به گزارش می متالز، میگوید بیاطلاعی مردم از شیوه استخراج نفت را به حساب کمکاری خودمان باید بگذاریم.
سیدصالح هندی، مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، فعالان حوزه اکتشاف را به خطشکنان شب اول عملیات تشبیه میکند، همانها که در هیچ فیلم و مراسم افتتاحیهای دیده نمیشوند و برای هیچ یک از افتخاراتشان روبانی بریده نمیشود، اما موفقیت صنعت نفت در گرو عملکرد موفق آنهاست… قماری که اگر برنده آن باشی، ۴۰۰برابر سود به همراه دارد.
برای مرور تاریخ اکتشاف در ایران و البته خاورمیانه، ساعتی را با مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران به گفتوگو نشستیم.
سیدصالح هندی حدود ۳۰ سال است که فعالیت خود را در صنعت نفت آغاز کرده است. کارشناسی رشته فیزیک، کارشناسی ارشد در رشته ژئوفیزیک و کارشناسی ارشد در رشته مدیریت اجرایی را در کارنامه تحصیلی خود دارد. در این رابطه میگوید: «فعالیتم در صنعت نفت به حدود ۳۰ سال قبل و به عنوان تکنسین فنی آغاز شد و به تدریج مدارج علمی و فنی را کسب کردم. این شانس را داشتم که مدت زیادی در پژوهشگاه صنعت نفت مشغول به کار بودم و به همین سبب توانستم با اغلب بخشهای مختلف صنعت نفت در ایران، اعم از پاییندستی و بالادستی آشنا شوم. همانطور که میدانید، پژوهشگاه پایلوت کوچکی از کل صنعت نفت ایران بهشمار میرود. بعد از آن هم در جاهای مختلفی که مسئولیت داشتم، توانستم تجربههایم را گسترش بدهم. تحصیلاتم مرتبط با اکتشاف است و دوره کارآموزیام را هم در مدیریت اکتشاف گذراندم. یک سال به صورت مامور در مدیریت اکتشاف بودم تا بالاخره این توفیق حاصل شد که از پایان سال ۱۳۹۴ تا کنون به عنوان مدیر اکتشاف در خدمت صنعت نفت باشم.»
در مورد تاریخچه مدیریت اکتشاف و فعالیتهای اکتشافی باید ابتدا از تاریخچه اکتشاف شروع کنیم، در واقع اکتشاف به عنوان مدیریت مستقل عمری طولانی ندارد و بعد از انقلاب، در سال ۱۳۷۲ ایجاد شده است. قبل از آن مدیریت اکتشاف و تولید فعالیت داشت که تاریخچه آن را هم در ادامه خواهم گفت. البته بهتر است به جای واژه «اکتشاف» به معنای پردهبرداری و کنار زدن ، از واژه «پیجویی» که کلمه مناسبتری است استفاده شود.
اینکه رویداد تاریخی ۵ خرداد ۱۲۸۷ آغاز اکتشاف نفت در ایران است، از نظر تاریخنگاری به یک اصلاح نیاز دارد، چرا که در حقیقت در پنجم خرداد آن سال، اولین اکتشاف موفق در خاورمیانه اتفاق افتاد، نه اولین اکتشاف و توجه به این نکته، تاریخچه صنعت نفت ایران را حداقل ۷ سال کهنتر میکند.
به عبارتی فعالیتهای اکتشافی در کشور از سال ۱۲۸۰ آغاز شد و در سالهای ۱۲۸۶ و ۱۲۸۷ نتیجه این فعالیتها به ثمر رسید. قدیمیترین فعالیتهای اکتشافی کشور در میادین چیاسرخ و ماماتین که در منطقه نفتشهر کنونی واقع شده است، انجام شد. این فعالیتها با فناوری آن زمان موفقیتآمیز نبود، تا اینکه در ۵ خرداد ۱۲۸۷، چاه منطقه نفتون در مسجدسلیمان به نتیجه رسید.
پس میتوانیم بگوییم که صنعت نفت ایران در حال حاضر ۱۱۹ ساله است، نه ۱۱۲ ساله! چرا که نمیتوانیم اولین کشف موفق و اقتصادی نفت را سرآغاز فعالیت صنعت نفت قرار دهیم، بلکه از آنجا که فعالیتهای اکتشافی شروع شده است، تاریخ آن باید محاسبه شود.
بیمناسبت نمیبینم در اینجا جایگاه اکتشاف را در زنجیره ارزش صنعت نفت معرفی کنم. در صنعت نفت دو بخش عمده صنایع بالادستی و پاییندستی وجود دارد که بالادستی از زیرزمین تا سطح را شامل میشود و در پاییندستی موضوع انتقال نفت، مصرف یا تصفیه در پالایشگاهها، پتروشیمیها یا صادرات و… مطرح میشود.
