به گزارش می متالز، مهرداد اکبریان رییس انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن در گفتوگوی اختصاصی با اقتصادآنلاین در مورد افزایش نسبتهای قیمتی در زنجیره فولاد (کنسانتره و گندله) گفت: معادن به دنبال افزایش یا کاهش قیمتها نیستند بلکه هدف، منطقی کردن قیمتها است.
وی ادامه داد: معادن و شرکتهای تولید کننده سنگآهن، کنسانتره و گندله به دنبال این هستند امروز منطقیترین عدد برای کنسانتره و گندله درنظر گرفته شود به شرط اینکه معادن بتوانند هم به حیاتشان ادامه دهند هم توسعه پیدا کنند با توجه به اینکه تا 1404، انتظار تولید 160 میلیون تن سنگآهن برای تولید 55 میلیون تن فولاد وجود دارد.
مهرداد اکبریان افزود: سالهای گذشته ضریب کنسانتره از 11درصد شروع شد که بعد از سالها، در سال 98 به 16 درصد رسید. این تغییرات نشان میدهد که 11درصد عدد منطقی و واقعی نبوده و با مرور زمان احساس تغییر در آن به وجود آمد. همان زمان معادنی بودند که به خاطر این اعداد کم (11 درصد) نتوانستند کار کنند اما متاسفانه شرکتهای فولادی بر این مورد خیلی اصرار داشتند و حاضر به افزایش آن نشدند.
وی بیان کرد: امروز که قیمتهای جهانی فولاد به خاطر شیوع ویروس کرونا در دنیا پایین آمده است و با توجه به اینکه قیمت سنگآهن نیز درصد کمی از قیمت فولاد است و روی آن هم تاثیر گذاشته است. افرادی که کار معدن کردهاند، میدانند مصرف کنسانتره به نسبت یک تن شمش یا مصرف سنگ آهن به نسبت یک تن کنسانتره اصلا صرفه اقتصادی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: درست است که تولید فولاد به خاطر کوچک شدن بازار، تحریمها، شیوع ویروس کرونا، پایین آمدن قیمت فولاد، کاهش صادرات و توقف طرحهای عمرانی به صرفه نیست. تولید فولاد به دلایل ذکر شده، کاهش پیدا کرده و صنایع معدنی و معادن تحت الشعاع آن قرار خواهند گرفت. اما نباید توقع داشت که سنگآهنها تمام محصول خود را صرف کنسانترهسازی، کنسانترهساز صرف گندلهسازی، گندلهساز صرف آهناسفنجی و در نهایت آهن اسفنجی هم تبدیل به شمش فولاد شود و هیچ صادراتی نداشته باشند. اگر شمش فولادی به دلیل تحریمها، رکود ناشی از ویروس کرونا و توقف طرحهای عمرانی فروش نروند، کل زنجیره به مشکل برمیخورد و ضرر میکنند.
رییس انجمن سنگآهن ایران اظهار کرد: اگر اعتقاد داریم که کل زنجیره نباید ضرر کند، با توجه به مشکلاتی که در قیمتگذاری و مباحث بازاریابی وجود دارد، بهتر است در سال1399 آزادی عمل به واحدهای میانی داده شود تا با اولویت تامین نیاز داخل واحدهای فولادی، این اجازه را داشته باشند که محصول خود را به هر قیمتی شده صادر کنند یا بازارهای جدیدی را برای خود کشف کنند.
وی افزود: نگرشی که بیشتر مسوولان در این خصوص دارند، این است که با توجه به تولید 55 میلیون تن فولاد تا افق 1404 باید برسیم و در حال نزدیک شدن به آن هستیم و امروز حدود 34 میلیون تن ظرفیت تولید فولاد در کشور وجود دارد. همچنین قرار است امسال رکورد سال گذشته (26 میلیون تن) با عدد 29 میلیون تن زده شود، حال چه کسی قرار است سنگ آهن، کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی آن را تامین کند؟ نباید برای تامین کننده صرفه اقتصادی داشته باشد؟ اکبریان گفت: درخوست معدنیها این است که در چنین شرایطی واحدهای فولادی مواد اولیه را به قیمت بخرند.
رییس انجمن تولیدکنندگان سنگ آهن بیان داشت: جدا از اینکه ارزش پول کشورها، هزینههای کارگری، انرژی، قیمت سنگ و حمل ونقل فرق میکند ولی نسبتهای قیمت تمام شده سنگآهن به کنسانتره، کنسانتره به گندله و یا همه زنجیره نسبت به شمش فولادی، تقریبا باید عدد ثابتی باشد که متاثر از مسائل فنی است.
