به گزارش می متالز، یکی از نام آشناهای صنعت سیمان، شرکت صنایع سیمان زابل است که در سال ۱۳۸۲ تاسیس شد که تولید کلینکر، انواع سیمان پرتلند و پوزولانی تاکنون انجام داده است.
البته حدود ۹۸ درصد سهام این شرکت متعلق به هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان است، هلدینگی که در واقع سنگ بنای شکل گیری سیمان زابل بود و اینک ۱۲ شرکت تابعه دارد. برای آگاهی بیشتر از ظرفیت های سیمان زابل و برخی مسایل صنعت سیمان در گفتگویی، نظرات محمدرضا احسانفر کارآفرین و بنیانگذار شرکت صنایع سیمان زابل را جویا شدیم.
مجموعه سیمان زابل اولین شرکت هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان است. در واقع همگامان از دل شرکت سیمان زابل برآمد. درابتدا تولید شرکت سیمان زابل ۱ میلیون تن کلینکر در سال بود اما با توجه به تولید سیمان های آمیخته، این میزان تا ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تن درسال افزایش یافت.
همچنین با توجه به نیازهای صنعت، شرکتی معدنی وابسته به سیمان زابل به نام شرکت احیای معادن دستان در زاهدان تاسیس کردیم به طوری که این شرکت در تمام سالهای گذشته مواد اولیه علاوه بر پوزولان را تامین میکند و مسوولیت اکتشاف و استخراج و تامین مواد کارخانه را بر عهده دارد.
البته زمانیکه سیمان زابل تاسیس شد در همان ماه نخست تولید، علاوه بر اینکه توانستیم ۹۰ هزارتن کلینکر تولید کنیم تنها ۳ هزار تن به بازار تحویل دادیم ودلیلش هم فقدان زیربنای حمل و نقل و ناوگان در استان بود. بالطبع مجبور شدیم خودمان دست به اقدامی بزنیم و این بخش را نیز ایجاد کنیم و رشد بدهیم.
بر این اساس، شرکت سیستان سیمان ترابر تاسیس شد که در ابتدا با ۵ دستگاه کشنده شروع به فعالیت کرد. همچنین با ارتقا ناوگان به ۲۰۰ دستگاه کشنده، تریلی، کمپرسی و بونکر وظیفه حمل سیمان برای مشتریان داخلی، بخش صادراتی و تامین کامپونت کارخانه را بر عهد دارد.
مورد دیگر ۵۰ درصد سهام شرکت نمایشگاههای بین المللی سیستان و بلوچستان است که هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان در اختیار گرفت. همینطور هلدینگ ۵۰ درصد از سهام صندوق نوآوری و شکوفایی استان را که وظیفه حمایت از کسب و کارهای دانش بنیان و فن آور را بر عهده دارد، در کنار پارک علم و فناوری دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه علوم پزشکی تقبل کرد.
البته در این روند پروژه فولاد مکران که ۴۱.۳ درصد سهام این شرکت با سرمایه ۱۵۰ میلیارد تومانی متعلق همگامان فولاد سیستان و بلوچستان بوده، از شرکت های زیرمجموعه هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان به شمار می آید. شرکت های تابعه دیگرهلدینگ، سیستان ترابر، نیمروز سمنت افغانستان و پلیمرپاکت پرند زاهدان است.
همچنین به دلیل ارزشی که سیمان زابل داشت به طور متوالی این شرکتها را شکل دادیم و سرانجام این گروه را در قالب هلدینگ ایجاد کرده ایم. این فرآیند با تغییر ساختارمجموعه طی دوسال انجام و عملا شرکتهای واقع در گروه سیمان زابل به هلدینگ منتقل شد. اینک شرکت صنایع سیمان زابل ۹۸ درصد سهام اش متعلق به هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان است.