در بخش بالادستی صنعت نفت یک تعریف استاندارد بینالمللی وجود دارد که در برخی مراجع سه مرحله و در برخی چهار مرحله ذکر شده است که اولین حلقه زنجیره ارزش در صنعت نفت با اکتشاف آغاز میشود و اگر اکتشافی اتفاق نیفتد، زنجیرهای ایجاد نخواهد شد.
بعد از اکتشاف، وارد مرحله ارزیابی میشویم. یعنی میدانی که کشف شد، باید مورد ارزیابی قرار گیرد که آیا از منظر اقتصادی و فنی، فعالیت در آن توجیهپذیر است یا خیر. اگر جواب مثبت باشد، وارد مرحله توسعه و سپس تولید میشویم. پس میتوان بخش بالادستی صنعت نفت را در چهار مرحله اکتشاف، ارزیابی، توسعه و تولید تعریف کرد.
در بسیاری از کشورها فاز ارزیابی بین دو مرحله اکتشاف و توسعه تقسیم میشود که در ایران هم اینچنین است و خیلی از میادینی که کشف میشود، در یک مرحله هم مورد ارزیابی قرار میگیرند.
در حال حاضر، ایران به لحاظ مجموع ذخایر نفت و گاز در جهان مقام نخست را دارد و یکی از بازیگران اصلی و عمده عرصه انرژی در دنیا است که این جایگاه قطعا با فعالیتهای اکتشافی به دست آمده و موجب شده است که کشور ما با حدود ۱۶۰ میلیارد بشکه نفت قابل استحصال، حدود ۱۰ درصد ذخایر کل جهان را داشته باشد. در بخش گاز نیز ایران با حدود۱۱۳۰ تریلیون فوت مکعب (تی سی ام) گاز، ۱۷ درصد کل ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد و مجموع این ذخایر موجب شده تا ایران در رتبه اول دارندگان ذخایر نفت و گاز قرار بگیرد.
نفت علاوه بر اینکه یک منبع انرژی محسوب میشود، همه تحولات زندگیمان را تحت تاثیر قرار داده و حتی مباحث فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و… به شدت از نفت متاثر بوده است.
چه خوب و چه بد، سرنوشت ایران در یکصد سال گذشته با نفت پیوند خورده و پیش رفته تا به اینجا برسیم، بنابراین خوب است که ملت ایران به دانستههای خود را از نفت بیفزایند. تصور میکنم دانش عمومی مردم از نفت بسیار پایین است که دلیل آن هم میتواند کمکاری خود صنعت نفت باشد، چراکه آنقدر سرگرم مسائل فنی و تخصصی مربوط به خود بوده که فرصت این کار برایش پیش نیامده است.
جا دارد صنعت نفت برای هر سال از مقطع ابتدایی، حداقل یک درس در کتابها داشته باشد. باور کنید من در جلساتی که با مدیران دیگر دستگاهها در سطوح بالا و حتی وزرای دیگر داشتم، وقتی میگفتم نفت در لابهلای خلل و فرج سنگها است، باورشان نمیشد، بنابراین فکر میکنم این کمکاری از شرکت ملی نفت است که مردم اطلاعات کمی درباره نفت دارند. البته منصفانه است بگوییم اقداماتی در این زمینه شده، ولی کافی نبوده است.
برای بیان تاریخچه صنعت نفت و اکتشاف، لازم است اشارهای هم به قراردادها شود، چرا که ناصرالدین شاه قاجار، در نخستین قرارداد نفتی در سال ۱۲۵۱ شمسی، امتیاز کشف و استخراج کلیه معادن و مخازن را به یک انگلیسی واگذار کرد که البته به خاطر فشارهای سیاسی از داخل و خارج کشور در آن زمان موجب شد تا این قرارداد اجرایی نشود.
به دنبال آن در سالهای ۱۲۶۳ تا ۱۲۶۸ مجددا با چند نفر هلندی قراردادهایی بسته شد، ولی عملا هیچیک از آنها هم به مرحله اجرا نرسید تا این که در سال ۱۲۸۰ شمسی بین مظفرالدینشاه و «دارسی» قراردادی امضا شد و امتیاز پیجویی (اکتشاف)، استخراج و بهرهبرداری از نفت سراسر ایران (به غیر از ۵ استان شمالی کشور) به دارسی واگذار و فعالیتهای زمینشناسی و تولید نقشههای زمینشناسی پس از آن آغاز شد.
با امکانات و دشواریهای آن زمان، عملیات حفاری در چند نقطه از جمله چیاسرخ در شمال قصرشیرین، ماماتین و چندین حفاری ناموفق دیگر بین سالهای ۱۲۸۳ تا ۱۲۸۶ انجام شد که ناموفق بود، تا اینکه بالاخره آقای رینولدز از سال ۱۲۸۶ حفر چاه در ناحیه نفتون مسجدسلیمان را آغاز کرد و در ساعت ۵/۴ بامداد روز ۵ خرداد ۱۲۸۷ شمسی (۲۶ می ۱۹۰۸ میلادی) در اوج ناامیدی و دستوری که برای رها کردن فعالیت حفاری گرفته بود، با فوران چاه نفت در مسجدسلیمان، نخستین کشف موفق در ایران در عمق ۳۵۰ تا ۳۶۰ متری که عمق کمی محسوب میشود، رقم خورد. از این تاریخ به بعد صنعت نفت نه فقط در ایران که در خاورمیانه به منصه ظهور رسید و فعالیت آن هر روز گسترش یافت.
