌ها و بانک‌های مرکزی را به عرصه آزمایش کشانده است، از نظارت بر رزرو رستوران‌ها تا پیگیری پرداخت‌های کارتی.

نتایج هنوز ابتدایی است، اما با فراگیر شدن دستگاه‌های دیجیتال، سنسور‌ها و پرداخت‌های سریع، توانایی پایش دقیق و سریع اقتصاد بهبود می‌یابد. این امر نوید تصمیم گیری بهتر در بخش عمومی را می‌دهد، و همچنین وسوسه دولت برای مداخله بیشتر را برمی‌انگیزد.

بانک‌های مرکزی در حال کور شدن هستند

تمایل به داده‌های اقتصادی بهتر چیز جدیدی نیست. برآورد‌های تولید ناخالص داخلی آمریکا به سال ۱۹۳۴ برمی گردد و در ابتدا با ۱۳ماه تاخیر زمانی انجام میشد. در دهه ۱۹۵۰ آلن گرینسپان جوان تردد خودرو‌های باری را زیر نظر گرفت تا به برآورد اولیه تولید فولاد برسد؛ و از زمانی که Walmart پیشگام مدیریت زنجیره تامین در دهه ۱۹۸۰ بود، مدیران بخش خصوصی، داده‌های بهنگام (timely data) را به عنوان منبع مزیت رقابتی می‌دانستند. اما بخش دولتی در اصلاح نحوه عملکرد خود کند عمل کرده است. ارقام رسمی که اقتصاددانان مدام پیگیری می‌کنند مثلاً تولید ناخالص داخلی یا اشتغال، با تاخیر چند هفته یا چند ماه ارائه می‌شوند و اغلب به طور چشمگیری مشمول تجدید نظر هستند. محاسبه دقیق بهره‌وری سال‌ها طول می‌کشد. اگر بگوییم بانک‌های مرکزی در حال کور شدن هستند، فقط یک اغراق جزئی بوده است. داده‌های بد و دیرهنگام می‌تواند منجر به خطا‌هایی در تعیین خط مشی شود که میلیون‌ها شغل و تریلیون‌ها دلار هزینه تولید را از دست می‌دهد. اگر فدرال رزرو نرخ بهره را در دسامبر ۲۰۰۷، زمانی که آمریکا وارد رکود شد، به نزدیک صفر می‌رساند، آن بحران مالی آسیب بسیار کمتری به دنبال داشت تا اینکه اقتصاددانان سرانجام در دسامبر ۲۰۰۸ سرانجام آن را در نظر گرفتند. داده‌های پراکنده و تکه‌تکه در مورد یک اقتصاد غیررسمی وسیع به همراه بانک‌های فاسد، سیاست گذاران هند را نسبت به پایان دادن به دهه از دست رفته رشد پایین کشورشان سخت کرده است. بانک مرکزی اروپا در سال ۲۰۱۱ در میان تورم موقت، نرخ بهره را به اشتباه افزایش داد و منطقه یورو را به رکود بازگرداند. بانک انگلستان ممکن است امروز در اشتباه مشابهی باشد.

پاندمی، کاتالیزور تغییر

با این حال، همه گیری تبدیل به یک کاتالیزور تغییر شده است. بدون زمان انتظار برای نظرسنجی‌های رسمی، دولت‌ها و بانک‌های مرکزی در راستای آشکار شدن اثرات ویروس یا قرنطینه آزمایش‌هایی را انجام داده و تلفن‌های همراه، پرداخت‌های آنلاین و ... را در لحظه ردیابی کرده اند. اقتصاددانان برجسته امروزی مانند راج چتی در دانشگاه هاروارد، به جای این که سال‌ها در مطالعات خود غرق شوند و نظریه‌های عمومی را بنویسند، آزمایشگاه‌های پر کار را اداره می‌کنند که تعداد چنین نظریه‌هایی را کم می‌کند. نهاد‌هایی مانند JPMorgan Chase گنجینه‌ای از اطلاعات مربوط به موجودی‌های بانکی و صورت حساب‌های کارت‌های اعتباری را باز کرده اند که به آن‌ها کمک می‌کند تا مشخص کنند که مردم پول نقد خرج می‌کنند یا آن را احتکار می‌کنند.

