به گزارش می متالز، «خط لوله گوره به جاسک» احتمالا مهمترین ایدۀ اقتصادی و صنعتی دولت به شمار میآید. طرحی که برای انجام آن بیش از 5 هزار نفر در حال کار هستند. این ایده وضعیت استراتژیک صنعت نفت ایران را تغییر میدهد و قدمی اساسی برای مواجهه با تحریم کنندگان نفت ایران است. اما جزئیات این طرح عظیم چیست؟ و به چه کار اقتصاد ایران میآید؟
«گوره» نام یــک منطقه در جنوب ایران اســت. منطقهای که گفته میشود «قلب نفت در آنجا میتپد». بزرگترین تلمبهخانۀ خاورمیانه در منطقۀ گوره در بندر گناوه است که نفت هزاران چاه قدیم و جدید از اهواز و مسجد سلیمان و آغاجاری و اندیمشک و امیدیه از میان دشتها و کوههای تفتیده به آن میرسد. حالا قرار است که نفت از منطقه گوره به جاسک منتقل شود.
پیشبینی میشود این خط لوله با ظرفیت یک میلیون بشکه به کار ادامه دهد. اهداف کلان این خط لوله در پروژه چنین تعریف شده است: «هدف از اجرای طرح راهبردی و ملی انتقال نفت خام از گوره به جاسک، ایجاد ظرفیت انتقال یک میلیون بشکه نفت خام در روز، ذخیرهسازی و صادرات آن از طریق پایانۀ جدید جاسک، تضمین استمرار صادرات نفت خام، تمرکززدایی از پایانههای صادراتی و متنوعسازی آن و توسعۀ پایدار و اشتغالزایی در سواحل مکران است.»
مبدأ این خط لوله منطقۀ گوره از توابع شهرستان گناوۀ استان بوشهر است که پس از عبور از استانهای بوشهر، فارس و هرمزگان از 60 کیلومتری غرب شهر جاسک به ترمینال و تأسیسات دریایی صادرات و واردات که احداث آن نیز برنامهریزی شده است، متصل میشود. طول این خط لوله یک هزار کیلومتر است و باید سراسر مسیر خط لوله ســازگار با نفتترش باشد. در مســیر این خط لوله 5 تلمبهخانه و 3 ایســتگاه بینراهی دیده شده است.
در بخش اجرا و ساخت این طرح 6 گسترۀ خط لوله، 5 تلمبهخانه، 3 ایستگاه توپکرانی بینراهی و پایانی، 10 پست برق، 400 کیلومتر خطوط انتقال نیرو، 3 گوی شناور، 40 کیلومتر خطوط لولۀ زیردریایی و 20 مخزن ذخیرهسازی نفت خام تعریف شده که بهصورت کامل به دست پیمانکاران و مشاوران ایرانی در حال ساخت است. در حال حاضر بیش از 800 دستگاه ماشینآلات سنگین و 5 هزار نفر نیروی مستقل کاری در سراسر گسترۀ کاری این طرح مشغول فعالیت هستند.
این خط لوله عمق اســتراتژیک انتقال نفت ایران را تغییر میدهد. بهطوریکه نفت را از بوشهر به آن ســوی تنگۀ هرمز هدایت میکند. در این شرایط اتفاقاتی مانند بسته شــدن تنگۀ هرمز برای ایران بیاهمیت میشود و همزمان طرفهای دیگر حاضر در مناقشــۀ نفتی منطقه همیشه باید نگران سرنوشت تنگۀ هرمز باشند؛ چراکه نفت آنها دقیقا از همین منطقه عبور میکند.
حسن روحانی نیز در آیین افتتاحیۀ این خط لوله به این موضوع اشاره کرد: «تنها کشوری که در صورت بسته شدن تنگۀ هرمز صادرات نفت آن کلا قطع میشد ایران بود. ما شعار میدادیم که «ما در کنار تنگۀ هرمز هستیم و آبراه در اختیار ماست». این حرف کاملا درست بود، اما برای روز مبادا مشکل عظیمی برای خودمان به وجود میآمد، ولی ما از این مشکل عبور کردیم. در دولت یازدهم طرح لولهگذاری گوره - جاسک را خدمت مقام معظم رهبری توضیح دادم و ایشــان فرمودند اســتراتژیکترین طرح دولت شما این طرح است. این طرح مهمترین طرح، نهتنها از لحاظ اقتصادی، بلکه از لحاظ امنیت ملی و امنیت اقتصادی و امنیت انرژی است. بنابراین میتواند مشتریان را کاملا به ما مطمئن کند و کسی که از ما نفت میخرد باید مطمئن باشد که در هر شرایطی میتواند نفت ما را برداشت کند.»
95 درصد خط لوله گوره به جاسک تولید داخلی است. مهمترین بخش در این خط به تأمین لولهها بهخصوص در بخش دریایی مربوط است. لولههایی که بتواننــد شــوری آب را تحمل کنند و بهســرعت دچار فرسودگی نشــوند. این لولهها برخلاف ادوار گذشته در داخل ایران و با همکاری مشترک ساخته شده است. شرکت ملی نفت ایران بهعنوان سفارشدهنده به شرکتهای فولاد مبارکه و فولاد اکسین اعتماد کرده تا ساخت چنین لولههایی را برعهده بگیرنــد. آنها نیز طی یک دورۀ کوتاهمدت چندینماهه وارد عملیات ساخت شدند و در نهایت نمونههای مطلوب قابلرقابت با انواع خارجی را تحویل شرکت ملی نفت دادند.