از کشف نفت در مسجدسلیمان تا زمانیکه نفت ایران ملی شد، تمامی فعالیتهای نفت و گاز، شامل اکتشاف، تولید و توسعه میادین بدون اینکه خود ایرانیها هیچ نقشی در آن داشته باشند، توسط خارجیها انجام میشد و این روند تا سال ۱۳۲۹ و همزمان با ملی شدن صنعت نفت، ادامه داشت.
در واقع تا پیش از ملی شدن صنعت نفت دو برهه مهم داشتیم، یکی از سال ۱۲۸۸ تا سال ۱۳۱۱ که شرکت نفت انگلیس و پرشیا در صنعت نفت فعالیت میکرد و کشف میدان نفتی مسجدسلیمان و میدان نفتی هفتگل در سال ۱۳۰۷ از مهمترین و اصلیترین فعالیتهای این شرکت بود. کشف میدان بزرگ هفتگل سبب شد حرکت چرخ صنعت نفت با قدرت بیشتری ادامه یابد.
اما در برهه دوم بین سالهای ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۲۹ شرکت نفت ایران و انگلیس و به تعبیر آنها شرکت نفت انگلیس و ایران شکل گرفت و در این دوره چند کشف بزرگ و مهم اتفاق افتاد که میتوان به ابرمیدان گچساران و آغاجاری اشاره کرد. کشف این میادین با حجم کلان نفت درجا، جهشی را در تولید نفت ایجاد کرد، بهطوری که به دلیل عظمت، پرفشاری و جوان بودن، از برخی چاههایی که در این مناطق بودند روزانه حدود ۱۰۰ هزار بشکه نفت استخراج میشد، در حالی که در حال حاضر میادینی داریم که در مجموع روزانه ۱۰ الی ۱۵ هزار بشکه نفت تولید میکنند.
از همان روزهایی که به ملی شدن صنعت نفت نزدیک میشدیم، شرکت سهامی نفت ایران زیرنظر سازمان برنامه (معادل برنامه و بودجه فعلی) تشکیل شد، اما به غیر از برخی کارهای مطالعاتی که خارج از حیطه قراردادی شرکت نفت ایران و انگلیس بود، کار مهمی انجام نمیداد و بیشتر به کارهای مطالعاتی و تهیه نقشههای زمینشناسی میپرداخت.
چرخ صنعت نفت چرخید تا به ملی شدن این صنعت در سال ۱۳۲۹ رسید. در این سال با تاسیس شرکت ملی نفت ایران، شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید شد. متأسفانه از شروع فعالیت شرکت ملی نفت خیلی نگذشته بود که با شکلگیری کودتا دولت مصدق شکست خورد و کنسرسیوم نفت ایران توسط هفت خواهران نفتی در سال ۱۳۳۳ تاسیس شد و به عنوان شریک ایران تا سال ۱۳۵۲ پابرجا بود، برخی از این شرکتها از جمله اسکو، شل، بیپی، تگزاکو و شورون همچنان فعال هستند و به کار خود ادامه میدهند.
در این مدت هم اکتشافات قابل توجهی توسط کنسرسیوم انجام شد و شاید بتوان گفت که طلاییترین دوران اکتشاف ایران در همین دوره ۲۰ساله بود و میدانهای خیلی بزرگی مانند بهرگانسر (به عنوان نخستین اکتشاف دریایی در سال ۱۳۴۰ توسط شرکت نفت ایران و ایتالیا)، اهواز، مارون، رگ سفید، آبتیمور و ابرمیدان گازی کنگان کشف شد که همچنان از گاز آن به مقدار قابل توجهی بهره میبریم.
البته خود شرکت ملی نفت هم بعد از تشکیل و به موازات کنسرسیوم فعالیتهای اکتشافی محدودی در خارج از ناحیه قراردادی کنسرسیوم انجام میداد و با آنکه به قول معروف گوشت لخم دست کنسرسیوم بود، شرکت ملی نفت هم میدانهای قابل توجهی کشف کرد، برای مثال در سال ۱۳۳۵ میدان البرز در حدفاصل تهران و قم کشف شد که متأسفانه آن اتفاق آتش گرفتن چاهها رخ داد و چون مهار آن موفقیتآمیز نبود، منجر به از دست رفتن آن میدان شد.