نفوذ فناوری به اقتصاد

با نفوذ فناوری به اقتصاد، این روند‌ها تشدید خواهد شد. سهم بیشتری از هزینه‌ها به حالت آنلاین تغییر می‌کند و تراکنش‌ها سریع‌تر پردازش می‌شوند. به گفته گروه مشاوره McKinsey، پرداخت‌های بلادرنگ (Real-time payments) در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۱ درصد افزایش یافت (هند ۲۵/۶ میلیارد مورد از این معاملات را ثبت کرد). ماشین‌ها و اشیاء بیشتری با نصب سنسور‌ها تقویت می‌شوند، ازجمله وسایل نقلیه فردی که می‌تواند تأثیر زیادی بر انسداد زنجیره تامین داشته باشد. Govcoin‌ها یا ارز‌های دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، که چین در حال آزمایش آن است و بیش از ۵۰ کشور دیگر در حال بررسی آن هستند، ممکن است به زودی یک معدن طلا ازجزئیات بلادرنگ (real-time detail) در مورد نحوه عملکرد اقتصاد ارائه دهد.

بیم‌ها و امید‌های «انقلاب بهنگام»

داده‌های بهنگام یا بلادرنگ (Real-time Data) می‌تواند خطر ناکارآمدی سیاست‌ها را کاهش دهد؛ مثلا اگر افت فعالیت در حال تبدیل به رکود باشد، قضاوت راحت‌تر خواهد بود؛ و اهرم‌هایی که دولت‌ها می‌توانند بکار بگیرند نیز بهبود می‌یابد. به نظر بانک‌های مرکزی ۱۸ماه یا بیشتر طول می‌کشد تا تغییر نرخ بهره به طور کامل اعمال شود. اما هنگ کنگ در حال آزمایش بسته‌های نقدی کیف پول‌های دیجیتالی است که اگر سریع خرج نشوند منقضی می‌شوند. CBCD‌ها ممکن است اجازه دهد نرخ بهره به شدت منفی شود. داده‌های خوب در زمان بحران‌ها می‌تواند اجازه دهد که پشتیبانی دقیقا در موقعیت درست مورد هدف قرار گیرد؛ مثلا درخواست وام‌هایی که برای شرکت‌هایی با ترازنامه قوی به دلیل مشکل نقدینگی موقت مسدود مانده را تصور کنید. همچنین به جای پرداخت‌های بیهوده رفاهی که از طریق بوروکراسی‌های تامین اجتماعی انجام می‌شود، فقرا می‌توانند در صورت از دست دادن شغل خود، با پرداخت کیف پول‌های دیجیتالی، بدون کاغذبازی، از درآمد اضافی فوری برخوردار شوند.

انقلاب بهنگام، وعده می‌دهد که تصمیمات اقتصادی دقیق‌تر، شفاف‌تر و مبتنی بر قوانین است. اما خطراتی را نیز به همراه دارد. ممکن است شاخص‌های جدید اشتباه تفسیر شوند: آیا رکود اقتصادی جهانی در حال شروع است یا اوبر سهم بازار خود را از دست می‌دهد؟ آن‌ها به اندازه نظرسنجی‌های پر زحمت سازمان‌های آماری، نمایانگر واقعیت یا عاری از جانبداری نیستند. شرکت‌های بزرگ می‌توانند داده‌ها را ذخیره کرده و مزیت بی‌موردی به آن‌ها بدهند. شرکت‌های خصوصی مانند فیس بوک، که کیف پول دیجیتالی خود را این هفته راه اندازی کردند ممکن است روزی بیشتر از فدرال رزرو نسبت به هزینه‌های مصرف کننده بینش داشته باشند.

خطر بزرگ

بزرگترین خطر غرور است. با وجود یک پانوپتیکان (سیستم سراسر بین) از اقتصاد، برای سیاستمداران و مقامات وسوسه انگیز خواهد بود که تصور کنند می‌توانند آینده دورتر را ببینند، یا جامعه را مطابق ترجیحات خود شکل دهند و گروه‌های خاصی را ترجیح دهند. این رویای حزب کمونیست چین است که به دنبال مشارکت در برنامه‌ریزی مرکزی دیجیتال است. در واقع هیچ مقدار داده نمی‌تواند آینده را به طور موثقی پیش بینی کند. اقتصاد‌های پویا که بطور غیرقابل تصوری پیچیده هستند، نه به برادر بزرگتر بلکه به رفتار خودجوش میلیون‌ها شرکت و مصرف کننده مستقل تکیه می‌کنند.

وعده بزرگ

اقتصاد فوری منبع بصیرت یا دانای کل نیست، اما در عوض، وعده آن بی پروا و تحول آفرین است: تصمیم گیری بهتر، به موقع و منطقی تر.

 

منبع: روزنامه اینترنتی فراز

عناوین برگزیده