به گزارش می متالز، فاطمه اسماعیلی درباره دلایل افزایش اقبال به بازار سهام در گزارشی با عنوان "ترافیک پول پشت تالار بورس" اعلام کرد: در حال حاضر از یکسو افزایش سودآوری شرکتهای بورسی و از سوی دیگر ضعف بازارهای رقیب، سبب شده تا بازار سهام به جذابترین گزینه برای سرمایهگذاری تبدیل شود.
از طرفی شرایط اقتصاد و البته بازارهای سرمایهگذاری به شکلی است که صاحبان نقدینگی بهدنبال راهکاری برای حفظ سرمایه و البته کسب بازدهی مناسب هستند. در این میان نگاهی به بازارهای ارز، سکه و مسکن به عنوان رقبای بازار سهام خالی از لطف نیست.
واقعیت این است که جهش ارزی و تورم سنگین سبب شد تا عموم مردم وادار به تقلا برای حفظ ارزش سرمایهها شوند.در این مسیر ابتدا بازارهای سفته بازی همچون دلار و سکه مورد هدف نقدینگی سرگردان قرار گرفتند. در ادامه اما با تدبیر سیاستگذار و عقبنشینی از سیاستهای نادرست گذشته به شدت از تلاطمات بازار دلار کاسته شد و نرخ این ارز در بازار آزاد از سطوح حدود ۲۰ هزار تومان به کانال ۱۱ هزار تومان وارد شد.
سکه نیز که بیش از قیمت طلا در بازار جهانی از نرخ دلار تبعیت میکرد در مسیر کاهش قیمت قرار گرفت. رکود ادامهدار بازار مسکن هم جایی برای سفته بازی در این بازار باقی نگذاشته است.
در این شرایط توجه به این نکته حائز اهمیت است که در اقتصاد باید همواره در تلاش بود که پول به جای حرکت به سمت بازارهای سفتهبازانه (همچون ارز، سکه و مسکن) به سمت بازارهای مولد (همچون بورس و بانک) حرکت کند. اما بازار پول نه تنها جذابیتی برای سرمایهگذاری ندارد بلکه به لحاظ ساختاری مشکلات عدیدهای دارد تا در میان گزینههای جذاب صاحبان سرمایه جایی نداشته باشد.
از این رو مامنی جذابتر از بازار سهام برای نقدینگی سرگردان موجود دیده نمیَشود. امری که فرصتی طلایی برای این بازار به شمار میرود و زمانی که اقبال عمومی در بازار سهام ایجاد میشود میتوان امیدوار بود که اقبال عمومی به بازار آزاد در حال شکلگیری است. بهرهبرداری درست و منطقی از این فرصت به وجود آمده نیازمند برخی اقدامات از سوی مقام سیاستگذار است.
منظور تنها سیاستگذار بورسی نیست بلکه سیاستگذار کلان اقتصاد باید با سواد بیشتری بورس را دنبال کند و به اهمیت این بازار برای رونق تولید پی ببرد. این بازی برد - برد بیش از هر چیزی به تجدیدنظر در خصوص نظرات و نگاههای اشتباه به بورس و همچنین قوانین حاکم بر این بازار نیاز دارد.
در آخرین عرضه اولیه بازار سهام که شنبه با 15 درصد سهام پخش هجرت انجام شد بیش از ۶۰۰ هزار نفر با نقدینگی چند میلیارد تومانی پشت در ورودی بازار سهام بودند که از ظرفیت قابل توجه بورس برای جذب نقدینگی سرگردان به جای سرکشی این پول به بازارهای سفتهبازی خبر داد.
اما در این فرصت وظیفه سیاستگذار چیست و چه کارهایی میتوان انجام داد تا علاوه بر هدایت نقدینگی سرگردان به سمت یک بازار کارآ که بورس نمونه عینی آن است در مسیر رشد و توسعه اقتصادی نیز گام بردارد؟
در این شرایط میتوان بازار را به حال خود رها کرد. جایی که با توجه به معضلات سهام شناور بورس و ظرفیت پایین این بازار برای جذب نقدینگی میتواند به حبابی شدن بازار بینجامد و فرصت به وجود آمده برای جذب نقدینگی از دست برود. شرایطی که بازار ارز و سکه پیش از این به خود دیدند و در نهایت با فرار سرمایه مواجه شدند. چرا که حباب قیمتی همواره محکوم به شکست بوده و نمیتواند پایدار بماند.
سیاستگذار میتواند با بهرهجویی از فرصت به وجود آمده، بورس را به بازاری در خدمت تولید تبدیل کند. نوسانگیری از قیمت سهام و کسب سودهای اینچنینی نمونه عینی سفتهبازی بوده و در بازاری با این شرایط نمیتوان ادعای مولد بودن داشت.
برای ایجاد بازاری که در خدمت تولید و اقتصاد است باید ابزارهایی در اختیار داشت و به تقویت آنها پرداخت. یکی از این ابزارها عرضه اولیه سهام شرکتها در بازار سهام است. امری که به توسعه عرضی این بازار منتهی میشود. با این حال باید توجه داشت که عرضه اولیه نیز مشکلات خود را دارد. از یکسو زمانبر بوده و از سوی دیگر از ظرفیت محدودی برخوردار است. رفع این چالش اما با افزایش سهام شناور آزاد در عرضههای اولیه مقدور است.
سهام عدالت از دیگر ابزارهای تقویت نقش مولد بازار سهام است. دور از واقعیت نیست اگر گفته شود پیش از این موضوع سهام عدالت همواره یکی از چالشهای بزرگ فعالان بازار سهام بود. در شرایط فعلی بازار از کشش لازم برای اجرای طرحهای مربوط به سهام عدالت برخوردار است.
این موضوع در عین حال میتواند حرکت در مسیر خصوصیسازی واقعی باشد که گرچه مسیر طولانی پیش رو وجود دارد اما با گامهای کوچک و اینچنینی میتوان برای رسیدن به هدف امیدوار بود. برای رسیدن به این مهم، طبیعتا راهکارهای بیشتری وجود دارد که مشارکت جمعی و همفکری اقتصاددانان را میطلبد.