در سال ۱۳۳۷ نیز میدان سراجه قم کشف شد که این میدان همچنان در حال تولید است و برای ذخیرهسازی گاز هم از آن استفاده میشود. همچنین میدان گازی تنگه بیجار نزدیک کرمانشاه در سال ۱۳۴۴ کشف شد که البته ذخایر گازی این میدان مرغوب نیست. در همین دوران و در سال ۱۳۴۸ میدان خانگیران در شمال شرق ایران کشف شد که به دلیل فاصله زیاد با منابع اصلی نفت و گاز کشور، بسیار کمککننده بود. مشهد به دلیل وجود همین میدان گازی، جزو نخستین مناطقی بود که پیش از انقلاب گاز شهری در آن مورد استفاده قرار گرفت، همینطور شیراز هم به خاطر حضور در کنار میادین بزرگ گازی مثل آغار، دالان و کنگان قبل از انقلاب گازرسانی شده بود. میادین کوچک دیگری مانند سعادتآباد و سروستان نیز در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۴ کشف شد که این اقداماتی بود که شرکت ملی نفت در کنار کشفهای بزرگ کنسرسیوم انجام داد.
در سال ۱۳۵۲ با گسترش فعالیتهای اکتشافی، مدیریتی در شرکت ملی نفت به نام مدیریت اکتشاف و تولید شکل گرفت که در حقیقت هسته مرکزی کنترل و نظارت بر فعالیتهای اکتشاف و تولید در شرکت ملی نفت به عهده داشت و شرکت اُسکو نیز تأسیس شد. در همان سال قرارداد کنسرسیوم بعد از ۱۹ سال ملغی شد و قرارداد جدیدی امضا شد که بر اساس آن، اعضای کنسرسیوم دیگر شریک ما نبودند، بلکه پیمانکار شرکت ملی نفت ایران محسوب میشدند، در صورتی که بخشی از مالکیت میدانهایی که در زمان کنسرسیوم کشف و به بهرهبرداری رسیده بود، در اختیار شرکتهای خارجی قرار گرفته بود. با امضای قرارداد جدید کشور وضع بهتری پیدا کرد، اما اُسکو حداقل در مورد اکتشاف خیلی موفق نبود. با اینکه از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ تعداد زیادی چاه از سوی اُسکو حفر شد، اما میتوانیم بگوییم که یک دهه قبل از انقلاب جزو دهههای بسیار ناموفق در حوزه اکتشاف بود.
بد نیست به این موضوع هم اشاره کنم که در دنیا اکتشاف را به قماربازی تشبیه میکنند، یعنی با وجود پیشرفت علم و فناوری، اما فعالیتهای اکتشافی در میان کسب و کارهای صنعت نفت پرریسکترین، پردستاوردترین و پرسودترین بخش محسوب میشود. لازم به ذکر است که بعد از انقلاب اسلامی از هر یک واحد پولی که صرف اکتشاف کردهایم، ۴۰۰ برابر بهره گرفتهایم.
بعد از پیروزی انقلاب، تمام کارشناسان خارجی از کشور خارج شدند و عملا صنعت نفت به دست کارشناسان ایرانی افتاد. تولید همزمان نفت و انجام فعالیتهای اکتشاف بسیار سخت بود و به سرعت هم جنگی به ما تحمیل شد که از بد حادثه در غرب و جنوب غرب کشور با بیشترین فعالیتهای نفتی اتفاق افتاد. همچنین در بخش فراساحل بیشترین درگیریها را روی دریا، در پایانهها و سکوهای نفتی داشتیم و عملا صنعت نفت به خط مقدم جنگ تبدیل شد. به عنوان مثال در همان اوایل جنگ، نخستین چاهی را که در میدان «نیرکبیر» یا «آزادگان» فعلی حفر میشد، عراقیها تصرف کردند و سکو را بردند و آن منطقه که شرق بصره و حدوداً منطقه شلمچه امروزی است، تا اواخر جنگ دست عراق بود و ما هیچ فعالیتی نتوانستیم انجام بدهیم. با همه این اوصاف حتی در زمان جنگ هم فعالیتهای اکتشافی تعطیل نشد، بخصوص در سالهای ابتدایی. در سال ۱۳۵۸ میادینی مثل چهاربیشه و زاغه و در سال ۱۳۵۹ میدان پایدار غرب (مشترک با عراق) کشف شد. در سال ۱۳۶۰ میدان گنبدلی در کنار خانگیران و میادین دریایی نصرت و نوروز کشف شد و در دوران جنگ تحمیلی، در مجموع ۱۸ میدان و لایه مخزنی جدید نفت و گاز را کشف کردیم و این نشان میدهد که هرچند چرخ صنعت نفت در برخی از مقاطع شاید کندتر چرخید، اما هیچگاه از حرکت بازنایستاد.
با پایان جنگ تحمیلی و ورود کشور به مرحله سازندگی، به نظر میرسید که باید طرح جدیدی انداخت و بنابر تصمیم شرکت ملی نفت در سال ۱۳۷۲ اکتشاف از تولید جدا شد. آن موقع، بخشی از ساختمانهای مرکزی هفتم و هشتم در کوچه لاله و یغما به اکتشاف واگذار شد و از آن پس مدیریت «اکتشاف و تولید» به سه مدیریت «اکتشاف»، «تولید مناطق خشکی» و «تولید مناطق دریایی» تبدیل شد که بعدها بخش دریایی به شرکت نفت فلات قاره و مناطق خشکی به شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب تبدیل شد.
