تاریخ: ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۵:۱۳
بازدید: ۸۸
کد خبر: ۳۷۸۲۷۴

هوش مصنوعی در ایران؛ از شور تبلیغاتی تا بحران راهبردی

هوش مصنوعی در ایران؛ از شور تبلیغاتی تا بحران راهبردی
‌می‌متالز - «سیدمجتبی میرجعفری» رئیس کمیسیون اینترنت اشیای نظام صنفی رایانه‌ای و مدیرعامل شرکت آفرینش سامانه مهر در رابطه با رویکرد و نوع نگاه فعلی به هوش مصنوعی در کشور و لزوم حرکت به سمت خلق ارزش واقعی با مشارکت بخش خصوصی برای پیوست یادداشتی نوشته است. او در این یادداشت اشاره کرده آنچه اکنون بیشتر مشاهده می‌شود تحت تاثیر قرار گرفتن از این فناوری، سندزدگی و پراکندگی نهادی است.

به گزارش می‌متالز، در جهانی که هوش مصنوعی به ستون فقرات تحول دیجیتال و موتور محرک اقتصاد آینده تبدیل شده است، ایران نیز تلاش می‌کند جای خود را در این زیست‌بوم فناورانه پیدا کند. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم نه یک حرکت منسجم، اولویت‌دار و مساله‌محور، بلکه ترکیبی از شور تبلیغاتی، سندزدگی و پراکندگی نهادی است که نه‌تنها ما را به مقصد نمی‌رساند، بلکه خطر انحراف بلندمدت از مسیر تحول دیجیتال واقعی را افزایش داده است.

سه بحران هم‌زمان: سندزدگی، زیرساخت‌زدگی و رقابت نهادی

در غیاب راهبرد ملی هماهنگ، تقریبا تمامی نهاد‌ها و دستگاه‌های کشور وارد رقابت برای «داشتن نقش» در حوزه هوش مصنوعی شده‌اند. پروژه‌های متعدد، اسناد متنوع، رونمایی‌های رسمی، و اقدامات جزیره‌ای، تصویر پرتحرکی ارائه می‌دهد - اما در عمل با سه بحران موازی روبه‌رو هستیم:

  • سندزدگی بدون پیاده‌سازی واقعی
  • زیرساخت‌زدگی بدون مدل بهره‌برداری اقتصادی
  • رقابت نهادی به جای هم‌افزایی ملی

پروژه‌هایی مانند «سکوی ملی هوش مصنوعی» بدون مشارکت موثر بخش خصوصی، بدون شناخت واقعی از نیاز بازار، و عمدتا با رویکرد سخت‌افزاری پیش می‌روند. این در حالی است که خلق ارزش اقتصادی از هوش مصنوعی، نه در دیتاسنتر‌ها بلکه در سطح صنعت و جامعه شکل می‌گیرد.

اقتصاد هوش مصنوعی، گرفتار در لایه اول

اکوسیستم AI از سه لایه کلیدی تشکیل شده است:

  1. زیرساخت پردازشی (GPU، مراکز داده ابری و پردازش سریع و غیره)
  2. مدل‌ها و پلتفرم‌های کاربردی
  3. کاربرد‌ها و خلق ارزش اقتصادی در صنعت و خدمات

در ایران، عمده توجه و بودجه صرف لایه اول شده است، درحالی‌که لایه‌های دوم و سوم عملا مغفول مانده‌اند.

در نتیجه، ما «زیرساخت‌هایی» داریم که نمی‌دانیم با آن چه کنیم، اما «بازاری» برای خدمات هوش مصنوعی شکل نگرفته و مدلی برای خلق ارزش اقتصادی تعریف نشده است.

صنعت؛ نقطه عزیمت واقعی تحول دیجیتال

تحول دیجیتال اگر از صنعت آغاز نشود، شعار خواهد ماند. صنایع کلیدی ایران از انرژی، معادن و صنایع معدنی و بانک گرفته تا حمل‌ونقل و سلامت، مواجه با بحران بهره‌وری، ناترازی و رقابت‌پذیری‌اند. در چنین شرایطی، کاربرد هوش مصنوعی در این حوزه‌ها می‌تواند فورا منجر به خلق ارزش شود:

  • کاهش اتلاف انرژی در نیروگاه‌ها و خطوط انتقال و توزیع
  • نگهداری پیش‌بینانه تجهیزات در صنایع سنگین
  • افزایش کیفیت محصولات در صنایع
  • اعتبارسنجی هوشمند در بانک‌ها
  • بهینه‌سازی زنجیره تامین و حمل‌ونقل
  • تحلیل داده‌های سلامت برای سیاست‌گذاری درمان.

