به گزارش می متالز، برخلاف پروژههای کوتاهمدت مانند پروژههای ساختمانی که تنها در یک بازه زمانی کوتاه به آفرینش فرصتهای شغلی میانجامد. چنین پروژههایی هر چند خیلی زودتر سود را به صاحب سرمایه برمیگردانند اما مطالبه اصلی امروز جامعه ما را که «اشتغال» است، برآورده نمیکنند. از نظر من جامعه امروز ما به صنایعی نیاز دارد که در یک دوره زمانی طولانی، مولد درآمد باشد. برای نیل به این هدف باید از اکتشاف آغاز کرد. اساس معدن، اکتشاف است. معدن همچنین میتواند به عنوان خالق توسعه منطقهای ایفای نقش کرده و به توزیع متعادل ثروت کمک کند زیرا بیشتر منابع معدنی ایران در مناطق فقیر کشور قرار دارند؛ مناطقی که نیازمند و البته مستعد اشتغالزایی و درآمدزایی هستند و استعدادهای معدنی آنها، امکان برطرف کردن این نیازها را فراهم میکند. بر اساس استاندارد USGS، ۴۸ تیپ کانهزایی در جهان وجود دارد که ۳۳ تیپ آن در ایران موجود است. کل ذخایر اثبات شده و احتمالی ما نیز به ۶۰ میلیارد تن میرسد که با افزودن تنها ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع به امکان اکتشاف جدید میتوانیم ذخایر خود را به بیش از ۷۰ میلیارد تن در جهان برسانیم. ایران یکی از ۱۰ کشور دارای ذخایر مهم جهان برای سنگآهن، مس و روی است و حدود یک درصد جمعیت جهان و ۷ درصد ذخایر معدنی جهان را در خود جای داده اما بر اساس گزارشی که سازمان «نقش معدن در اقتصادهای ملی شورای بینالمللی معدن و فلزات» در سال ۲۰۱۴ میلادی (۱۳۹۳ خورشیدی) منتشر کرد، ارزش تولیدات معدنی ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی (۱۳۹۱ خورشیدی) ۸.۲ میلیارد دلار و سهم آن در کل تولیدات جهان، حدود ۱.۱ درصد بود. این رقم حدود ۱۷ درصد توانمندی و ظرفیت تولید معدنی ایران است و به عبارتی دیگر، ایران تاکنون تنها از حدود یک پنجم ظرفیت معدنی خود بهره گرفته است. استحصال، اکتشاف و استخراج، نیاز به مطالعات امکانسنجی دارد. برای نمونه در زمینه عناصر کمیاب خاکی، وقتی غولی مانند چین در این عرصه فعالیت میکند، باید با مطالعات امکانسنجی ببینیم آیا اکتشاف، استخراج و استحصال این مواد به سود ما است یا وارد کردن آن سود بیشتری برای ما تامین میکند؟ یا اگر قصد بهرهبرداری از منابع خود را داریم تا چه مرحلهای پیش برویم؟ تنها استخراج انجام دهیم یا استحصال را نیز ادامه دهیم؟ باید ببینیم میتوانیم از پس شرایط سخت رقابتی در بازار بربیاییم؟ کار کردن بدون امکانسنجی میتواند به نرخ بر باد رفتن سرمایههای کشور تمام شود که برخلاف اقتصاد مقاومتی است. ما اعتقاد به امر به معروف اقتصادی و نهی از منکر اقتصادی داریم، به این معنا که سرمایههای سرگردان داخل کشور به تولید کالای با ارزش افزوده در کشور سوق داده شود و صرف پروژههای کوتاهمدت نشود. نهی از منکر اقتصادی، جلوگیری از خامفروشی است؛ تا چه زمانی میخواهیم خام بفروشیم؟ ما نفت را گران استخراج میکنیم، آن را به خارج از کشور میفروشیم، بنزین میخریم و بنزین را با سوبسیدی دوباره در داخل کشور میفروشیم، این زیانده است. اینجا باید نهی از منکر اقتصادی انجام شود. در بخش معدن هم زیاندهیهای مشابه وجود دارد، بنابراین تقاضای جامعه معدنی کشور از دولت دوازدهم این است که دست معدنکاران را بگیرد. باید در سالهای اولیه و در زمان تولید، معدنکاران را از مالیات معاف کند تا هزینههای آنها کاهش پیدا کند، سرمایههایی را که صرف بخش معدن شده بیمه کند تا امنیت سرمایهگذاران معدنی بالا رود و سرمایه از خرید ارز و سکه و کارهای دلالی به پروژههای تولیدی سوق پیدا کند. سرمایههای بلندمدت مانند سرمایهگذاریهای معدنی به اشتغال و درآمدزایی در بلندمدت میانجامند.
امیربیژن یثربی / استاد دانشگاه