در آن زمان، آقای سیدمهدی حسینی به عنوان نخستین مدیر اکتشاف معرفی شدند. ایشان از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۷۶ مدیر اکتشاف بودند و پس از ایشان آقای سیدمحمود محدث با رکوردی بیسابقه از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۱ مدیریت این شرکت را برعهده داشتند. پس از آن، دکتر هرمز قلاوند از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ بر صندلی مدیریت این مجموعه تکیه زدند و از اواخر سال ۱۳۹۴ تا امروز هم این افتخار نصیب من شده تا مدیریت این شرکت را برعهده داشته باشم. لازم است در اینجا از آقایان مشتاقیان، پروینیان، تولایی و پارسی نیز یادی کنیم که پس از انقلاب اسلامی مدیریت اکتشاف و تولید را برعهده داشتند و بخشی از دستاورد بزرگ فعلی نیز به تلاش ایشان برمیگردد.
از سال ۱۳۷۲ مدیریت اکتشاف مجددا دچار تغییر و تحول شد. آقای مهندس زنگنه در دوره اول وزارت، به دنبال آن بودند که شرکتهای خصوصی بخش خدمات را برعهده گیرند و به دنبال آن بخش عملیات از مدیریت اکتشاف جدا و به شرکت خدمات اکتشاف و بعدتر به شرکت عملیات اکتشاف تبدیل شد که در حال حاضر به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه اویک، یکی از پیمانکارانی است که برای مدیریت اکتشاف و سایر بخشها فعالیت میکند. بعد از این دوران و بعد از جدا شدن مدیریت اکتشاف، برنامهریزیهای ۵ ساله صورت گرفت و الان به ششمین برنامه ۵ساله رسیدهایم.
توسعه در برنامه اول و دوم خیلی مطابق برنامهها پیش نرفت، اما در برنامههای سوم، چهارم، پنجم و ششم فعالیتهای اکتشافی قوام بیشتری گرفت و با برنامهریزی و طراحی مناسبی پیش رفت و در مجموع در چهل سال بعد از پیروزی انقلاب، مدیریت اکتشاف کارنامه بسیار درخشانی دارد که کشف میدان فوق عظیم آزادگان، میدان گازی پارس جنوبی به عنوان عظیمترین میدان گازی جهان نمونههایی از آن است.
سال گذشته نیز لایه نفتی نامآوران در منطقه اهواز شناسایی شد که دومین کشف بزرگ نفتی تاریخ صنعت نفت ایران بود. البته اکتشافات بزرگ و کوچک دیگر هم بود و در سالهای اخیر حداقل در هر سال، دو تا سه کشف را در لایههای مختلف نفت و گاز داشتیم و در مجموع در این چهل سال ۳۷ میدان نفتی؛ ۸۷ میدان گازی، ۳۳ لایه مخزنی و ۹ مورد افزایش حجم تحدیدی جدید کشف کردهایم.
عملکرد اکتشاف در دنیا با دو ضریب اندازهگیری میشود، یکی نسبت تعداد چاههای موفق به چاههای حفاریشده که در این شاخص وضع ایران بسیار مطلوب ارزیابی میشود. در دنیا با توجه به تکنولوژیهای جدیدی که توسعه داده شده، به طور متوسط از هر سه چاه حفاریشده، یکی از آنها موفق است، یعنی ضریب موفقیت در این زمینه بین ۳۰ تا ۳۵ درصد است. در ایران این ضریب بین ۶۰ تا ۶۵ درصد است، به عبارت دیگر از حفاری هر سه چاه، دو چاه موفق است و خوشبختانه از سال ۹۶ به بعد چاه غیرموفق نداشتیم. یکی از دلایل بالا بودن ضریب چاههای موفق کشور این است که ایران به لحاظ برخورداری از مخازن و میادین نفت و گاز، در نقطه بسیار خوبی از جهان واقع شده است.
بد نیست بدانید وقتی ما گاز کشف میکنیم، اگر حجم مخزن زیر ۱۰ تی سی اف باشد، وزیر میگوید خبرش را خودتان اعلام کنید، من نمیگویم، چیز مهمی نیست! اما به عنوان مثال در پاکستان برای ۲ تی سی اف گاز، جشن ملی گرفتند، بنابراین هریک از این کشفها میتواند یک جشن ملی باشد، اما سرشت فعالیتهای اکتشافی در ایران توقعها را بالا برده است.
