به گزارش می متالز، در مطلب پیش رو به ۳ سوال در این زمینه جواب داده میشود: اول اثر تحولات بهای نفت خام بر قراردادهای گاز، دوم اثرپذیری روابط میان تولیدکنندگان گاز از کشمکشها در بازار نفت و سوم افقی که برای ایران و صادرات گاز ایران در این میان دیده میشود.
همه میدانیم بازار نفت با بازار گاز تفاوت زیادی دارد، بازار گاز مولفههایی دارد مخصوص به خودش، منطقهای است، قراردادهایش درازمدت هستند، عرضهکننده محدودتری دارد و… اما باز هم میدانیم که گاز از نفت اثر میگیرد. تمام آنچه که اخیرا در بازار نفت رخ داد و سطوح بیسابقه را در قیمت رقم زد و در واقع نوسان کمسابقهای را ایجاد کرد، حتما به نحوی بازار گاز را هم متاثر خواهد کرد.
دالغا خاتیناوغلو کارشناس مجله تخصصی نچرال گس ورد در این زمینه میگوید: «بخشی از قراردادهای بلند مدت صادرات گاز در جهان بر اساس تابعی از قیمت نفت تنظیم شده است و معمولا شش ماه طول میکشد که افت قیمت نفت به افت قیمت گاز منجر شود و حتی اگر قیمت نفت در آینده افزایش یابد، معمولا شش ماه طول میکشد که این افزایش، قیمت گاز را هم بالا ببرد. معمولا صادرات گاز از طریق خطوط لوله بیشتر بر اساس این نوع قراردادهاست.»
اما طبق گفتهی این کارشناس در حال حاضر افت قیمت نفت خیلی سریعتر بر بازارهای نقدی (Spot market) که معاملات، فوری انجام میشود و عموما خرید و فروش گاز مایع را از این طریق انجام میدهند، تاثیر گذاشته است. در حال حاضر در قراردادهای بلند مدت، انتظار میرود که قیمت گاز در بازارهای مختلف از ۷.۵ تا ۱۱ دلار برای هر میلیون بی تی یو (Million Btu) در زمستان پارسال، به ۴ تا ۵.۵ دلار برای هر میلیون بی تی یو در سال جاری برسد.
خاتیناوغلو عنوان میکند: «در بازارهای نقدی اما وضعیت خیلی بد است. قیمتها به زیر ۲ تا ۴ دلار (بسته به بازارهای منطقهای) برای هر میلیون بی تی یو سقوط کرده و شرکتهایی که گاز تولیدی را در بازارهای نقد و فوری به فروش میرسانند، دچار خسارت چشمگیری شدند و حتی بسیاری از آنها با زیان، تولید و صادرات گاز را ادامه میدهند. حتی قراردادهای گازی مستقل از قیمت نفت نیز وضعیت خوبی ندارد، چون بازار ال ان جی اشباع شده و سرازیر شدن حجم عظیمی از گاز مایع بدون مشتری به بازارها عملاً شانسی برای درآمد بیشتر شرکتها نگذاشته است.»
او بر این باور است که اگر این پیشبینیها که با توجه به صرفه نداشتن فعلی قیمت نفت برای حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون بشکه از تولید روزانه نفت خام، قیمت در زمستان ناگزیر به بالای ۴۰ دلار میرسد، درست از آب در بیاید، قیمت گاز نیز در نیمه سال آینده جان میگیرد. در نتیجه از آنجایی که ادامهدار شدن افت تقاضای نفت در سالهای بعدی بسیار بعید به نظر میرسد، در نتیجه قراردادهای گازی هم بعید است که تغییر چندانی را از سر بگذرانند.
