صنعت آلومینیوم در جهان از سوی واحدهای ذوب با افزایش فشار و تقاضا روبهرو شده است. چرا که کارخانههای ذوب، توسط بسیاری از دولتها بهعنوان بخش ضروری صنعت تعیین شدهاند و با وجود افت قابل توجه میزان تقاضا در بازارهای پاییندستی در پی شیوع بیماری کووید-۱۹ تولید مداوم خود را کماکان حفظ کردهاند. این همان چیزی است که من آن را «پارادوکس آلومینیوم» مینامم. زیرا در حالیکه شما مجاز به ادامه تولید آلومینیوم و تزریق آن به بازار هستید، همزمان میزان تقاضا و بازار شما در حال نابودی است و در طی هفتهها و روزهایی که پشت سر میگذاریم این صنعت آسیب بیشتری میبیند.
کارخانههای ذوب مجبورند برای فعال و عملیاتی نگهداشتن خطوط تولید خود، شمشهای آلومینیوم آلیاژی P۱۰۲۰ را تولید کنند که حاشیه سود پایینی دارند. تولید این شمشها به جای محصولات پرسودتر و بهصرفهتری است که برای صنعت خودروسازی و صنایع هوافضا تولید میشوند. به این ترتیب تولیدکنندگان آلومینیوم با هزینههای بسیار بالایی خود را سرپا نگه داشتهاند تا بتوانند پیوند خود با بازار را از دست ندهد. اما این پروسه به روندی زمانمند تبدیل شده است و مشخص نیست که تا چه زمانی قرار است ادامه یابد.
تولیدکنندگان بالادستی آلومینیوم در سراسر جهان به شکل فزایندهای تحت تاثیر نوسانات در زنجیره ارزش که بر اثر شیوع پاندمی کرونا بهوجود آمده است قرار گرفتهاند. شیوع کرونا مشکلات جدی در شرایط اقتصادی مصارف پاییندستی و مصرفکنندگان نهایی ایجاد کرده است. زنجیره ارزش تولیدکنندگان بالادستی فلزات با شیوع بحران کرونا اولین موج تاثیرات این بحران را تجربه کردند، آنجا که به ناگاه تقریبا تمام سفارشهای خود را لغو شده دیدند. البته این تنها مشکل تولیدکنندگان در روند تولیدشان نبود؛ یعنی نه تنها همه سفارشهای جدید لغو شدند، بلکه تمدید سفارشهای قبلی که انتظار داشتید تا حدودی ادامه پیدا کنند نیز متوقف شد.
بیماری همهگیر کووید-۱۹ در ابتدا بیشتر نوعی از بحران بهداشت عمومی بود، اما پس از مدتی به یک بحران در حوزه تولید و تامین نقدینگی تبدیل شد که چالشهای بسیار بیشتری را برای صنایع و واحدهای کوچکتر و پاییندستی صنعت آلومینیوم ایجاد کرد. مساله موجود این است که از ابتدای این بحران، محل شکلگیری زنجیره ارزش به طرق مختلفی تضعیف شده و از بین رفته است و بسیاری از شرکتهای کوچک فعال در حوزه آلومینیوم احتمالا به دلیل مسائلی مانند بحران نقدینگی، شرایط پرداختهای مالی و مواردی از این دست، بهطور کامل ورشکست و نابود شدهاند. فعالیتهای تجاری حال حاضر در محیط بازار در شکلگیری این وضعیت پر هرج و مرج نقش بسزایی داشتهاند.
شرایط کنونی درست مشابه آن چیزی است که در بحران مالی سال ۲۰۰۸ رخ داد و تولیدکنندگان بخش خصوصی در مناطقی که پروسه تولید پرهزینهتر است، بیش از همه تحت تاثیر رکود اقتصادی فعلی که ناشی از پاندمی کرونا به وجود آمده است، قرار گرفتهاند.
توجه داشته باشید که باید در مناطق خاصی از جهان تعطیلی کارخانههای تولیدی اتفاق بیفتد که هزینههای تولید در آنها پرهزینهتر است، اما این اتفاق در مناطقی که تولید آنها در دست بخش خصوصی است حتی بیشتر اتفاق میافتد و این درست مشابه آن چیزی است که در بحران مالی سال ۲۰۰۸ رخ داد. بگذارید برای شما مثالی بزنم، شرکتهایی مانند ریو تینتو بریتانیا و آلکوا آمریکا که هر دو خصوصی هستند – هر ۲ شرکت از ۵ تولیدکننده بزرگ آلومینیوم جهان به شمار میآیند- احتمالا از تعطیلیها و رکود اقتصادی ایجاد شده آسیبهای زیادی را متحمل شدهاند. این در حالی است که تقریبا هیچیک از کارخانههای آلومینیوم چینی تعطیل نشدهاند و به تولید خود ادامه میدهند.
صنعت آلومینیوم دولتی چین از زمان آغاز شیوع بیماری کرونا در جهان به جای آنکه میزان تولید خود را کاهش دهد، بر ظرفیت تولید خود افزوده است. آنها در ماه مه سال جاری یک کارخانه بزرگ آلومینیوم را بهرهبرداری و به زنجیره تولید خود اضافه کردهاند. این کارخانه جدید چینی توان تولید ۸۰۰ هزار تن آلومینیوم در سال را داراست. مطمئنا بخش خصوصی ظرفیت مقاومت و تحمل در برابر چنین شرایطی را ندارد و ما در حال حاضر منتظر اعمال محدودیتهایی برای کاهش تولید در چین هستیم، چرا که با ادامه وضعیت کنونی بیتردید قیمتها پایینتر هم خواهند آمد و ما در حال حاضر صرفا در نقش یک ناظر بر وضعیت قرار داریم.
وضعیت صنعت آلومینیوم کانادا به ویژه در کبک، بهخاطر در دسترس بودن برق ارزان قیمت و سرمایهگذاریهای مجددی که در گذشته بهصورت مداوم در کارخانههای ذوب انجام شده است، به خوبی توانسته است در مقابل رکود و نوسانات بازار مقاومت کند. ما طی ۱۵ سال گذشته روی مراکز تولیدی و ظرفیت تولید خود سرمایهگذاریهای مجددی انجام دادهایم. در آینده نیز برنامه داریم میلیاردها دلار دیگر سرمایهگذاری مجدد به منظور انجام نوسازیها در این حوزه انجام دهیم.
کارخانههای ذوب کنونی کانادا بهطور متوسط ۲۵ سال فعالیت تولیدی دارند در حالیکه عمر کارخانههای مشابه آمریکا و اروپا بهطور متوسط ۵۰ سال و ۴۰ سال است که در حال تولید و فعالیت هستند. جدیدتر بودن کارخانهها مزیت صنعت آلومینیوم کانادا نسبت به سایر نقاط جهان است که واحدهای تولید و کارخانههای مدرن بیشتری، نسبت به سایر نقاط جهان دارد. این امر باعث کارآمدی بیشتر صنعت این فلز در کانادا است.