معاون وزیر صمت و رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور:
تکمیل چرخه اکتشاف در کشور با سیاستگذاری واحد، حیاتی است
می متالز - کشور ایران به عنوان یکی از خاستگاههای منابع غنی معدنی در ابعاد مختلف همواره مطرح بوده است اما هم اکنون صنایع از کمبود این منابع خدادادی رنج میبرند. این معضل بزرگ در ذوب آهن اصفهان به عنوان شناسنامه صنعت کشور توانایی تولید با ظرفیت کامل را از این کارخانه سلب نموده است.
به گزارش می متالز، از علیرضا شهیدی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور علت این معضل بزرگ و چالشهای ایجاد شده در پی آن را جویا شدیم.مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
صنایع برای تولید محصولات متنوع با کمبود مواد اولیه مواجه هستند ریشه این مشکل از دیدگاه شما کجاست؟
صنعت آلومینیوم برای تأمین مواد اولیه اش به بوکسیت، مس نیاز به اجرای طرح های توسعه و فولاد به سنگ آهن نیاز دارد. این یک امری طبیعی است که باید از قبل اندیشه و سیاستهایی برنامهریزی و اجرا میشد تا مشکلات امروزی را شاهد نباشیم. چالشهای امروزی ناشی از این است که اکتشافات ما طی سالهای قبل بازدهی مناسبی نداشت و این هم از جانب بخش دولتی هم از جانب بخش خصوصی قابل بیان است.
برآیند اکتشاف در کشور متاسفانه مناسب نیست، زیرا این بخش سیاستگذاری ثابت نداشته و هم اکنون نیز نیازمند همگرایی در اتخاذ سیاستها و افزایش بازدهی است، این موضوع به عمر چهار ساله یک دولت محدود نمیشود، باید استراتژی بخش معدن در حوزه اکتشاف، استخراج، بهرهبرداری و فرآوری مورد بازبینی قرار گیرد و مسئولیت هرکدام از این مراحل برای سیاستگذار، مسئول اجرا و ناظر مشخص شود.
اعتقاد ما بر این است که اکتشافات انجام شده، در طول همدیگر و تکمیلکننده نبودند یعنی دوباره کاری، صرف هزینه در مراحل اولیه و نه تکمیلی را شاهد بودیم. در واقع مرتباً دور و تسلسل اکتشافی داشتیم و تا به حال مراحل اکتشاف را با یک روش آزمون و خطا پیش رفتیم. این موضوع در چرخه اکتشاف سبب شده صنایع مختلف از جمله فولاد با مشکل جدی تامین مواد اولیه مواجه شوند.
راهکار حل این مشکل چیست؟
با توجه به اسناد بالا دستی وظیفه سیاستگذاری و نظارت بر اکتشافات کشور به صورت قانونی به سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور سپرده شده اما ابزار و قدرت آن نیز باید در اختیار این سازمان قرار گیرد. ما هیچ موقع نمیتوانیم این ادعا را داشته باشیم که اجرا صرفاً باید توسط این سازمان صورت گیرد، زیرا ملزومات بسیاری نیاز دارد. اما زمانی که سیاستگذاری برنامههای اکتشافی در کشور به دلیل جلوگیری از دوبارهکاری، صرف هزینههای مجدد و افزایش بازدهی اکتشافی، باید به صورت متمرکز در دولت انجام شود تا در نهایت بازدهی اکتشافات ارتقاء یافته و در طول همدیگر اجرا شوند. بهتر است امور مربوط به سیاستگذاری و نظارت بر روند اکتشاف بخش دولتی و خصوصی در این سازمان انجام گیرد.
یکی دیگر از دغدغههای بخش معدن کشور و بحثی که در حال حاضرصنایع معدنی کشور مبتلا به آن هستند، طولانی شدن زمان تبدیل کانسار به معدن است این موضوع چه تاثیری بر تهیه مواد اولیه صنایع داشته است؟
از ابتدای شکلگیری اکتشاف مواد معدنی تا زمانی که به بهرهبرداری برسند متوسط بین 10 تا 15 سال زمان بر اساس استانداردهای جهانی نیاز است ولی در کشور ما متوسط زمان تبدیل کانسار به معدن بالای ۲۵ سال است. یک سری کانسارها و معادن حتی به 60 تا 80 سال نیز میرسند ولی هنوز به بهرهبرداری نرسیدند و این نشاندهنده این مطلب است که دوبارهکاری و صرف هزینههای غیر اقتصادی صورت میگیرد.
در بخشهایی از پیشگامان و از اطلاعات آنها استفاده نکردیم، بنابراین مشکلات فعلی در کشور به وجود آمده و صنایع معدنی را درگیر کرده است. اولویت اصلی سازمان را در سال جاری با توجه به دغدغههای صنایع، تأمین مواد اولیه مورد نیاز آنها قرار دادیم. در مرحله اول پویش سنگآهن را آغاز کردیم و از طریق طرحهای آمایشی و اکتشاف سنگ آهن در کشور، متناسب با نیاز صنایعی که به ما مراجعه میکنند، اعلام آمادگی میشود تا در قالب تفاهمنامهها و همکاریهای دوجانبه اقدامات اساسی در این خصوص انجام گیرد.