اما متاسفانه، این کاربرد‌ها تقریبا در حاشیه قرار دارند و منابع صرف پروژه‌هایی می‌شود که «ویترین دارند، اما بازدهی اقتصادی ندارند»

پیشنهاد برای بازگشت به مسیر درست

در شرایطی که کشور با محدودیت منابع، ناترازی اقتصادی و فشار‌های زیرساختی مواجه است، باید مسیر سیاست‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی بازتنظیم شود:

۱- دولت تنظیم‌گر باشد، نه توسعه‌دهنده

دولت باید از نقش اجرا و توسعه فاصله بگیرد و نقش خود را بر تنظیم‌گری، تسهیل‌گری، تضمین حقوق ذی‌نفعان، دسترسی به داده و تدوین استاندارد‌ها متمرکز کند.

۲- مشارکت بخش خصوصی، واقعی و تضمین‌شده تعریف شود

بخش خصوصی نباید صرفا «طرف جلسه» یا «پیمانکار پروژه» تلقی شود. لازم است مدل‌های شفاف، قابل پیش‌بینی و تضمین‌شده برای مشارکت بخش خصوصی در طراحی، اجرا و بهره‌برداری پروژه‌ها تدوین شود—با مشوق‌های اقتصادی و مالکیت فکری روشن.

۳- تمرکز بودجه‌ها بر پروژه‌های مساله‌محور و با ارزش اقتصادی مشخص

به‌جای توزیع منابع بر اساس اسامی پروژه‌ها یا جذابیت ظاهری آنها، باید اولویت تخصیص بودجه بر مبنای حل مسائل واقعی صنایع و خدمات کشور، پتانسیل خلق ارزش و قابلیت مقیاس‌پذیری باشد.

۴- اصلاح KPI ها؛ از GPU به ارزش اقتصادی

یکی از مهم‌ترین انحراف‌ها در سیاست‌گذاری فعلی، تبدیل KPI به تعداد GPU خریداری شده یا حجم دیتاسنترهاست.

این شاخص‌ها اگرچه مهم‌اند، اما به‌تنهایی به معنای موفقیت نیستند. KPI واقعی باید بر پایه مواردی مانند:

  • افزایش بهره‌وری در صنایع
  • کاهش هزینه خدمات عمومی
  • خلق درآمد جدید در بازار‌ها
  • افزایش صادرات خدمات فناورانه

پایش این شاخص‌ها باید با همکاری مشترک دولت و بخش خصوصی انجام شود تا هم شفافیت حفظ شود و هم تمرکز بر خروجی‌های اقتصادی واقعی باقی بماند.

سخن آخر؛ از هایپ به حکمت برگردیم

هوش مصنوعی یک ابزار صرفا فناورانه نیست؛ یک نقطه عطف تمدنی در اقتصاد و حکمرانی آینده است.

در ایران اما، از این فرصت تاریخی غفلت شده، یا در مسیر‌های کم‌اثر و پرهزینه منحرف شده‌ایم. اگر اکنون مسیر را اصلاح نکنیم، در آینده‌ای نه‌چندان دور، هزینه عقب‌ماندگی فناورانه و اقتصادی، به‌مراتب سنگین‌تر خواهد بود.

هوش مصنوعی می‌تواند نجات‌بخش اقتصاد ایران باشد - به‌شرط آنکه آن را از دست هایپ، سندزدگی و تصمیمات جزیره‌ای رها کنیم و به سمت خلق ارزش واقعی، در میدان واقعی صنعت، با مشارکت واقعی بخش خصوصی حرکت کنیم.

عناوین برگزیده
آزار دادن مردم به ویژه در صدور مجوز‌ها نمونه بارز فساد است/ بخشی از ناترازی‌های موجود ناشی از نظام بروکراتیک است/ هر مساله‌ای که مانع رشد اقتصادی شود مصداق بارز فساد است/ تاکید بر راهبرد جایگزینی معدن به جای نفت/ از سازوکار خام‌فروشی در معدن جلوگیری شود
معاون اول رئیس‌جمهور در جلسه شورای معاونین سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران:

آزار دادن مردم به ویژه در صدور مجوز‌ها نمونه بارز فساد است/ بخشی از ناترازی‌های موجود ناشی از نظام بروکراتیک است/ هر مساله‌ای که مانع رشد اقتصادی شود مصداق بارز فساد است/ تاکید بر راهبرد جایگزینی معدن به جای نفت/ از سازوکار خام‌فروشی در معدن جلوگیری شود