آن زمان که امریکا یی ها در افغانستان حضور داشتند به هیچ پروژه افغانی اجازه استفاده از کالا ایرانی از جمله سیمان را نمیدادند. از این رو تصمیم گرفتیم تا شرکتی را به نام نیمروز سمنت با همراهی طرف افغانی درولایت نیمروز کشور افغانستان با ظرفیت ۱۰۰۰ تن تاسیس کنیم ، به طوری که سیمان با بونکر و به صورت فله حمل و در انجا با برند جدیدی بسته بندی و روانه بازار شود که امروز حدود هشت سال از تاسیس اش میگذرد.
از طرفی برای این که بتوانیم سیمان را به آن شرکت برسانیم همینطور برای تامین سرمایه ای برای خرید بونکر، قراردادی از سوی طرف افغان با شرکت سیستان ترابر صورت گرفت که طی آن قرار شد تا تامین کشنده برعهده طرف افغانی باشد و ما بونکر را خریداری کنیم. همچنین درحوزه حمل و نقل بین المللی نیز شرکت اطلس آبراه ایمن به عنوان شرکت دارای مجوز حمل و نقل بین الملل زیر بخش شرکت سیستان سیمان ترابر شکل گرفت.
برای بسته بندی سیمان، از کیسه های مخصوص پلی پروپیلن استفاده میشود که قبلا از عربستان و ترکیه و نقاط دیگر وارد میکردیم. بعضا در تامین آن مشکل د اشتیم ،حدود سه سال پیش کارخانه ای به نام پلیمر پاکت پرند با ظرفیت تولید ۶۰ میلیون پاکت در سال احداث کردیم که علاوه بر نیاز شرکت به بیش از ۲۰ شرکت سیمانی دیگر کشورهم در این زمینه خوراک می دهد.
پروژه فولاد مکران که با ظرفیت ۱.۶ میلیون تنی در دست اجراء بوده آهن اسفنجی تولید می کند و هدفش صادرات است.برای همین در منطقه چابهار احداث شد. پروژه تا کنون حدود۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. علیرغم اینکه گشایش اعتباری به مبلغ ۱۱۲ میلیون یورو برایش انجام داده ا یم اما همچنان مهمترین مساله، تامین ارز مورد نیاز است.
البته تلاش این است ارز مورد نیاز را برای بخش خارجی تامین کنیم وبه نظر می آید این پروژه ظرف دوسال آینده به بهره بردای برسد. ۴۱.۳ درصد سهام این شرکت با سرمایه ۱۵۰ میلیارد تومانی متعلق به شرکت همگامان فولاد سیستان و بلوچستان بوده که از زیرمجموعه های هلدینگ همگامان توسعه سیستان و بلوچستان محسوب میشود.
البته پروژه فولاد مکران برای خروج از شرایط توقف فعلی بالغ بر ۳۰ میلیون یورو نیاز دارد. درحالیکه مقامات ذیربط هم از پروژه بازدید کرده اند اما هنوزتامین مالی نشده است. در سالهای گذشته نیز پروژه پیشرفت مناسبی نداشته که در این راستا درخواست حمایت ویژه دولت را داریم.
برای بخشهای پشتیبانی سه شرکت داریم که کارهای بازرگانی انجام میدهند و آنها را دراتریش، دوبی وافغانستان ثبت کرده ایم.
حدود صد در صد سهامداران صنایع سیمان زابل ،مردم استان سیستان و بلوچستان و از بومیان آنجا هستند. همچنین در مجموعه هلدینگ حدود ۱۲۰۰ نفر اشتغال به صورت مستقیم بوجود آمده که این میزان به غیر از پروژه مکران است. ( پروژه مکران هم در منطقه چابهار حجم بالایی اشتغال ایجاد خواهد کرد) در مجموع تاکنون برای حدود ۵ هزار نفر هم غیر مستقیم اشتغال ایجاد کرده ایم.
طی سالیان گذشته بزرگترین صادر کننده سیمان ایران به افغانستان و پاکستان بوده ایم، به طوریکه در سه سال گذشته بزرگترین صادرکننده سیمان ایران (بدون احتساب کلینکر و تنها منظور سیمان است) هستیم. تولیدمان نیز بالای ظرفیت اسمی بوده است.
