به گزارش می متالز، توسعه صادرات غیرنفتی در ایران با توجه به کارشکنیهای آمریکا علیه اقتصاد کشورمان یکی از سیاستهای اصولی و کلیدی طی سالیان اخیر مطرح شده است، این درحالی است که در این زمینه برخی کشورهای همسایه جایگاه ویژهای در تحقق این هدف دارند که مسوولان باید برای آن برنامهریزی دقیقی داشته باشند.
به اعتقاد کارشناسان ترکیه شاید مهمترین جایگاه را درباره توسعه صادرات غیرنفتی ایران داشته باشد و اگر ایران بتواند از موقعیت استراتژیک و ارتباطات سیاسی مناسب آن استفاده کند قطعا در پیشبرد اهداف تجارت خارجی خود موفق خواهد شد.
در این زمینه گفتوگویی با دکتر سید جلال ابراهیمی رئیس خانه اقتصاد و تجارت ایران و ترکیه داشته ایم که در ادامه میخوانیم.
واقعیت امر این است که نمیتوانیم این سوال را یکطرفه بیان کنید چون اصولا مبادلات تجاری و اقتصادی اگر دوطرفه نباشند موفق نخواهند بود. بنابراین باید اینگونه بدانیم که اهمیت دو کشور برای هم چیست؟ خوب حالا اگر بخواهم خیلی کوتاه پاسخ دهم باید بگویم ایران و ترکیه گلوگاه صادراتی یکدیگر هستند و به هم نیاز دارند. این موقعیت استراتژیک فرصتهای متعددی برای هر دو ایجاد کرده که میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
اجازه دهید کمی برگردیم به گذشته در زمان دولت آقای احمدی نژاد مطرح شد که تجارت میان دو کشور امکان رسیدن به 30 میلیارد دلار خواهد داشت و ایشان به عنوان رئیس جمهور کشور در جلسهای گفتند که چرا این رقم به 100 میلیارد دلار نرسد؟ این پیش فرص منطقی و درستی بود. دو کشور اگر بتوانند صحیح و منطقی با یکدیگر وارد مبادلات تجاری شوند قطعا 100 میلیارد دلار محقق میشود و این ظرفیت بهسادگی وجود دارد. من اعتقاد دارم اگر قرار است به شعار سال عمل کنیم باید از در تجارت خارجی وارد شویم با نیاز سنجی در بازارهای خارجی و همچنین تسهیل تجارت آن مثلا با ترکیه تولید را در کشورمان افزایش دهیم. همه میدانیم اگر نگاه صادراتی نداشته باشیم اصولا تولید موفق نخواهد بود این نگاهی است که ترکها دارند اصولا ترکیه همواره به دنبال ایجاد بازار صادراتی برای تولیدکنندگان است.
هرزمان که مبادلات نفتی و فلزات رنگین میان ایران و ترکیه مبادله شود حجم تجارت به چیزی حدود 15 میلیارد دلار میرسیم اما در شرایط عادی رقمی میان 5 تا 7 میلیارد دلار تجارت میان دو کشور است.
یک نکته در این زمینه تعیین کننده است و باید دقت نظر به آن داشته باشیم. ایران اصولا صادر کننده محصولات پایه به ترکیه است به عنوان مثال مشتقات نفتی، نفت، محصولات جالیزی، خاکهای صنعتی و مواد معدنی بنابراین کالای صنعتی تقریبا به این کشور ارسال نمیکنیم از این رو در زمینه تجارتهای ترجیحی قدرت چانهزنی بالایی نداریم.
خوب پاسخ شما در این سوال خلاصه شده که اصولا چرا ما نمیتوانیم مثلا فلان کالا را به ترکها بفروشیم درحالی که ترکها همین کالا را از کشور دیگری خریداری میکنند؟ برای اینکه واقعیت مشخص شود باید بگویم مشکل و گلوگاه اصلی ایران در تجارت با ترکیه ضعف در کمیسیونها و اتحادیههای تخصصی است. امروز ترکها برای هربازارشان چند اتحادیه یا کمیسیون ایجاد کردهاند که تخصصی زنجیره تجارت را بررسی میکنند اما در ایران چه خبر است؟ آیا واقعا ما برای بازار ترکیه اصلا استراتژی داریم؟ آیا نیازسنجی دقیقی از بازار ترکیه داریم؟ پس اگر مثل ترکیه تخصصی کمیسیونهای بخش خصوصی را فعال کنیم قطعا موفق خواهیم بود.
ببینید اجازه دهید شفاف بگویم، تجارت کار دولتها نیست. بخش خصوصی باید در این زمینه فعالیت کند دولتها باید مسیر را هموار کنند با پیمانها، توافقنامهها و تسهیل قوانین تجاری میان دو یا چند کشور. اصولا دولتها تجار موفقی نیستند چون بروکراسی اداری و گسترده بوده مدیریتها مانع از سرعت عمل میشود درحالی که بخش خصوصی هم متخصص است و هم چابک بنابراین باید دولت فقط شرایط تجارت را تسهیل کند و هیچ دخالتی در این زمینه نداشته باشد.
