به گزارش می متالز، البته ذات افت نرخ در پایان هفته قبل، ترس از آغاز یک دوره کاهشی جدید را برای هفته پیشرو تقویت کرده است. این موارد مخصوصا در شرایطی که عنوان کردیم خوشبینیهای هفتههای گذشته مقطعی است و تنها باید به رشد کوتاهمدت قیمتها دل خوش کرد. این روند دقیقا در هفته گذشته ترسیم شد و از هماکنون باید منتظر جریانهای جدیدی باشیم که بر بازارهای کالایی اثرگذار خواهند بود. البته برخی فلزات و فولاد را باید یک استثنا در بازارهای کالایی هفته گذشته بهشمار آورد، تا جایی که هنوز هم در برخی گمانهزنیها از احتمال تداوم رشد نرخ صحبت میشود.
اغلب شاخصهای کالایی در طول هفته گذشته افزایش یافتند. دو شاخص اصلی CRB و GSCI هر دو در یک روند صعودی نوسان کردند، اگرچه پایان هفته، در همین شاخصهای کالایی هم میل به افت قیمتها را شاهد بودیم. البته بعد از هر جریان افزایشی، استراحت بازار و یک گام عقبنشینی نرخ منطقی است زیرا بسیاری از معاملهگران به سمت حفظ درآمدزایی و نقد کردن داراییها حرکت کرده و تلاش میکنند موفقیتهای معاملاتی خود را با خروج از بازار به درآمدزایی نقدی بدل کنند و اصطلاحا سیو سود را در دستور کار خود قرار میدهند. این مطلب یک گام عقبگرد بازار را ناخودآگاه توجیه میکند اما سوال اینجاست که آیا این روند کاهشی باز هم ادامه خواهد یافت یا خیر یا تنها شاهد یک گام اصلاح قیمتی و آمادهشدن برای یک روند افزایشی جدید هستیم. باید عنوان کرد که نگرانی از عقبگرد قیمتی جدی است و زیرساختهای تغییر فاز بازار را از هماکنون باید مورد بررسی قرار داد.
در طول هفته گذشته شاخص کالایی CRB با ۷/ ۰ درصد افزایش روبهرو شد و همچنین شاخص کالایی GSCI با رشد ۲۶/ ۱ درصدی همراه شد تا در نهایت یک هفته افزایشی را در بازارهای کالایی شاهد باشیم. همچنین شاخص بورس فلزات لندن هم با ۴۹/ ۱ درصد رشد روبهرو شد که نشان میدهد موفقترین بازار همین بازار فلزات پایه در هفته گذشته بوده است. البته بالاتر بودن شاخص قیمتی GSCI به نسبت شاخص CRB را باید مهم ارزیابی کرد آنهم در شرایطی که انتظار داریم شاخص GSCI نفتیتر از شاخص CRB باشد، یعنی اثرگذاری بهای نفتخام بر این شاخص بیش از شاخص CRB است. این مطلب را باید درحالی مورد ارزیابی قرار داد که شاخص GSCI یک شاخص آتیمحور است و انتظارات قیمتی پیش رو را دقیقتر از شاخص CRB نشان میدهد، بنابراین از همینجا میتوان انتظار داشت که هنوز ذهنیت معاملهگران آتی در بازارهای کالایی در جهان بر احتمال تداوم رشد قیمتها قرار دارد و گویی بازارها هنوز وارد فاز بدبینی فزاینده نشدهاند. این موارد درحالی است که شاخصهای کالایی بعد از کف قیمتی خود در ۷ آگوست، تاکنون در یک مسیر افزایشی نسبی حرکت کردهاند، اگرچه در اواخر هفته گذشته شاهد تثبیت نسبی قیمتها در همین سطوح هستیم اما میتوان گفت که جریان عمومی قیمتها بهصورت نسبی در یک فاز افزایشی، هفتههاست که نوسان میکند، بنابراین احتمال تداوم این رشد نرخ دور از ذهن نبوده اما از شتاب پیشین برخوردار نیست.
در بازار فولاد هنوز شاهد رشد قیمتها هستیم و گویی این روند صعودی تمایلی به توقف ندارد. مهمترین دلیل برای رشد قیمتها را به افزایش بهای قراضه در اقصی نقاط جهان نسبت میدهند که البته از رشد قابلتوجهی برخوردار است و تا زمانی که این روند صعودی ادامه دارد، احتمال تغییر فاز بازار و ورود به یک روند نزولی را نمیتوان مطرح کرد. اهمیت قراضه در بازارهای جهانی با محوریت کشورهای اروپایی یا نیمهغربی جهان بسیار برجسته است و این اهمیت به مرور زمان باز هم تقویت خواهد شد و در شرایطی که برتری تقاضا بر عرضهها جدی است و شتاب رشد قیمتهای بزرگی را شاهد هستیم، احتمال تداوم رشد نرخ به هیچ عنوان در بازار قراضه بعید نیست. با توجه به این سیگنال مهم، میتوان جریان عمومی در بازارهای جهانی فولاد را باز هم افزایشی قلمداد کرد اما این رشد نرخ را بهتر است برای کوتاهمدت در نظر بگیریم و برای میانمدت صبر کنیم تا دادههای بیشتری ترسیم شود.
