به گزارش می متالز، در کشور ژاپن و چین، این میزان به ترتیب 514 و 590 کیلوگرم است اما در کشور ما سرانه مصرف فولاد که در سال 1394 حدود 230 کیلوگرم به ازای هر نفر بود، به زیر 200 کیلوگرم در سال به ازای هر نفر سقوط کرده است. کاهش فعالیتهای عمرانی به ویژه ساخت و ساز مسکن، احداث راهآهن، کاهش تولید خودرو و در مقطعی لوازم خانگی به عنوان اصلیترین مصرفکنندگان فولاد، مهمترین دلایل کاهش سرانه مصرف فولاد در کشور هستند. چراکه در هر یک از پروژههای عمرانی، بعضا هزاران تن فولاد مورد استفاده قرار میگیرد.
رشد مصرف فولاد در کشور باعث تحرک در بسیاری از صنایع مرتبط میشود و اصولا گفته میشود که هر شغل مستقیم مرتبط با صنعت فولاد (نه بخشهای بالادست مانند معدن و نه پاییندست مانند قطعهسازیها و...)، بیش از 10 شغل غیر مستقیم ایجاد میکند. بنابراین ایجاد تحرک در تقاضای کلی صنعت فولاد، موجب رشد تولید فولاد در کشور، پویایی صنعت و پایداری مشاغل مرتبط با آن خواهد شد.
طی سالهای اخیر متاسفانه سرانه مصرف فولاد کشور کاهشی بوده و این موضوع ناشی از رکود بلندمدت در صنایع مصرفکننده به ویژه مصرفکنندگان نهایی است. هرچند که رکود مانع رشد تولید فولاد در کشور نشده است اما برای خروج از آن و رشد و بالندگی صنعت فولاد کشور به ویژه در مورد مقاطع و محصولات نهایی، لازم است که مصرف فولاد کشور افزایش یابد، زیرا دوره تولید فولاد خام و صادرات آن با توجه به محدودیتهای صادراتی ناشی از تحریم و شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان، رو به افول بوده و آمارهای صادراتی در دو ماه نخست سال جاری حاکی از سقوط شدید صادرات فولاد ایران است. هرچند که تولید فولاد در کشور تغییر چندانی نداشته و در برخی از محصولات شاهد رشد تولید هستیم.
دولت در ایران بارها اعلام کرده که دیگر منابعی برای هزینه در پروژههای بزرگ عمرانی ندارد و کاهش شدید بودجههای عمرانی و عدم تحقق بسیاری از ردیف بودجههای تعیین شده نیز خود گواه عدم توانایی دولت در اجرای پروژههای عمرانی بزرگ است اما اخیرا روشهای جدیدی برای انجام پروژههای بسیار بزرگ عمرانی به کار گرفته شده که میتواند سرمشق اغلب پروژههای دیگر باشد. این پروژهها شامل انتقال آب خلیج فارس به معادن بزرگ استانهای مرکزی کشور، پروژه انتقال نفت خام از گوره به جاسک، احداث کارخانههای بزرگ فرآوری سنگ آهن، مس، فولاد، آلومینیوم و...، اجرای پروژه ریلی سنگان به مرکز و جنوب کشور میشوند. به طور مثال، پروژه انتقال آب خلیج فارس بدون کمک مالی دولت و با همکاری سه شرکت بزرگ معدنی و صنعتی گلگهر، چادرملو و ملی صنایع مس به طور موفقیتآمیزی اجرا شده و یک رویای به ظاهر دستنیافتنی را محقق ساخته است. در این پروژه که چندین شرکت مانند تولیدکنندگان سنگ آهن، فولاد مبارکه، لوله و تجهیزات سدید، صفا و... حضور فعال دارند، ثابت شد که بخش خصوصی میتواند راهگشای بسیاری از گرههای کور صنعت باشد.
پروژه مهم دیگری که اخیرا اجرای آن آغاز شده، خط انتقال نفت خام میدان نفتی گوره به جاسک است که رئیس جمهور از آن به عنوان یکی از حیاتیترین و استراتژیکترین خطوط نفتی و پروژههای کشور یاد کرده است. در این پروژه وزارت نفت تنها راهبری آن را بر عهده داشت و تمامی مراحل آن توسط تولیدکنندگان بزرگ یعنی فولاد مبارکه، فولاد اکسین، لولهسازی ماهشهر و لولهسازی اهواز انجام شده و برای نخستین بار یک پروژه نفتی بدون حضور خارجیها از تولید مواد اولیه یعنی فولاد و ورق تا نصب و لولهگذاری به دست توانمند متخصصان کشور انجام میشود.
پروژه دیگری که شاید فصل نوینی را در صنعت فولاد بگشاید، پروژه ریلی سنگان است. در این پروژه قرار است مسیر 400 کیلومتری معادن سنگ آهن سنگان در شمال شرق کشور به فولادسازیهای مرکز ازجمله فولاد مبارکه به صورت دو طرفه ریلگذاری شود که فولاد مبارکه نیز به عنوان راهبر آن انتخاب شده است. به اذعان وزارت صنعت، معدن و تجارت، سهم ریل از جابهجایی مواد معدنی بسیار پایین است و عدم توسعهیافتگی راهآهن در کشور مهمترین عامل آن به شمار میرود. در بخش ریل و راهآهن نیز توانمندی بسیار خوبی در کشور وجود دارد که از جمله آنها میتوان به شرکت ذوب آهن برای تولید ریل، واگنسازیهای پارس و تهران جهت ساخت واگن مورد نیاز برای قطارها، تولیدکنندگان قطعات و پیمانکاران اجرا اشاره کرد.
نقش دولت در پروژههای یاد شده تنها به عنوان راهبر و ناظر است و هیچ فعالیت هزینهای و اجرایی ندارد. تجربه اجرای پروژههای عظیم نشان میدهد که دولت میتواند با تنظیم روشهای نوین اجرای پروژهها، ضمن سرعت بخشیدن به اجرای آنها برای دستیابی سریعتر به توسعه صنعتی، بخش خصوصی را به صورت واقعی درگیر پروژهها سازد و باعث رونق در تولید و مصرف فلزات شود.