علیرغم شرایط کرونا، کمبود مصرف واختلالات صادرات در تلاشیم تا باز هم بیش از ظرفیت اسمی تولید کنیم. تحقق مساله منوط به شرایط حوزه حمل و نقلی است و اینکه مرزهای صادراتی این امکان را بدهند. چراکه بزرگترین مشکل فقدان ناوگان مکفی برای حمل و نقل است تا حمل کالای صادراتی انجام شود. باید اشاره کنم از کالای صادراتی عوارض جاده ای و عوارض مابه التفاوت سوخت اخذ میشود که ۸۰ درصد کرایه حمل را تشکیل می دهد.
با این هزینه های تحمیلی طبیعتا حجم ناوگان افغان کمترمی شود و از طرفی قاچاق سوخت انجام می شود که مانع امر صادرات است . در عین حال اخد عوارض روی قیمت تما م شده کالا اثر می گذارد وکالای ایرانی در کشور هدف گران می شود. این امر نادرست بوده و خلاف رویه توسعه صادرات و شعار سال یعنی جهش تولید است.
این مساله انحصارا برای سیمان زابل است وانجمن مسایل عمومی صنعت سیمان را دنبال می کند. اما با این حال بارها موضوع توسط انجمن نیز مطرح شد. البته در زمان آخوندی وزیر اسبق راه وشهرسازی دستور حذف این عوارض صادر شد، اما همچنان عوارض اخذ می شود و این مشکل برای صادرات از سیستان و بلوچستان بویژه کارخانجات زابل وخاش تداوم دارد.
میزان صادرات ایران به افغانستان در مقایسه با واردات اندکی که ازاین کشور داریم، چندین و چند برابر است. یعنی حتی وقتی کامیونهای افغانی وارد کشور می شوند، عموما برای حمل کالاهای صادراتی ماست، لذا عوارضی را که ما دریافت می کنیم، در واقع راننده افغانی پرداخت نمی کند بلکه قیمت تمام شده کالای ایرانی را در مقصد افغانستان بالا می بریم. این مساله باعث می شود رقابت پذیری ما نسبت به سیمان پاکستان و سیمان تاجیکستان که به افغانستان وارد می شود، کاهش یابد و قیمت تمام شده ما بالا برود.
طی سال گذشته رکورد تولید کلینکر را شکستیم و ۱ میلیون و ۱۵۱ هزار تن تولید سیمان داشتیم که در حدود ۱ میلیون .۱۴۶ هزار تن هم تحویل د ادیم. درحوزه صادرات نیز ۶۳۲ هزار تن سیمان تحویل صادراتی بود که این میزان تحویل صادراتی از مبادی و بازارچه های رسمی کشور از قبیل میلک و ماهیرود (میل۷۸) به کشور افغانستان و بازارچه های کوهک، میرجاوه، ریمدان و پیشین به کشور پاکستان بوده است. برای بازار داخلی حدود۵۱۴ هزار تن تحویل سیمان د اشتیم. در نهایت با این عملکرد، توانستیم ( eps)ای پی اس ۳۸۶ تومانی را طی سال برای سهامداران ارمغان بیاوریم.
میزان سود کارخانجات سیمان به نسبت ارزش سرمایه گذاری شان به ۲ تا سه درصد هم نمیرسد که این مساله بشدت ناامید کننده است. در حالی که تا ۱۰ سال پیش قیمت سیمان حتی بالاتر از تورم بود. اما پس از این مدت علیرغم وجود تورم قابل توجه و از سویی به دلیل نقش کنترلی دولت در قیمت گذاری سیمان، در حال حاضر با قیمتی مواجه هستیم که منهای تورم جاری ۱۸۰ درصد در واقع نسبت به تورم تا پایان سال عقب تر است. از سوی دیگر سودهای کارخانه های سیمانی ، سود واقعی نیست بلکه ارزش جایگزینی خودشان است.