شاخص عملکرد دیگری که در اکتشاف وجود دارد، ضریب جایگزینی است، به این مفهوم که در هر کشور یا منطقهای که در یک دامنه زمانی به مقدار مشخصی نفت و گاز تولید شده، به چه میزان توانسته این حجم از ذخایر برداشت شده را از طریق اکتشافهای جدید جایگزین کند. به عنوان مثال اگر در منطقهای۱۰۰ واحد نفت تولید شده، با اکتشافات جدید چقدر نفت قابل استحصال توانسته جایگزین آن بشود.
از این منظر نیز در وضعیت مطلوبی قرار داریم. بعد از انقلاب ضریب جایگزینی هیدروکربور مایع یا نفت و میعانات ۹۸ درصد بوده است و این به معنای آن است که علیرغم حجم تولید بالا، حجم ذخایر نفت و گاز کشور نسبت به ابتدای انقلاب کم نشده است.
وضعیت ذخایر گازی کشور بخصوص با کشف میدان گازی پارس جنوبی از نفت نیز بهتر است و ضریب جایگزینی آن ۸۰۰ درصد محاسبه شده، به این معنی که ذخایر گازی شناساییشده کشور از ابتدای انقلاب تا کنون ۸ برابر شده است! و این در شرایطی است که حجم بالایی از گاز را تولید، مصرف و صادر میکنیم.
در چندین سال متوالی، با بزرگترین کشفیات در جهان، به لحاظ حجم ذخایر نفت و گاز در رتبه یک قرار گرفتیم. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ ایران به طور مستمر رتبه اول اکتشاف نفت و گاز را در جهان داشت و برای سال ۲۰۱۹ که هنوز گزارشهای آن منتشر نشده، پیشبینیمان این است که مجددا رتبه یک را در اکتشاف خواهیم داشت. از مجموع میادین کشف شده، ۲۴ میدان گازی و نفتی میادین مشترک بوده است. به یاد دارید که محمدرضا پهلوی در سخنرانیهای آخر خود همیشه میگفت که ۲۰ سال دیگر نفت ایران تمام میشود، اما به دلیل همین فعالیتهای اکتشافی نزدیک به ۵۰ سال از آن دوره گذشته و نفت کشور هنوز تمام نشده است.
اگر بخواهم در یک بازه زمانی بزرگ، وضعیت اکتشاف را شرح بدهم، باید بگویم که بهترین دوره اکتشاف نفت در فاصله سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ بود که با کشف میادین فوق بزرگ، ۶۰ درصد نفت ایران کشف شد، اما در مورد گاز، بیشتر کشفیات بعد از انقلاب بوده است و در حال حاضر بالغ بر ۲۰ میدان گازی مستقل توسعهنیافته در جنوب کشور داریم.
در برنامه ۵ساله ششم که مقارن بود با این چند سالی که بنده به اکتشاف آمدم، چند تغییر اساسی داشتیم. نخست اینکه ساختار اکتشاف را تغییر دادم و از «وظیفهای» به «پروژهای» تبدیل کردم و امروز فعالیتهای مدیریت اکتشاف مجموعهای از پروژهها و طرحها است، یعنی هر کدام از حوزههای رسوبی ایران را به یک طرح تبدیل کردیم و برای هر کدام پروژهای تعریف کردیم و بر اساس نقشه راهی که تدوین شد، کار را ادامه دادیم. تا افق ۱۴۰۴ برای تکتک حوزههای رسوبی ایران، برنامه اکتشافی داریم و از چند ماه آینده نیز باید برای تدوین برنامه ۵ ساله هفتم که فراتر از ۱۴۰۴ است، برنامهریزی کنیم.
امروز راهبردهای کلان مدیریت اکتشاف را شورایی به نام شورای عالی اکتشاف تعیین میکند که وزیر محترم نفت رئیس این شوراست و در این شورا برنامههای کلان اکتشاف تدوین و سیاستگزاری شده و سپس برای اجرا به شرکت ملی نفت ابلاغ میشود. این شیوه موثری بود که مورد حمایت قرار گرفت. حتی این اواخر که کشور دچار مشکلات مالی بود، در مدیریت اکتشاف با مشکل مالی جدی مواجه نبودیم و کارها با همین حمایتها پیش رفته است. ما نیز سعی کردهایم با رویکردهای جدید، پروژهمحور کردن فعالیتها و استفاده از فناوریهای جدیدی که بیشتر از جنس مغزافزاری است، نه سختافزاری و تجهیزاتی، به نحو شایستهای پاسخ این حمایتها را بدهیم. از جمله این رویکردها میتوان به بحث مطالعات سیستمهای نفتی حوزههای رسوبی اشاره کرد که با کمک آن توانستیم افق روشنی را برای آینده پیش رو ترسیم کنیم.
باید بگویم اگرچه اکتشاف باید با دقت بیشتری دنبال شود، اما پتانسیلهای اکتشافی در ایران همچنان بالاست و کشورمان یکی از پرپتانسیلترین حوزههای رسوبی جهان برای کشف نفت و گاز به شمار میرود.