من اجازه دهید از کلمه دخالت استفاده نکنم، فقط اینگونه بگویم که تجارت امری است که در سایه آرامش و ثبات شکل میگیرد. یک بازرگان وقتی برای خود بازاری را ایجاد میکند باید برای بلند مدت برنامهریزی کند درحالی که بسیاری از قوانین تجاری ما به دلیل ضعف مدیریت در داخل دستخوش تغییرات روزانه میشوند. مثلا روزی صادرات رب آزاد است و روزی ممنوع، روزی صادرات مرغ آزاد است و یک روز به بهانه تامین نیاز داخلی ممنوع خوب این چه پیامدی دارد جز اینکه بازار از دست تجار ایرانی خارج میشود؟ آیا این نوع سیاست نشان از ضعف مدیران در برنامهریزی برای تولید جهت تامین نیاز داخلی و بازارهای صادراتی نیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید. امروز حمل و نقل دریایی و هوایی برای ایران به دلیل کارشکنیهای آمریکا سخت شده بنابراین حمل و نقل زمینی جایگاه ویژهای به خود گرفته است و از آنجا که اصلیترین بازار کالاهای ایرانی در اروپا است بهترین راه و ایمنترین راه مسیر ترکیه است چون علاوه بر بازار مدیترانه میتوانیم به اروپا هم دسترسی داشته باشیم. اصولا باید برای تقویت این موضوع برنامهریزی دقیق داشته باشیم و امکانات مناسبش را هم ایجاد کنیم. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم در ایام کرونا درست زمانی که مرزهای ایران ترکیه بسته بود؛ ترکها از مسیر گرجستان کالای خود را به آسیای میانه میرساندند و بجای اینکه خالی بازگردند از آستارا بارهای ایرانی را با کرایهای حدود 7 هزار دلار گرفته و به ترکیه انتقال میدادند. خوب حالا سوال اینجاست که چرا ما نمیتوانیم چنین فرصتهایی ایجاد کنیم. پاسخ این است نقشه یا سیاستی برای تقویت حمل و نقل جادهای یا ریلی بینالمللی نداریم. البته منظور از اینکه نقشه نداریم این است که اصولا نمیتوانیم در شرایط اضطراری منعطف عمل کنیم. البته بد نیست بدانیم ترکها از شمال ایران بوی تجارت شنیدهاند.
درباره بهبود شرایط حمل و نقل زمینی باید مدنظر داشته باشیم که اصولا ایران در زمینه ماشینآلات صنعتی کمبودهای شدیدی دارد به عنوان مثال در بخش معدن نیازمند هزاران بیل مکانیکی و لودر هستیم؛ چون ماشینآلات فعلی فرسوده شدهاند و قوانین وارداتی مشکلساز شده در بخش حمل و نقل زمینی هم دقیقا مشکل یکسان است. اکنون افزایش قیمتها بخش خصوصی را تقریبا برای خرید کامیونهای جدید فلج کرده است درحالی که ماشینآلات روز دنیا قیمتهای بسیار پایینتری دارند. ببینید ترکیه و بسیاری از کشورها خودروهای حمل بار را با شرایط بسیار ویژهای و سهلی در اختیار متقاضیان قرار میدهند به صورتی که قیمت یک کامیون در ترکیه و ایران بیش از نصف باشد. اگر واقعا تصمیم به تقویت حمل و نقل زمینی داریم باید در بخش جادهای تسهیلات ویژهای در اختیار خریداران قرار دهیم و زمینه واردات کامیون به ایران را تسهیل کنیم. مثلا اصلا باید تعرفه واردات کامیون حذف شود تا واردکنندگان بتوانند ماشینهای روز دنیا را وارد ایران کنند البته برای دورهای محدود که کمبودها برطرف شود.
من اولین گام را مطالعه و دریافت اطلاعات میدانیم. بسیاری از تجار و بازرگانان ایرانی هیچ اطلاع دقیقی از بازار ترکیه و نیازهای آن ندارند بنابراین اصولا نمیتوانند درست عمل کنند درحالی که در جهت عکس اطلاعات دقیق، بروز و کاملا اصولی در اختیار بازرگانان ترکیه قرار دارد. من تاکید میکنم اتحادیهها، کمیسیونها و کنفدراسیونها و بطور کلی تشکلهای تجاری باید برای این بازار به صورت تخصصی شکل بگیرد تا بتوانیم برای آن نقشه راه ارایه کنیم و در همین میان دولت هم با ارتباطات سیاسی قدرتمندی که با ترکیه دارد باید نیازهای قانونی بازرگانان را تسهیل کند و اجازه دهد که تجارت آزاد میان دو کشور درجریان باشد.