با شرایط فعلی ،حدود ۳۰ سال می شود که نرخ های سیمان ازمنطق درستی پیروی نمیکند. کارخانه ای بخواهد تعمیرکلی شود یا باید سودهای پرداختنی را از سهامداران بخواهد در قالب افزایش سرمایه برگردانند یا با گرفتن وام سهامداران را بدهکارکند و این مساله درستی نیست. از سویی نرخ متوسط سیمان در دنیا حدود ۷۰ دلار است اما در ایران ۱۱ دلار و ۲۰ سنت است که اساسا این روش قیمت گذاری صحیح نیست و در آینده نه چندان دور سقوط صنعت را به همراه خواهد داشت.
به عنوان نایب رییس انجمن سیمان، بارها این مساله را پیگیری کردیم. انجمن حداقل ۱۷۵ درصد افزایش قیمت را به جبران ممانعت های گذشته درخواست کرده است و مصرانه دنبال میکند. این مساله قراربود نیمه دوم سال گذشته اعمال شود اما محقق نشد. به نظر می آید امسال اجرا شود و مطالبه نیمه دوم سال گذشته به سرانجام برسد. بنده هشدار داده ام اگر برای این صنعت فکری نشود صنعت سیمان روبه سقوط می رود و طی چند سال آینده به تدریج کارخانه ها ازمدارتولید خارج می شوند. ازطرفی چون عرضه بیشتر از تقاضا است و حدود ۳۰ میلیون تن مازاد مصرف تولید داریم از نگاه دولتمردان کمبودی نداریم. برای همین فشار و کنترل روی قیمت سیما ن را مضاعف کرده اند به طوریکه به رقابت منفی در میان کارخانه ها دامن زده است.
در نظر داریم تا سیمان زابل را وارد بورس کنیم، مقدمات ورود را انجام داد ه ایم. البته این کار از چند سال پیش انجام شده اما به دلیل اینکه به نظرمان ورود به بورس اتفاق خاصی برایمان رقم نمیزند وارد نشده ایم. اما قرار است سیمان زابل وارد بورس شود.
برای تامین مالی تا کنون تلاشمان این بوده که از سیستم بانکی و یا آورده سهامداران استفاده شود. تامین مالی در مناطق محروم گران تمام می شود چراکه بهای تولید بالاتر از نقاط دیگر به اقتضای حضور درمنطقه محروم است. به دنبال امکان تامین مالی ارزانتر همراه با ارائه سوبسید مربوط در مناطق محروم از طریق صندوق توسعه ملی و آورده سهامداران هستیم. در انتظاریم ابزارهای مناسب و راهکاری برای توسعه سرمایه گذاری در مناظق محروم توسط بورس ایجاد شود تا بتوانیم از ظرفیت بازار سرمایه برای تامین مالی و توسعه پروژه ها استفاده کنیم.
معافیت مالیاتی ۱۰ ساله از ابتدا داشته ایم و درخواست اضافه شدن این معافیت از ۱۰ سال به ۲۰ سال هم داده ا یم ، اما سازمان امورمالیاتی مقاومتهایی دارد. البته پیرو آن نهایتا موضوع در دیوان اداری مطرح شده است چراکه از ۱۰ سال به ۲۰ سال معافیت را تمدید نمی کنند علیرغم که این در قانون هم وجودد ارد اما سازمان امورمالیاتی نپذیرفته است.
با تشکر ازهفته نامه اطلاعات بورس برای این گفتگو، به عنوان کلام آخرتوصیه ای دارم، با توجه به اینکه اکنون جمع بزرگی از مردم تمایل به سرمایه گذاری در بورس دارند باید این مساله را فرصت تلقی کنیم. اما در عین حال اگر به تناسب حجم بازار، انتفاع مورد نظر در بلند مدت توسط شرکتها ایجاد نشود این فرصت می تواند تبدیل به یک تهدید شود. شاید ارزش جایگزینی شرکت های بورسی و تورم در کوتاه مدت سودی را به همراه بیاورد اما آنچه که می تواند سودآور باشد درامد حاصل از کار و تولید و صادرات است تا بتواند برای این تناسب انتفاع ایجاد کند و ماندگاری سرمایه در بورس رقم بزند.