بهعنوان یک مثال مشخص شاهد هستیم که بهای سنگآهن در شرق آسیا از روند صعودی خود فاصله گرفته و به یک وضعیت نسبتا با ثبات دست پیدا کرده است ولی ثبات نرخ بعد از یک جریان افزایشی، غالبا به کاهش نرخ مقطعی نیاز دارد که دقیقا همین روند را در بازار سنگآهن شاهد هستیم و حتی تکانههایی از افت قیمتها مشاهده میشود. از سوی دیگر به آرامی موجودی انبارهای سنگآهن در چین در مسیر افزایش قرار گرفته است که خود یک سرعتگیر جدید در برابر رشد قیمت سنگآهن محسوب میشود. بهصورت دقیقتر شاهد هستیم که بازار سنگآهن بعد از یک رشد نزدیک به ۱۲ درصدی، وارد یک فاز نسبتا باثبات شده است ولی این باثباتی تاکنون به معنی کاهش مقطعی قیمتها بوده تا جایی که میتوان گفت بازار سنگآهن یک افت نرخ جزئی را در هفته گذشته سپری کرد و حتی تمایل به افت قیمت نیز پیدا کرده است.
اگر این روند کاهشی باز هم ادامه یابد که بعید نیست، امکان شتابگرفتن افت قیمتها وجود داشته و به افزایش سریعتر موجودی انبارها و عقبنشینی مقطعی خریداران منتهی خواهد شد. البته بالابودن بهای فولاد به این معنی است که روند خرید سنگآهن ادامه داشته ولی بحث برتری عرضه بر تقاضا چیز دیگری است که میتواند ادامه پیدا کند. از هماکنون باید انتظار داشت که موجودی انبارهای سنگآهن افزایش گام به گام داشته باشد و اگر این احتمال محقق شد؛ در شرایط فعلی امکان افت قیمتها در این بازار تشدید میشود. به نظر میرسد همین رخداد تاکنون اولین سرعتگیر در برابر رشد قیمت فولاد بهشمار رود ولی در کنار آن باید افزایش سریع بهای قراضه را هم در نظر گرفت که به احتمال قوی اهمیت رشد قیمت قراضه برای بازار فولاد، بیش از اثرگذاری کاهش محدود بهای سنگآهن باشد.این درحالی است که رالی رشد قیمت قراضه هم شاید به اواخر مسیر خود دست یافته باشد اگرچه بهصورت مقطعی و برای کوتاهمدت امکان تداوم رشد بهای این کالا وجود دارد. بررسیها نشان میدهد واحدهای فولادی بیش از آنکه به سمت خرید قراضه حرکت کنند، تلاش میکنند تا محمولههای فولادی بیشتری را به فروش برسانند گویی تقاضا به آرامی در بازار قراضه در حال کمرنگ شدن است.به گزارش متالبولتن در بازار ترکیه شاهد هستیم که برخی واحدهای تولیدی فولاد قراضه را حتی با قیمتهایی پایینتر از نرخهای رایج هم خریداری کردهاند که نشان میدهد بیمیلی به خرید قراضه در نرخهای موجود جدی است. این وضعیت البته در قیمتهای بسیار بالای موجود توجیه دارد و امکان افت تقاضا را برای قراضه نه تنها مطرح کرده، بلکه شواهدی از آن نیز در دسترس است. در هر حال شاهد هستیم که شتاب رشد قیمت قراضه در بازارهای جهانی کاهش یافته است که همین سیگنال میتواند اولین جرقهها برای تثبیت بازار قراضه باشد، اگرچه همین وضعیت نیز برای تداوم رشد بهای فولاد کافی است.