وی اظهار کرد: سال 98، قیمت کنسانتره 16 درصد شمش فولاد خوزستان بوده است این در حالیست که کل دنیا این رقم، 26درصد بوده است. این همه اختلاف بین معدنداران و کارخانهداران یک کشور در مقایسه با ایران واقعا جای تعجب دارد چراکه در آیتمها این میزان اختلاف وجود ندارد.
اکبریان گفت: پیشنهاد معادن این بوده است که نه 16 درصد داخلی و نه 26 درصد جهانی، بهتر است قیمت کنسانتره و گندله درصدی از FOB بنادر خلیج فارس باشد. اما فولادسازان مدعی شدند که اگر این اتفاق بیافتد امتیاز جهانی بودن را از دست میدهند و با آن مخالفت کردند. واحدهای فولادی اعلام کردند که قیمت باید طبق یک فرمول و بر اساس درصدی از شمش فولاد خوزستان باشد که همه مسائل دست خودشان باشد. همچنین پیشنهاد تشخیص قیمت بر اساس بورس را دادند اما بورس زمانی مورد تایید است که شفاف و مستقل باشد.
معاونت امور معدنی وزارت صمت با پیشنهاد براساس شمش «فخوز» موافق است اما این یک فرمول مشکلدار است. در تمام دنیا قیمت کنسانتره حداقل 26 درصد FOB است اما این مورد در غیر منطقی به نظر میرسد.
رییس انجمن سنگآهن مطرح کرد: واحدهای فولادی سال گذشته بسیار بسیار سود کردهاند اما شاید یک یا دو شرکت معدنی آن هم به لحاظ داشتن زیرساختهای قدیمی و بزرگ بودن معدنشان، سود کردهاند. معادن کوچک و متوسط مزایایی که معادن بزرگ دارند را دارا نیستند. در حال حاضر معادن کوچک 1.35 درصد قیمت معادن بزرگ بوده و هزینه تمام شدهشان 35 درصد بالاتر از معادن بزرگ است.
وی تصریح کرد: خوشبختانه معاون امور معدنی وزارت صمت معتقد است که سود زنجیره ارزش فولاد به صورت منصفانه بین اعضای زنجیره تقسیم شود ولی اگر قرار باشد باز هم براساس شمش فخوز باشد به هیچ عنوان کنسانتره زیر 24 درصد را تایید نمیکنیم و با این اعداد پایین اصلا صرفه اقتصادی برای معادن و معدنداران وجود ندارد.
اکبریان اضافه کرد: به نظرم باید به صورت عاقلانه و واقعی این موضوع هرچه سریعتر حل شود. انجمن سنگآهن با هماهنگی کمیسیون معدن وصنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران در حال جمع آوری نقطه نظرات، مشکلات، قیمتهای تمام شده معادن، پیشنهادات است تا یک عدد واقعی را پیشنهاد دهیم.
رییس انجمن سنگ آهن ایران اضافه کرد: با فرض اینکه کل سنگآهن، کنسانتره و گندله تولید شده در داخل مصرف شود و صادراتی صورت نگیرد، اما برای اینکه در قیمتگذاری شفافیت به وجود بیاد، هر سال یک یا دو کشتی کنسانتره یا گندله با شرایط کاملا آزاد وارد کشور شود که قیمت واقعی تمام شده کشتی درب کارخانههای فولادی مشخص میشود. آن زمان است که بیشتر متوجه میشوند که قیمت کنسانتره داخلی برایشان یک امتیاز است اما فولادسازان آنقدر عرصه را تنگ کردهاند که اجازه وارد شدن یک کشتی در سال را برای مشخص شدن قیمت تمام شده نمیدهند.
وی در پایان گفت: با این شرایط وقتی همیشه ابتدای زنجیره فولاد را سرکوب میکنند و اجازه توسعه به آن نمیدهند، باعث میشود همه به سمت تاسیس واحد فولادسازی پیش روند و دیگر در ابتدای زنجیره کسی سرمایهگذاری نخواهد کرد.
در پایان گفتنی است که جلسه تعیین نسبتهای قیمتی زنجیره فولاد 26 فروردین ماه 1399 تشکیل شد و پس از مذاکرات جنجالی، ضرایب قیمتی در این جلسه تغییر نکرد. لذا مقرر شد شرکتهای فولادی و معدنی، نتایج کارشناسی خود را به چهار تشکل و نهاد صنفی(انجمن تولیدکنندگان فولاد، انجمن سنگآهن، خانه معدن و دفتر معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی) ارایه دهند و نتایج بررسیهای این تشکلها به دفتر معدن و صنایع معدنی در وزارت صمت ارائه و در جلسه ای جمع بندی شود. در گام بعد، پس از سنجش یک شرکت حسابرسی، تعدیل یا تثبیت ضرایب مورد بررسی مجدد قرار میگیرد.