تفاهمنامهای که با ذوب آهن اصفهان منعقد شده، چه ویژگی هایی دارد؟
ویژگی آن این است که پروژههای مرتبط با سنگ آهن شناسایی شده و به صورت متمرکز بررسی میشوند. برای ذوب آهن اصفهان یک محدوده را به وسعت ۲۳ هزار کیلومتر مربع به مدیران مجموعه پیشنهاد کردیم که بررسی شود. ما این محدوده را امیدبخش میدانیم و جای کار زیادی دارد. با توجه به شواهد زمینشناسی و کانهزایی که در این محدوده وجود دارد باید اکتشاف با نگاه ویژه به ذخائر سنگ آهن شکل بگیرد.
بر اساس برنامهای که در نظر گرفته شده پیشبینی می شود در یک برنامه فشرده، بین ۱۲ تا ۱۸ ماه که البته امکان فشردهسازی زمان نیز وجود دارد بتوانیم ظرف مدت یک سال یا حتی کمتر به نتیجه برسیم. اگر این همکاری موثر واقع شد در فازهای بعدی بحث آمایش سنگآهن را برای ذوبآهن اصفهان داریم. پیشبینی میشود خروجی قرارداد همکاری ما با شرکت ذوبآهن اصفهان به دو فاز بینجامد: فاز اول؛ قرار بر این است که در این محدوده ۲۳ هزار کیلومتر مربعی مناطقی که برای برداشتهای ژئوفیزیک هوایی دارای اولویت هستند، به شرکت ذوبآهن معرفی کنیم. در قسمت دوم؛تکمیل چرخه اکتشاف مورد توجه قرار میگیرد.
در صنایع این نیازسنجی به سنگآهن از چه طریقی سنجیده میشود و چه فرآیندی را طی میکند؟
ما از ابتدای سال ۹۹ که سال جهش تولید است با تکیه بر فعالیتهای قبلی که در سازمان صورت گرفته و توان متخصصانمان در خصوص اکتشاف مواد معدنی، نقشه راه تدوین کردیم و به صورت خروجیهای مختلفی طی سالهای گذشته انتشار دادیم. بر این اساس شناسایی مواد معدنی و خاستگاه آنها مورد بررسی قرار میگیرد. با این کار هدف اصلی سازمان که بحث کاهش ریسک و ورود بخش خصوصی به اکتشاف است را پیگیری کردیم. وقتی قرار است نیازسنجی اتفاق بیفتد باید به مطالعات قبلی، به روز کردن آنها و همچنین سفارش صنعتی که مواد اولیه را نیاز دارد برگردیم.
شرکتهای معدنی بیشتر به سمت تکمیل زنجیره خودشان رفتند به نحوی میتوان گفت از تخصص خودشان خارج شدند و درکنار معادن، شرکتهای فولادی را تأسیس کردند دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
بحثی که در علم مدیریت و در کشورمان به صورت کلان پیگیری میشود، بحث «آمایش سرزمین» است. یعنی چه کسی در کجا بهتر است چه کاری انجام دهد؟ و این بهتر بودن و نسخه پیچیدن به ملزوماتی نیاز دارد یعنی محیط جغرافیایی مناسبی داشته باشد، دسترسی به منابع آبی، زیرساخت حملونقلو... وجود داشته باشد و در حالت کلی نیاز کشور به آن صنایع باید به طور کامل سنجیده و مشخص شود و سپس به فازهای دیگر ورود کنیم.
آیا در حوزه پویش سنگآهن مورد دیگری وجود دارد که بخواهید اشاره بفرمایید؟
پویش سنگ آهن اولویت اول سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در سال جهش تولید است و بدین صورت است که ما تکمیل چرخه اکتشاف را دنبال میکنیم و در نهایت پیشنهاداتی در دو حوزه اکتشافات عمقی و تفصیلی به بنگاه اقتصادی درخواستکننده میدهیم و سپس سایر فرایندها پیگیری میشود. باید تکمیل چرخه اکتشاف عمقی و «سیاستگذاری یکسان اکتشاف در کشور» را داشته باشیم تا بتوانیم از منابع معدنی به صورت بهینه در صنایع استفاده کنیم. پیشبینی میشود که ذخیرههای بزرگ معدنی در کشور وجود دارد و تنها راه رسیدن به آن، اکتشافات سیستماتیک و عمقی در قالب سیاستگذاری واحد است. برای افزایش بازدهی و جلوگیری از دوبارهکاری و تکمیل چرخه اکتشاف همه باید در طول حرکت کنند و نه در عرض.
شرکت ذوبآهن اصفهان به حق، نقش بسیار پررنگی در توسعه کشور و تحول صنایع معدنی داشته که همه به آن واقف هستند. به سهم خودم از زحمات تکتک مدیران و متخصصان این شرکت مادر صنعتی تشکر و قدردانی میکنم و این ابراز امیدواری را از طرف خودم و سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور دارم که با توجه به شروع فصل همکاری جدید با این شرکت انشاا... بتوانیم در آینده نزدیک تحولات خوبی را رقم بزنیم و در حوزه کشف ذخایر جدید معدنی و تأمین مواد اولیه مورد نیاز این شرکت نقشآفرین باشیم و روزی را ببینیم که این کارخانه عظیم از تمام ظرفیتهای خودش بتواند به صورت بهینه استفاده کند و شاهد شکوفایی فعالیتهایش باشیم.