میمتالز - یادداشت از «علیحسین غریبی»: «کامبیز رسولی» از نسل مهندسانی است که در دههی شصت، با انبوهی از دانش و شور، قدم به کارخانهای گذاشتند که آن روزها تازه میخواست از مرز تولید یک میلیون تن عبور کند. وی در سال ۱۳۴۲ در تنکابن به دنیا آمد، سال ۱۳۶۴ وارد دانشگاه صنعتی اصفهان شد و از ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹ در ذوب آهن، از معاون کارگاه نورد تا مدیر مهندسی نورد، مسیری بیست ساله که پُر از تجربه، درس و دلبستگی بود را پیمود.
خودش میگوید: ذوب آهن خانه پدری من است، شب و روزم را در آن گذراندم و هر روزش یک خاطره بود.
اما در میان گفتههای او، چند جمله بیش از همه ارزش بازخوانی دارد. نخست، باورش به ضرورت «پوست تازه کردن فنی ذوب آهن» بود این که چنین صنعت بزرگی، با همان تکنولوژی دهههای گذشته نمیتواند در میدان رقابت جهانی باقی بماند. دوم، نگاه شفاف و جسورانهاش به مفهوم خصوصیسازی واقعی؛ او بارها تأکید میکند تا زمانی که کارکنان احساس سهیم بودن در نتیجهی کار نکنند، انگیزه و بهرهوری واقعی، شکل نخواهد گرفت.
رسولی از نسلی است که سختی خط تولید را چشیده و معنای کار گروهی را در گرمای نوردها آموخته است. هنوز هم وقتی از ذوب آهن حرف میزند، لحنی دارد میان دلتنگی و غرور. همان جا که میگوید: «خط تولید مثل جبهه جنگ است، نمیشود سنگر را خالی کرد.»
او امروز در بخش خصوصی فعال است، اما ریشههایش همچنان در خاک ذوب آهن است. حضورش در میان مدیران برگزیده صنعت فولاد، نه فقط تقدیر از کارنامهی فردی او، بلکه یادآور این واقعیت است که ذوب آهن همچنان کانون پرورش انسانهایی است که صنعت فولاد ایران را زنده نگه داشتهاند.