به گزارش میمتالز، برای مثال چنانچه فردی ۱۵میلیونتومان هزینه ماهانه دارد، باید ۳۰میلیونتومان درآمد غیرفعال داشتهباشد. در این شرایط است که با کارنکردن، زندگی فرد مختل نمیشود و درآمد مناسبی بیشتر از سقف هزینهها دارد. اما این امر چگونه ممکن است؟
اولین قانونی که فرد ملزم به رعایت آن است قانون ذخیره احتیاطی و قانون دوم نیز مدیریت هزینه است. ذخیره احتیاطی یا آنچه در اصطلاح عامیانه به آن پولی برای روز مبادا میگویند؛ هر فرد باید حداقل به اندازه هزینه ۶ماه خود ذخیره احتیاطی داشتهباشد، مثلا اگر فردی ماهانه ۱۵میلیونتومان هزینه دارد، باید ۹۰میلیونتومان ذخیره احتیاطی (برای ۶ماه) داشته باشد. به این ترتیب فرد پس از استعفا یا اخراج از کار، ۶ماه فرصت دارد تا بهدنبال شغل مناسب و موردعلاقه خود با آرامش بگردد و لازم نیست به خاطر فشار مالی به اولین فرصت شغلی از روی ناچاری جواب مثبت بدهد.
برای مثال کسی که رستوران داشته در دوران کرونا، مجبور به تغییر شغل یا بستن رستوران خود نمیشود، چراکه ذخیره احتیاطی دارد و در آن ۶ماه میتواند بهدنبال راه حلی برای درآمد جایگزین ماهانه باشد. این روش فقط برای افراد با درآمدهای بالا صدق نمیکند، بلکه برای درآمدهای پایینتر هم جواب میدهد. پس انداز ۱۰درصد از درآمد هر ماه (در ابتدای ماه) تا جاییکه به اندازه حداقل ۶ماه ذخیره احتیاطی داشته باشیم واجب است و بعد از آن است که باید به فکر سرمایهگذاری بود. این سرمایهگذاری میتواند خرید صندوق طلا، خرید صندوقهای سهامی و... باشد. مهم این است که فرد در بازار موردنظر تخصص داشته باشد.
نکتهای که در این میان اهمیت دارد، درآمد ماهانه است. داشتن درآمد ماهانه حیاتی نیست، فوق حیاتی است و تمامی افراد موفق و ثروتمند بازارسرمایه همچنان درآمد ماهانه دارند؛ چراکه هزینهها باید از محل درآمد ماهانه پرداخته شود، نه از داراییها، سرمایهگذاریها یا از طریق وامگرفتن.
با این وجود بارها دیده ایم که افراد برای خرید گوشی آیفون، وام چند میلیونتومانی میگیرند، درحالیکه وام گرفتن فقط برای خرید دارایی یا سرمایهگذاری منطقی است، نه برای پرداخت هزینه روتین زندگی.
در بورس هم به همین ترتیب است، افرادی که درآمد ماهانه دارند موفقتر هستند، بنابراین در این بازار میبینیم که حتی مدیرعاملهای نهادهای مالی هم هزینههای روزمره زندگی خود را از درآمد ماهانه خود میپردازند، نه اینکه پولی از سرمایهگذاری شان خارج کنند. افراد موفق در بازارهایی مانند بازارسرمایه ممکن است از درآمد خود بهحساب بورسی شان بیفزایند، اما قطعا پولی را از بورس بابت هزینههای روتین زندگی خارج نمیکنند. با سرمایهای که در بورس دارید، شما نهایتا اجازه دارید دارایی بخرید، اما از طرف دیگر، نکته جالب این است که هزینه آدمهای موفق در بورس هم پایین است، خیلی بعید است فردی که در بورس موفق است، سهم بفروشد تا بدهی (اعم از ماشین، لباس، آیفون و...) بخرد.
یک روش محاسبه میزان ثروتمندبودن این است که با میزان منابع فعلی تان، اگر دست از کارکردن بکشید، چقدر زنده خواهید ماند، اگر فردی تا سه سالآینده منابع داشته باشد، میتواند با خیال راحت از این زمان برای شروع کار جدید و موردعلاقه خود، با آرامش زمان صرف کند. نباید از خاطر برد که ذخیره احتیاطی هرقدر نقدشوندگی بالاتری داشته باشد، زودتر خرج میشود، بنابراین دسترسی به ذخیره احتیاطی باید سخت باشد. از طرفی یکی از مشکلات موجود در اقتصاد ایران تورم است و این موضوع میطلبد که ذخیره احتیاطی به هیچعنوان بهصورت نقد نگهداری نشود. تنها یک ماه از آن ۶ماه را فرد باید در حساب بانکی خود نگهداری کند تا در شرایط ضروری بتواند بلافاصله آن را برداشت کند، مابقی این مبلغ بهتر است در بازاری که فرد به آن اشراف دارد، مانند صندوق طلا، نگهداری شود. صندوقهای درآمد ثابت و سپردههای بانکی تورم را پوشش نمیدهند و برای نگهداری ذخیره احتیاطی به هیچ عنوان توصیه نمیشوند، اما صندوق طلا به این منظور مناسب است، چراکه طلا بیمه دارایی است و میتواند دارایی را دربرابر تورم تقریبا حفظ کند. موضوعی که باید در این میان به آن توجه بسیاری کرد مدیریت هزینه هاست.
یکی از مهمترین کارها برای مدیریت هزینهها یادداشت کردن تمامی هزینهها حتی کوچکترین آنهاست، این کار باعث میشود افراد متوجه شوند هر ماه چه هزینههایی داشتهاند و خیلی از هزینهها نیز با یادداشت کردن به مرور کاهش پیدا میکنند؛ چراکه فرد متوجه هزینههای اضافه و بیجای خود میشود و بهتدریج آنها را کاهش میدهد. نکته مهم بعدی در مدیریت هزینه، بودجه بندیکردن است.
باید هزینهها را دستهبندی کرد (دستهبندیهایی نظیر خوراک، پوشاک، مسکن، سلامت، بهداشت، مسکن، حملونقل و...) و برای هر دستهبندی، میزان بودجهای مشخص درنظر گرفته شود. باید به خاطر داشت که صرفا یادداشت کردن هزینهها کافی نیست و باید برای هر دستهبندی بودجهای تعیین شود، اینکه درنهایت چقدر از بودجه تعیین شده برای هر دسته، کمتر یا بیشتر هزینه شود، مهم نیست. مهم این است که فرد در وهله اول چقدر به بودجه تعیینشده پایبند باشد و مهمتر از آن متوجه شود چقدر در هر دستهبندی امکان صرفه جویی دارد. نکته بعدی که باید برای مدیریت هزینه به آن توجه داشت، این است که باید خود را کمتر در شرایط خرید قرار دهیم. گشت وگذار در مراکز خرید حضوری یا اینترنتی نباید به عادت و تفریح تبدیل شود، در اینصورت فرد نمیتواند به بودجه بندی خود وفادار بماند و خواه ناخواه خرج برای خودش میتراشد. به طورکلی، خود را در معرض قرارندادن، مهمترین موضوع برای کنترل هر چیزی است.
منبع: دنیای اقتصاد