تاکنون شاهد رشد قیمت فولاد در بازارهای جهانی هستیم و شواهد امر نشان میدهد که این روند افزایشی برای کوتاهمدت احتمالا ادامه خواهد یافت. غالب مصنوعات فولادی در بازارهای جهانی درحال رشد نرخ هستند که این روند صعودی میتواند ادامه یابد. بهای شمش و اسلب (تختال) ورقهای فولادی و مصنوعات ساختمانی همگی در مسیر رشد قیمتها قرار دارند و همین فراگیری رشد نرخ احتمال تداوم افزایش قیمتها را مطرح میکند. رشد قیمت قراضه و افزایش قیمت تمامشده فولاد دلیل لازم و کافی برای رشد قیمتها بوده است و میتوان گفت که بهرغم عقبنشینی گام به گام تقاضا، هنوز بازارها برای کوتاهمدت پتانسیل رشد نرخ دارند. در این خصوص باید به چند نکته توجه کرد که یکی از آنها کاهش نسبی تقاضاست. تاکنون خریداران راهی جز خرید نداشتند ولی به مرور زمان و با نزدیک شدن تعطیلات سال نو میلادی، جذابیت خرید باز هم کاهش مییابد، بنابراین مقاومت بازار در برابر رشد قیمتها با فرض کاهش واقعی تقاضا تقویت میشود. این سیگنال به مرور زمان اثرگذار خواهد بود و البته از هماکنون شاهد مقاومتهایی در برابر رشد نرخ هستیم. یک نکته جالب توجه را میتوان در کاهش قیمت میلگرد در بازار صادراتی چین جستوجو کرد. این سیگنال میتواند به آرامی قیمتهای داخلی این کشور را تحتالشعاع قرار دهد. تجربه نشان داده که نوسان تقاضا در کنار قیمت سنگآهن مهمترین دلیل اثرگذار بر قیمت میلگرد در بازار داخلی چین است. هماکنون به وضوح میتوان اثرگذاری عدم رشد بهای سنگآهن در کنار عقبنشینی مقطعی تقاضا را در بازار صادراتی میلگرد چین مشاهده کرد و هیچ بعید نیست که این وضعیت به مرور در سایر بازارهای جهانی فولاد هم مشاهده شود ولی اندکی زمانبر است.
هماکنون قیمتها در بازار داخلی چین افزایشی است، ولی تضمینی وجود ندارد که این رشد نرخ مستمر و پرشتاب باقی بماند. از ویژگیهای جالب بازار داخلی فولاد چین آرامش نسبی در قیمتهای معاملات است اما نرخهای آتی در این بازار افزایش دارد. به نظر میرسد که به آرامی باید منتظر تغییر فاز در بازار داخلی چین باشیم.موارد فوق به این معنی است که جریان قیمتی در بازار فولاد افزایشی است و احتمالا برای کوتاهمدت باز هم افزایشی باقی خواهد ماند، ولی این موارد به معنی استمرار رشد قیمتها نیست. از هفته پیش رو باید منتظر تکانههایی از کاهش شتاب رشد قیمتها و حتی تثبیت نرخ در همین سطوح باشیم که بعد از یک بازار افزایشی قدرتمند، این سیگنال به معنی تغییر فاز احتمالی در بازار فولاد خواهد بود. هفته پیشرو به احتمال قوی با تداوم رشد قیمتها روبهرو خواهیم بود، ولی برای اواخر هفته یا هفته بعد از آن اوضاع پتانسیل تغییر دارد. اگر روند کاهشی بهای نفتخام که از هماکنون آغاز شده؛ ادامه یابد جریان عمومی در بازار فولاد یا سایر بازارهای کالایی هم تغییر خواهد کرد.
تاکنون رشدهای خوبی در بازارهای کالایی به ثبت رسیده و هنوز جریان عمومی نوسان نرخ در بازار فولاد افزایشی ارزیابی میشود. این درحالی است که بازار نفتخام چه براساس گزارشهای آماری و چه بر مبنای نوسان قیمتها در روزهای اخیر، پتانسیل تغییر داشته و دارد و کاهش نرخ اواخر هفته گذشته نیز به خوبی از این واقعیتها پردهبرداری کرده است. در این اوضاع هیچ بعید نیست که افت قیمت نفتخام ادامه داشته و در صورت کاهش بیشتر قیمتها، بازارهای کالایی هم از آن تبعیت میکنند. این اوضاع میتواند پتانسیل یک تغییر فاز واقعی را در بطن خود نهفته داشته باشد ولی از هماکنون نمیتوان اظهارنظر قطعی در این خصوص داشت. بازارها به یک فاز استراحت نیاز دارند تا بتوانند خود را با دادههای واقعی صنعتی همسان کنند حتی میتوان گفت که برخی از قیمتها بیش از واقعیتهای خود رشد نرخ داشتهاند. البته این مطلب به معنی آغاز یک دوره پیچیده از نوسان نرخ است و چیزی شبیه به یک دوران گذار را در پیش داریم که میتواند نگرانکننده تلقی شود. در آینده باز هم به این مباحث خواهیم پرداخت.