فضای رقابت و کشمکش در بازار نفت و گاز با هم تفاوتهایی دارد، یکی از آنها غیاب عربستان سعودی به عنوان یکی از کلیدیترین بازیگران نفتی در مناسبات گاز است، اما آن اثراتی که تحولات اخیر در بازار نفت بر روابط میان تولیدکنندگان گذاشته است چطور ممکن است گازیها را هم متاثر کند؟ دالغا خاتیناوغلو در تشریح آنچه که به طور کلی در میان تولیدکنندگان گازی میگذرد میگوید: «روسیه با قطر و استرالیا هم در بازار گاز وارد رقابت و تضاد منافع میشود، سال گذشته صادرات گاز مایع روسیه ۵۵ درصد رشد داشته و این کشور میخواهد به یکی از بزرگترین صادرکنندههای گاز مایع در جهان تبدیل بشود و تاکنون دهها میلیارد دلار هم روی این موضوع سرمایهگذاری کرده است. بخش مهمی از این سرمایهگذاری از سوی شرکت نواتک Novatek روسیه در منطقه یامال انجام شده است.»
او در ادامه عنوان میکند: «حتی در بازار صادرات گاز با خط لوله هم، کشورها به صورت غیرمستقیم با هم در رقابت هستند. ترکیه پارسال واردات گاز طبیعی روسیه را ۳۵ درصد کاهش داد، چون علاوه بر خرید گاز بیشتر از آذربایجان، خرید گاز مایع را هم بهصورت چشمگیری افزایش داده بود. یکی از مهمترین تامینکنندههای گاز مایع ترکیه، قطر است.»
ایران در مالکیت بزرگترین میدان گازی جهان با قطر اشتراک دارد اما تاکنون با وجود حجم قابل ملاحظهی تولید گاز، مصرف داخلی آنقدر بالا بوده که به جز یک قرارداد با ترکیه و صادراتی محدود به عراق، بقیه موارد چندان به سرانجام نرسیده که البته در بعضی موارد از جمله صادرات گاز به پاکستان پای عواملی غیر از مصرف داخلی در میان بوده است.
به هر صورت این پرسش مطرح است که در آیندهی بازار گاز که از نظر مسائل محیط زیستی هم اقبال بیشتری به آن نشان داده میشود ایران کجا خواهد ایستاد؟ کارشناس نچرال گس ورد عنوان میکند: «در مورد ایران سه مسالهی اساسی وجود دارد. یکی اینکه ۴۰ درصد ذخایر گازی ایران در پارس جنوبی قرار گرفتهاند که تا ۳ سال دیگر با افت چشمگیر فشار و تولید مواجه میشوند. اگر ایران نتواند ۱۰ تا ۱۲ سکوی عظیم ۲۰ هزار تنی با کمپرسورهای بزرگ را در فازهای پارس جنوبی نصب کند، با افت تولید سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعبی روبهرو است که احتمال اینکه در سالهای پیش رو نتواند صادراتی داشته باشد را ایجاد میکند.»
او بر این باور است که قرارداد گازی با عراق افق روشنی ندارد: «همچنین قرارداد گازی با عراق هم بلندمدت نیست. از طرف دیگر حجم مشعلسوزی گاز در عراق معادل ۱۸ میلیارد مترمکعب یعنی چهار برابر گازی است که از ایران وارد میکند. این کشور پروژههایی را با شرکت شل برای کاهش مشعلسوزی پیش میبرد که ممکن است نیاز به واردات را از بین ببرد.»
خاتیناوغلو اعتقاد دارد از آنجایی که ۸۰ درصد میادین نفتی ایران در نیمه دوم عمرشان هستند و برای جلوگیری از شتاب افت تولید نفت، تزریق گاز به میادین نفتی باید ۳ برابر باشد، میشود گفت به نوعی از لحاظ اقتصادی حتی از دست دادن بازارهای گاز زیان چندانی بر ایران نخواهد داشت.
او این موضوع را مطرح میکند که اگر روزی تحریمهای نفتی ایران لغو شود، ایران برای بالا بردن سطح تولید، نیاز به تزریق سالانه بیش از ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز به میادین نفتی خواهد داشت و این، برای ایران از صادرات گاز صرفه اقتصادی بیشتری دارد.