اکتشاف فرآیندی طولانی است که معمولا بین ۵ تا ۷ سال زمان میبرد. فعالیتهای اکتشافی از مطالعات زمینشناسی (سطحالارضی و تحتالارضی) شروع شده و بعد به سراغ مطالعات ژئوفیزیکی میرود که البته انواع و اقسام دارد و از بزرگمقیاس تا کوچکمقیاس دقت کار را بالا میبرد.
اولین مرحله مقیاسسنجی هوایی است که در آن سنسوری به دم هواپیما بسته میشود و به صورت زیگزاگ منطقه را مورد بررسی قرار میدهد. این کار اگرچه دقت پایینی دارد، اما در وسعت زیادی اطلاعات خوبی در اختیار گروه اکتشاف میگذارد و عمق رسوبات در هر منطقه را برآورد میکند. مرحله بعدی ادامه عملیات روی زمین است، یعنی وارد مقیاس کوچکتر میشویم با دقت بالاتر.
به همین ترتیب در گروههای ژئوفیزیکی عملیاتی به اسم لرزهنگاری انجام میدهیم که دقیقا معادل سونوگرافی بدن است، بدین مفهوم که با تجهیزاتی موج تولید کرده و امواج را به دورن زمین میفرستیم و بازخورد آنها ثبت میشود. این اطلاعات با روشهای بسیار پیچیده پردازش میشود و اصلا یکی از دلایل توسعه صنعت رایانه در دنیا تحلیل دادههای ژئوفیزیکی و عکسهای هوایی بود.
زمانی که این اطلاعات تفسیر میشود، همانند این است که یک چاقو بگذارید و زمین را تا عمق ۵ تا ۶ کیلومتر ببرید و آن را از محل برش نگاه کنید. این عملیات بهطور متوسط سه سال زمان میبرد. بعد از انجام عملیات ژئوفیزیکی زمان آن میرسد که با تحلیلهایی که در دست داریم نقطهای مشخص شده و گروه اکتشاف تشخیص دهد که به عنوان مثال اگر این نقطه حفاری شود، در عمق ۴هزار متری به نفت یا گاز میرسیم. بنابراین بعد از طی مراحل زمینشناسی و ژئوفیزیک و مرحله استقرار دکل و حفاری آغاز میشود و اگر تست اولیه موفق باشد، وارد مرحله مطالعات فنی و اقتصادی و تهیه گزارش کشف میشویم. حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد حجم هزینههای اکتشاف در بخش حفاری تزریق میشود.
باور کنید بسیاری از کارشناسان که فعالیتهای اکتشافی را با ریسک بسیار بالایی انجام میدهند، برای رسیدن به موفقیت نذر و نیاز میکنند. در زمان تستگیری از برخی چاهها من حضور داشتم و آن لحظهای که همه در انتظار به ثمر نشستن سالها تلاش هستند، لحظه بسیار پرشوری است. یکی دیگر از ویژگی های اکتشاف این است که هیچوقت مراسم افتتاحیه ندارد و خیلی زود هم به فراموشی سپرده میشود. هیچ جا شنیده نمیشود که طرح اکتشافی را افتتاح کنند یا روبانی برای اکتشاف پاره شود… کشف میدان پارسجنوبی یکبار اتفاق میافتد و تمام، اما هر بار سکویی با سر و صدا به آب انداخته میشود. به تعبیر من، کسانی که در حوزه اکتشاف فعالیت میکنند، خطشکنان شب اول عملیات هستند، چرا که در هیچ فیلمی آنها را نمیبینید، اما همه موفقیتهای بعدی عملیات، نتیجه تلاش آنان است… ما درکشف میدان آزادگان دو شهید دادیم. وقتی بلافاصله بعد از اتمام جنگ تحمیلی به آنجا رفتیم، راه ۵،۶ متری پاکسازی شده بود و واقعاً در وضعیت سختی بسر بردیم.
اکتشاف یک سازمان دانشبنیان با پشتوانهای قوی از نیروی انسانی است. بزرگانی در اینجا فعالیت میکردند که نسل به نسل و سینه به سینه تجاربشان را منتقل کردند. هیچ کشفی شبیه کشف دیگر نیست و کار تکراری وجود ندارد و این ویژگی موجب شده که کار لذتبخش باشد. بخش اکتشاف در سالهای بعد از انقلاب، همیشه ارتباط خود را با صاحبان دانش و خارجیها حفظ کرده است. اگرچه موضوع خودکفایی بحث مهمی است، اما به اعتقاد من ما باید خوداتکا باشیم، نه خودکفا، یعنی باید بتوانیم بر خودمان متکی باشیم. معنی این جمله آن نیست که باید همه چیز را خودمان تولید کنیم، چنانکه شرکتهای بزرگ بینالمللی نیز چنین کاری نمیکنند.
