به گزارش میمتالز، ایجاد نقدینگی بر چند اساس است که ناترازی مالی دولت عامل تعیینکننده در نرخ رشد نقدینگی در بلندمدت است. میزان اثرات کوتاهمدت و بلندمدت شوکهای اقتصادی بر تورم بستگی به شدت واکنش سیاستگذاری پولی دارد و تعیین تغییرات تورم حول روند اصلی است. او اضافه کرد: تورم در اقتصاد ایران یک مساله تاریخی است. روند تورم و تغییرات حول تورم را باید از یکدیگر متمایز کنیم. اولین گزاره مربوط به رابطه تورم و رشد نقدینگی است. مطالعات نشان داده است رابطه یک به یک مستقیم بین رشد نقدینگی و عرضه پول وجود دارد. مطالعهای که در انگلستان انجام شده است نشان میدهد یک نوع همحرکتی بین نقدینگی و تورم وجود دارد.
در برخی موارد این دو عامل برعکس هم حرکت میکنند، اما وقتی نوسانات را حذف میکنیم و به روند توجه میکنیم، میبینیم که تورم بلندمدت را میتوان کنار نرخ رشد نقدینگی بلندمدت مشاهده کرد. مدنیزاده ابراز کرد: مواقعی که رشد نقدینگی افزایش پیدا میکند پس از آن تورم رشد میکند. ارائههای متعددی وجود دارد که نشان میدهد با رشد نقدینگی قطعا شاهد افزایش تورم خواهیم بود. سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نرخ تورم کاهنده بود، اما نقدینگی در حال افزایش بود، آیا این موضوع قواعد را نقض کرده بود؟ خیر. در این بازه زمانی شاهد سود بانکها و نرخ دلار تثبیتشده بودیم، اما در سال ۱۳۹۶ شاهد بودیم که شوک خارجی سبب شد نقدینگی که بیش از نیمی از آن تخلیه نشده بود تخلیه شود.
او در مورد میزان اثرات کوتاهمدت و بلندمدت شوکهای اقتصادی گفت: ممکن است تورم از بازار ارز، مالی و… باشد. نرخ ارز نیست که شوک میخورد این بازار است که شوک به آن وارد میشود. نرخ ارز یک عامل درونزای اقتصادی است. شوکهایی که از حوزههای مختلف وارد میشود به همه بازارها اثر میگذارد. وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکند نیاز تولید به وام افزایش مییابد. این عامل منجر به افزایش نقدینگی نمیشود، سیاست بانک مرکزی است که این کار را میکند. وقتی درِ اضافهبرداشت باز باشد نقدینگی رشد میکند. هر اتفاقی در دنیا رخ میدهد شاهد تمایل به تخلیه آن در اقتصاد کشور هستیم. در صورتی که افزایش نرخ ارز منجر به افزایش نقدینگی شود در این شرایط شاهد تورم خواهیم بود. از سال ۱۳۹۷ شاهد هستیم که درایور تورم در اقتصاد ایران ارز شده است، البته پیش از آن شاهد افزایش نقدینگی بودیم. قیمت همه محصولات باید ریالی تعیین شود.
مدنیزاده با بیان اینکه سه چارچوب سیاست پولی وجود دارد، گفت: در سیستم هدفگذاری ارزی تلاش میکنند نرخ ارز را تثبیت کنند، اما نه با سیاست دستوری. در فرآیند دلاریزه شدن حساسیت به نرخ ارز است که بالا میرود. اقتصاد ما نباید به نرخ ارز حساس باشد. آیا باید امروز برویم نرخ بهره را به ۸۰درصد برسانیم؟ خیر، کاملا غلط است. باید لنگر اسمی ارز را از ذهن مردم برداریم، لازمه آن سیاست پولی پویاست. با سیاست استرلیزیشن کوتاهمدت باید تاثیر شوکهای بیرونی را کاهش دهیم. میتوان با سیاستهای ریالی و فروش اوراق از حرکت پول بهسمت ارز جلوگیری کرد و در کنترل بانک مرکزی نگه داشت. حرف ما این است که قیمت همه محصولات باید بهشکل ریالی مشخص شود. برای این کار باید یک بازار داخلی ایجاد کنیم. پس از مشخص شدن قیمت دولت میتواند بهروی آن هرچقدر که خواست یارانه بدهد.
منبع: دنیای اقتصاد