نگاهی به اخبار منتشر شده در سایتهای مختلف مرتبط به حوزه بازارهای کالایی حاوی نکات جالبی است که میتواند شرایط فعلی را در بازارهای کالایی به خصوص بازارهایی مثل فلزات پایه برای ما روشن سازد. بهعنوان مثال کیتکو در گزارشی دیروز اعلام کرد برخی بانکها درحال حرکت به سمت فلزات گرانبها هستند و در این مسیر تجارت فلزات پایه را متوقف کردهاند. بهعنوان مثال بانک استاندارد ICBC اخیرا این خبر را تایید کرده است و اعلام کرده این اقدام در شرایط کنونی یک عملیات مالی مناسب محسوب میشود. این تصمیمات میتواند نگرانکننده باشد، زیرا گرای روزهای سختتری را برای اقتصاد جهان میدهد و نشان میدهد اشخاص حقیقی و حقوقی ممکن است بهدنبال یک بازار مطمئن تر در حرکت باشند. ICBC یک بانک سرمایهگذاری مشترک بین بانکهای صنعتی و تجاری چین است و باید گفت یک بازیگر عمده در بازارهای جهانی فلزات در سطح جهان نیز محسوب میشود. این بانک در نیمه اول سالجاری ۱۳۰ میلیون دلار زیان ثبت کرده بود و از اوایل نوامبر کاهش خرید فلزات پایه را در دستور کار خود قرار داده است. این بانک حرکت به سمت بازار فلزات گرانبها را بهعنوان راهحلی برای عبور از این زیان اعلام کرده است. این بانک سال ۲۰۱۵ خرید فلزات پایه را با جدیت آغاز کرد و درحالحاضر تصمیم به فروش دارد. شاید این اقدام به معنی ناامیدی این بانک از رشد پایدار قیمت بعد از شرایطی باشد که فلزات پایه توانستند به سقفهای مهمی دست یابند. با این حال ناامیدی نسبت به تداوم این افزایش قیمتها هنوز وجود دارد و میتواند مسیر آتی بازار فلزات پایه را بار دیگر تیره و تار کند. این درحالی است که افزایش امیدواریها به توافقات تجاری بین آمریکا و چین میتواند عامل مهمی برای بهبود قیمتها در این بازار باشد. نکته جالب توجه آن است که اقداماتی از این دست در شرایطی گرفته شده که بازار فلزات پایه در ماه گذشته روند نامتوازنی را از خود نشان داده و برخی فلزات با رشد قیمت روبهرو شدهاند و برخی با افت قیمت. بهعنوان مثال مس در یک ماه گذشته توانست ۲/ ۷درصد رشد کند، اما در همین دوره سرب ۴ درصد افت قیمت را در کارنامه خود ثبت کرد. آلومینیوم ۲۲/ ۳درصد رشد کرد ولی نیکل ۵/ ۱ درصد افت را تجربه کرد. سایر فلزات نیز با رشد قیمت روبهرو شدند. بهعنوان مثال قلع ۴/ ۸ درصد و روی نیمدرصد افزایش قیمت یافتند.سنگآهن نیز ۹ درصد افزایش قیمت را از سر گذراند که تمام این موارد از وضعیت نوسانی بازار اما با میل به افزایش حکایت دارند. کارشناسان معتقدند شرایط کنونی بازار فلزات پایه منطقا باید به نفع سرمایه گذاران باشد و آنها را تشویق به حضور در بازار کند اما دورنمایی که برخی بانکها و موسسات مالی در پیش گرفتهاند چندان امیدوارکننده نیست. به عقیده آنها روندی که بازارهای کالایی در پیش دارند بخشی بهدلیل نزدیکی به پایان سال است و این نمیتواند معیار مناسبی برای ضمانت وضعیت بازار باشد و به شاخصهای محکمتری نیاز داریم. بهعنوان مثال تغییرات سالانه نشان میدهد سود ناشی از سرمایهگذاری در این بازارها کاهش یافته است. جز مس، قلع و نیکل سایر کالاها همگی در مقایسه با قیمتهای سال گذشته همین موقع کاهشی بودهاند. مس ۷/ ۴ درصد، قلع ۴/ ۸ درصد و نیکل ۳۱ درصد رشد را در بازه سالانه تجربه کردهاند. این شاخص نشاندهنده دلیل تصمیم سرمایهگذاران به تغییر فاز سرمایهگذاریشان است. آلومینیوم ۶ درصد، سرب ۵/ ۳ درصد، روی ۷ درصد افت قیمت را در این بازه زمانی تجربه کردهاند.