به گزارش می متالز، پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران از جمله طرحهای کلان ملی است که با هدف تامین آب مصرفی در بخش صنعت و سپس شرب با سرمایه ۱۱ هزار میلیارد تومانی طراحی شده است این پروژه با آنکه پروژه مهمی برای صنایع به حساب میآید اما امکان لطمه زدن به اکوسیستم و محیطزیست را نیز به همراه دارد پیش تر در روز چهارشنبه و دربخش اول مصاحبه با دکتر تورج فتحی گفته شد (بخش اول گفتوگو را میتوانید اینجا ببیند) که پروژههای معدنی باید با ملاحظات زیستمحیطی همراه باشند به این معنا که در استخراج فرآوردههای معدنی، باید به استانداردهای زیستمحیطی توجه کرد اما متاسفانه معادن بخشی از اکوسیستم کشور را از بین برده است و یا درحال تخریب وسیعی است و به سختی میتوان مناطق آسیب دیده را احیا کرد، اکنون در ادامه گزارش قبلی به مسئله انتقال آب و مخاطرات زمین شناسی و زیست محیطی این پروژه پرداختهایم که در ادامه میتوانید بخوانید:
تورج فتحی درباره انتقال آب خلیج فارس برای معادن واقع در کویر و اثرات آن بر محیطزیست گفت.
در مورد انتقال آب سیاست ما باید اصولی و کارشناسی شده باشد یعنی ما از نظر امایش سرزمین و بر اساس توان اکولوژیکی و ظرفیت تحمل محیطزیست هر منطقهای این سیاستگزاریها را انجام دهیم بطور مثال ما در منطقهای همانند استان یزد معادن سنگ آهن بزرگی داریم ودر آنجا فقط فعالیت معدن کاری را می توانم انجام دهیم.
وی در ادامه بیان کرد: یک ماده معدنی همانند سنگ آهن ماده اصلی صنعت فولاد است فولاد صنعتی آب بر است که به میزان زیادی اب نیاز دارد از نظر امایش سرزمین صنایع اب بر مثل پالایشگاهها پتروشیمیها، فولاد و صنایع مربوط به آهن باید در مناطقی مستقر شوند که محدودیت منابع آب در آن مناطق وجود نداشته باشد.
فتحی افزود: با توجه به اینکه کشور خشکی هستیم و بیشتر مناطق فلات مرکزی ما مناطق کم برخوردار از منابع آب هستند، در نتیجه استقرار صنایع آب بر یک سیاست کاملاً غلط است. یعنی اینکه ما الان در منطقهای مثل استان یزد که معادن بزرگ آهن را ما آنجا داریم بیایم صنایع وابسته به این معادن رو ببریم در آن مناطق مستقر کنیم و بعداً با کمبود اشکارآب مواجه باشیم که این کاری اشتباه است.
این کارشناس محیطزیست در ادامه بیان کرد: وقتی که در دوره ریاست جمهوری خاتمی تصمیم گرفتند که شهرک صنعتی فولاد رو در میبد و اردکان یزد مستقر بکنند، بعدا به این فکر افتادند که ما برای این شهرکها طبعتاً به آب نیاز داریم و اینجا منطقهای فقیر از نظر آب است در نتیجه به این فکر افتادند که خب نزدیکترین جا کجاست که آب داشته باشه دیدند زاینده رود و بعد آمدند یک پروژه انتقال آب بین حوزهای ایجاد کردند به اسم انتقال آب زاینده رود به یزد به بهانه اینکه آب شرب یزد را تامین کنند پروژه انتقال آب زاینده رود رو انجام دادند و این مسئله تا همین امروز مورد تعارض خیلی از مردم و کشاورزانی است که حق آبه رو از آنها گرفتند و آبی را که طی قرون متمادی از آن آب استفاده میکردند را لان دارند منتقل میکنند به یزد برای آنکه صنایع فولاد و آهنی که در آنجا مستقر شده است به آب نیاز دارند.