اکتشاف با وجود اینکه خوداتکا بوده، اما همیشه ارتباط خود را با شرکتهای خارجی حفظ کرده است. یکی از روشهای حفظ این ارتباط تعریف بلوکهای اکتشافی بوده که در آن، بخشی از سرزمین در اختیار شرکتهای خارجی قرار میگیرد و این شرکتها با پذیرش ریسک، سرمایهگذاری میکنند. اگر موفق نشدند که باختهاند و اگر موفق شدند، هزینههایشان را با پاداشی دریافت میکنند. از این طریق توانستهایم ۳/۱ میلیارد دلار سرمایه جذب کنیم. بخش اکتشاف، به جز این موارد، مطالعات مشترکی با شرکتها و دانشگاههای بینالمللی نیز داشته است که متأسفانه در دو سال گذشته تمدید نشده است. خوشبختانه پیمانکاران نیز توانستهاند تجهیزات مورد نیاز خود را به داخل کشور منتقل کنند. صادقانه بگویم که همچنان به ارتباط با شرکتهای بینالمللی نیاز داریم.
اگر بتوانیم در موزه اکتشاف، حفاری و تولید نفت مسجدسلیمان دو هدف کلان را دنبال کنیم، به خواستههایمان رسیدهایم. اول اینکه بتوانیم دیدارکننده را با این صنعت اکتشاف آشنا کنیم.
من این شانس را داشتم که از چند موزه نفت در دنیا بازدید کنم. موزه نفت نروژ واقعا بینظیر بود. تمام مراحل شکلگیری و تولید نفت در این موزه بازسازی شده و مردم در گروههای مختلف از آن دیدن میکنند. در آنجا کودکان دبستانی را میبینید که کف موزه نشستهاند و برایشان مراحل تولید نفت در زیر دریا شبیهسازی میشود. همین جا خاطرهای را برایتان شرح دهم. در آن زمان که حدود ۱۸ سال از تأسیس این موزه میگذشت، از مدیر مجموعه پرسیدم: «چرا اسم اینجا را گذاشتهاید موزه، در حالی که اشیاء و موضوعات به نمایش درآمده قدیمی نیستند و مربوط به ۲۰ سال پیش است؟»
میدانید چه جوابی به من داد؟ گفت: «خواستیم مثل شما نباشیم که بعد از ۱۰۰ سال، هنوز موزه نفت ندارید!» از همان روز همیشه در ذهنم بود که باید برای راهاندازی موزه نفت کاری بکنیم و در این زمینه کمکاری کردهایم. یکی از دلایل کمبود دانش جامعه درباره نفت، نبود وجود تشکیلاتی مثل موزه صنعت نفت است که فعالیت این حوزه را به مردم بشناساند.
موضوع دوم این است که بالاخره مردم بدانند این نفت و گازی که با سهولت مصرف میکنند، با چه تلاش و زحمتی تولید میشود. باید در این زمینه هزینه شود. همیشه به عنوان عضو هیئتمدیره اکتشاف از راهاندازی موزه نفت پشتیبانی کردهام. ممکن است بعضی این هزینهها را غیرضروری و زائد بدانند، در حالی که این طور نیست. در موزه نفت باید از شیوهها و فناوریهای جدید استفاده شود تا نحوه شکلگیری، حفاری، استخراج نفت و دیگر عملیات آن به درستی نمایش داده شود.
من از روزی که وارد مدیریت اکتشاف شدم، درهای آن را به روی موزه نفت باز کردم و همه اسنادی را که داشتیم در اختیار مدیریت موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت قرار دادهام. مدیریت اکتشاف تاکنون در حدود ۵۰۰ قلم از تجهیزات قدیمیاش را به موزههای صنعت نفت اهدا کرده است. همینطور ۵۰ گزارش ناب زمینشناسی و تاریخی که در مدیریت اکتشاف موجود بود را به همراه اولین نقشهای که برای مسجدسلیمان تهیه شده، اولین رکوردهای ژئوفیزیکی در ایران، اولین عملیات لرزهنگاری در جهان که در ایران انجام شده است، اولین مزایده بلوکهای اکتشافی و… در اختیار موزههای نفت قرار دادیم.
به خاطر دارم، در مراسم امضای قراردادی، یکی از مدیران قدیمی نفتی که حالا پیمانکارمان در بخش حفاری شده بود، گفت: «مگر شما چیزی هم بعد از انقلاب کشف میکنید؟» آن لحظه برای مظلومیت و ناشناخته ماندن فعالیتهای اکتشافی بسیار افسوس خوردم و همان موقع ایده تهیه اطلس اکتشاف میادین نفت و گاز در ۴ دهه به ذهنم رسید. کار بسیار سختی بود که برای سالهای ۵۷ تا ۹۷ به سرانجام رسید و رونمایی شد.
اطلس ۴۰ ساله از اولین کشف نفت تا به امروز، به دو زبان فارسی و انگلیسی که اخیرا در مدیریت اکتشاف تهیه و تدوین شده است، یکی دیگر از مواردی است که در اختیار موزه قرار دادیم و عهد کردهایم که هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم، چون معتقدیم کشور به موزه نفت نیاز دارد و ما هم به این تشکیلات اعتماد داریم.