به گزارش می متالز، محمدرضا شکوهی عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت با اشاره به برخی رویههای نادرست در بازار سهام گفت: این روزها اقبال گسترده مردم به بورس میتواند نوید بخش شکوفایی باشد و مهم بیش از هر چیز، حفظ اطمینان مردم به این بازار و پرهیز از هر اقدامی است که این اطمینان را خدشهدار کند. اما متاسفانه به نظر می رسد سازمان بورس در ارتباط با برخی از شرکتها به وظایف خود به نحو احسن عمل نمیکند که لازم است این رویه ناصواب هرچه سریعتر اصلاح شود.
در این میان عدم توازن سهام برخی از شرکتهای پتروشیمی از سالیان پیش نشات میگیرد که تصمیم غلطی مبنی بر احداث خط لوله اتیلن غرب اخذ شد که نتیجه آن احداث مجتمع های پتروشیمی در غرب کشور به صورت گسسته بود. اساسا مجتمعهای پتروشیمی باید مانند عسلویه و ماهشهر به صورت شهرکی و در کنار دریا احداث شوند تا هم اقتصادی باشند و هم صادرات محصولات به سادگی میسر باشد.
در کنار تصمیم به احداث خط اتیلن غرب، تصمیم دیگری مبنی بر احداث خط اتیلن مرکز اتخاذ شد و قرار بود مجتمعهای پتروشیمی باز هم به طور گسسته بدون توجه لازم به نیاز به آب و سایر مسائل نظیر مشکلات تامین خوراک و وضعیت بازار محصول در مرکز کشور و استانهای جنوبی احداث شوند. متاسفانه خواست نمایندگان مجلس دال بر احداث پتروشیمی در حوزه انتخابیه در شکل دادن هر دو مسیر اتیلن دخیل بود.
به هر حال تامین مالی این پروژهها از طریق فرابورس با فروش سهام این پتروشیمیها شروع شد اما هر چه بیشتر گذشت کمتر خبری از احداث مجتمعها به گوش میرسید.
این طرحها پس از گذشت سالیان، همچنان بلاتکلیف ماندهاند و به نظر نمیرسد به دلیل مشکلات حاد ساخته شوند. وجود شواهد معتبری مبنی بر عدم توان تامین خوراک، عدم وجود خط لوله انتقال خوراک، عدم توان تامین آب مورد نیاز مجتمع، عدم وجود بازار مصرف محصولات در جوار مجتمع و در کل مکان یابی نامناسب احداث مجتمع از جمله مشکلات این طرحها است که نشان میدهد اساسا ساخت این واحدها ممکن نیست.
هفت طرح مشکلدار که سهام آنها به صورت شرکت شبه کاغذی در بازار سهام خرید و فروش میشود و به نظر میرسد این روش اشکال شرعی هم داشته باشد عبارتاند از پتروشیمی ممسنی، پتروشیمی داراب، پتروشیمی فسا، پتروشیمی جهرم، پتروشیمی دهدشت، پتروشیمی کازرون و پتروشیمی که قرار است در استان گلستان احداث شود.
این طرحها عمدتا نه ساخته شدهاند و نه به دلایل اعلامی قرار است ساخته شوند. به عبارتی سالیان سال است که بلاتکلیف ماندهاند. لذا اینکه چرا سهام آنها در فرابورس مبادله میشود و حتی رشدهای خیرهکننده هم دارند جای سوال فراوان دارد و میتواند منشاء فساد و متضرر شدن سهامداران خرد باشد.
به نظر میرسد نه شرکت ملی صنایع پتروشیمی و نه سازمان بورس در این زمینه احساس مسوولیت نمیکنند. از طرفی برخی نیز به صورت سهام در سهام شرکت مادر در صدد توجیه هستند که این خود نیز عذر بدتر از گناه است.
لذا باید سازمان بورس و اوراق بهادار و وزارت نفت در اقدامی مسوولانه هر چه سریعتر مبادله سهام شرکتهای فوق را ممنوع و نماد معاملاتی را متوقف کنند و با این توجیه که چون شرکتهای ذیربط در بازار پایه هستند و مردم نباید سهام چنین شرکتهایی را بخرند به دنبال مفر نباشد چرا که مردم اولا همه کارشناس خبره نیستند و در ثانی به بازار سرمایه اعتماد دارند.
جهت تعیین تکلیف سهامداران فعلی شرکتها نیز باید کمیتهای از کارشناسان تشکیل شده و وضعیت سهامداران را تعیین تکلیف کنند.