وی افزود: چرا ما باید چنین کاری انجام دهیم؟ اگر از نظر امایش سرزمین نگاه کارشناسی به این موضوع داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که معادن سنگ آهن مان فقط استخراج در آنها انجام شود و اگه قرار است فراوری انجام شود این صنایع باید بروند جایی مستقر شوند که از نظر آب محدودیت وجود نداشته باشه، مثلاً در سواحل جنوب بروند مستقر شوند و با شیرینسازی آب دریا نیازشون را برطرف کنند.
فتحی ادامه داد: ما میتوانستیم از معادن مستقر در دل کویر از طریق یک ریل یکبار برای همیشه معادن اهن کل استان یزد را متصل کنیم به سواحل جنوب در منطقه مکران بندرعباس یا چابهار در استات سیستان بلوچستان و یا جاهای دیگر که محدودیت مصرف اب در انجاها نداشته باشند،
اما متاسفانه ما صنایع مان رو آوردیم در کنار معادن مستقر کردهایم و بعد به این فکر افتادهایم که به هر قیمتی که شده با هر هزینهای که شده با هر تبعات و اثرات زیست محیطی که ایجاد خواهد شد آب این صنایع را تامین کنیم متاسفانه ما داریم لقمه را دور سرمان میچرخانیم و میگذاریم در دهانمان، ما میتونستیم معادن سنگ آهن مان را فقط مجوز استخراج دهیم که یک سیاست غلطی برای فراوری این محصولات اتفاق افتاد.
تورج فتحی در ادامه درباره تاثیر پسماند آبی معادن بر سفرههای آب زیرزمینی اظهار کرد: وقتی ما از باطله فراوری حرف میزنیم، منظورمان این است که ماده معدنی که استخراج میشود بعد از آنکه مراحل پالایش و اسیاب رو پشت سر بگذارد و وارد خط اصلی فراوری شود و این فراوری ممکن است روش پلوتاسیوم باشد چه روش لیچینگ سیانیدی و چه روشهای دیگر، که در همه این روشها از مواد شیمیایی استفاده میشود که در محیطهای اسیدی و کاملاً قلیایی فراوری ماده معدنی انجام میگیرد.
وی ادامه داد: بعد از آنکه فراوری اتفاق افتاد، حجم زیادی باطله تولید میشود، شما اگر بعنوان کارشناس معدن نگاه کنید، میبینید اکثریت قریب به اتفاق معادن فلزی در همه جای دنیا، معادنی هستند که اصولاً عیارشون زیر درصد تعیین شده است، مثلاً معادن مس عموماً زیر دو درصد عیار دارند معادن طلا عموماً زیر چند پی پی ام طلا دارند در نتیجه شما وقتی یک تن سنگ استخراج میکنید تقریباً معادل همان یک تن سنگ تبدیل به باطله میشود منتهی باطلهای که طی یک فراوری تولید میشود مواد افزودنی و مواد شیمیایی به آن اضافه شده است.
این کارشناس محیطزیست افزود: این افزودنیها بشدت میتوانند بهصورت جدی برای محیطزیست الودگی و مخاطره ایجاد کند، ما وقتی برای مثال از معادن طلا حرف میزنیم معادن طلا در ایران همانند معادن طلائی که در افریقای جنوبی وجود داد نیست، معادن طلایی که در ایران هستند عموماً زیر ده پی پی ام یا پنج پی پی ام عیار دارند و عموماً بهصورت ذرات ریز پراکنده در بافت سنگها وجود دارند.
تورج فتحی در پایان اظهار کرد: این وقتی داخل سیستم فراوری میشوند به علت اینکه سولفیدی یا اکسیدی هستند متاسفانه باطله هایی که تولید میرکنند از درجه سمیت متفاوتی برخوردارند و عموماً برای محیطزیست مخاطره امیز وخطرناک هستند بنابراین اینها باید داخل مخازنی که کاملاً ایزوله شده باشند تخلیه شوند و این مخازن باطله هم برای آنکه همیشه ما از ایزولاسیون آنها اطمینان داشته باشیم باید مرتباً مورد پایش قرار گیرند که اگر نشتی یا انتشاری به ابهای زیر زمینی یا به منابع محیطزیست اتفاق افتاد معدنکار بتواند بلافاصله وارد عمل شود و کند از نشت آلودگی جلوگیری کند.