رضا دهقان، معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران در این مورد گفته اســت: بیش از 95 درصد خدمات و تجهیزات این طرح ایرانی است و از حیث برونسپاری و استفادۀ حداکثری از توان پیمانکاران، سازندگان و مشاوران داخلی در بین طرحهای کلان شرکت ملی نفت ایران بینظیر است. تمام کارها با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در حال انجام است و امیدواریم اسفندماه امسال شاهد بهرهبرداری از این خط لوله باشــیم.
آنطور که خبرگزاری ایرنا نوشته، برای این خط لوله تاکنون 300 میلیون دلار هزینه شده و برای تکمیل طرح نیز به حدود 800 میلیون یورو دیگر اعتبار نیاز است. در ایجاد زنجیرۀ تولید لولۀ NACE، تبدیل تختال به ورق و ســپس لوله که برای نخستین بار اتفاق افتاده است، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، شرکت فولاد اکسین خوزستان، لولهسازی اهواز و ایران آروین، لولهسازی ماهشهر و لولهسازی صفا فعالیت میکنند. در این طرح حلقۀ اول توسط شــرکت فولاد مبارکه تولید میشود و در حلقۀ دوم ورق موردنیاز توسط شرکت فولاد اکسین تولید خواهد شــد و سپس لولهسازان داخلی این ورقها را تبدیل به لوله میکنند.
نخســتین محصولی کــه از بندر جاســک صادر خواهد شــد میعانات گازی پارس جنوبی است که اواخر ســال آینده انجام خواهد شد و تا قبل از پایان دولت، رساندن نفت و میعانات به جاســک آغاز میشود. ایجاد اشتغال در ســواحل مکران و سیستان و بلوچســتان یکی از مهمترین ایدههای راهبردی این خط لوله اســت. حداقل امیدواری این اســت که پتروشیمیها بتوانند در این منطقه مستقر شوند. راهاندازی این خط لوله هم برای صنایع فولادی و هم نفتی یک اتفاق مهم بوده است. ادامۀ این وضعیت به مناطق محروم میرسد و احتمالا طی چند ســال آینده وضعیت استانهای کمتر برخوردار جنوبی را تغییر میدهد.
مورد درخور توجه خط لولۀ گوره - جاســک استفاده از ورقهای تولیدی اســتاندارد صنعت نفت و صرفهجویی ارزی بیش از 300 میلیون دلاری بود. فولاد مبارکه در سال 1396 برنامهریزی تولید ورقهای خــاص نفتترش Nace را شروع کرد. با توجه به تحریم وعدم امکان خرید ورق و با حمایت آقای مهندس زنگنه تصمیم بر این شد که ورق خط لوله نفتترش صادراتی گوره - جاســک از فولاد مبارکه خریداری گردد، بهشرط آنکه کارشناسان نفت، استاندارد را تأیید کنند. جلسات مکرر در ایمیدرو بین مدیران نفت و مدیرعامل مبارکه و اکسین برقرار و تصمیمگیری شد که فولاد مبارکه تأیید فنی کارشناسان نفت را بگیرد (شهادت میدهم با تجربه مسئولیت بازرگانی در نفت در رعایت استانداردها متخصصین نفت کوتاه نمیآیند و در این مورد نیز چنین کردند) و با پیگیری مستمر و دلسوزانۀ جناب مهندس عظیمیان، مدیرعامل فولاد مبارکه، و حمایت
جناب دکتر کرباسیان، مدیرعامل شرکت نفت، و جناب مهندس دهقانی، مدیر توسعۀ نفت، استانداردها تأیید و تولید ورق خاص شــروع شد. فولاد اکسین نیز مشکلات سهامداری و مدیریتش حل شد و توانست ورقهای عریض را تولید کند و بدین ترتیب کشور از واردات ورقهای استاندارد API از ابتدای کشف نفت بینیاز و از خروج ارز جلوگیری شد و فولاد مبارکه توانست به جرگۀ تولیدکنندگان ورقهای نفت و گازترش دارای API در دنیا بپیوندد.
جاسک یکی از شــهرهای بندری باقدمت و اســتراتژیک ایران در استان هرمــزگان و در جنوب ایران، مقصدی اســت که نفت گوره برای صادرات از طریق آبهای آزاد و اقیانوس هند با 1000 کیلومتر خط لولۀ 42 اینچ به آنجا منتقل میشود. از طریق بندر جاسک میتوان با مسقط، صحار، سلاله، دبی، ابوظبی، کویت، قطر، چابهار و... ارتباط داشــت. ارتباطی که از طریق تولیدکنندگان فولاد کشــور به تحقق میپیوندد و مشخص است که صنایع فولادی به صنایع استراتژیک تبدیل شدهاند. این اقــدام از خروج میلیونها یورو ارز از کشور جلوگیری کرده است.
آنطور که پیشبینی شده با توجه به طرحها و پروژههای تعریفشده، جاسک در آیندۀ نزدیک به هاب نفتی ایران بدل میشود. بندری که با اجــرای پروژه، امکان انتقال روزانه یک میلیون بشــکه نفت خام ســنگین از منطقــۀ گوره به جاســک در اســتان هرمــزگان، امکان پهلوگیری کشتیهای بسیار بزرگ با ظرفیت 2 میلیون تن و ذخیرهسازی 10 میلیون بشکه نفت خام را پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر انتقال نفت خام از گوره به جاسک با بیش از 1.8 میلیارد دلار سرمایهگذاری، بهنوعی تمرکززدایی از پایانههای صادرات از تنگۀ هرمز را در پی دارد. ضمن اینکه سبب ایجاد اشتغال در منطقۀ مکران و توسعۀ پایدار میشود.
آبان مــاه ســال گذشــته، تــورج دهقانــی، مدیرعامل شرکت مهندســی و توســعۀ نفت، اعلام کرد که بر اساس برنامهریزیهای صورتگرفتــه در طرح انتقــال نفت خام از گوره به جاسک که فاز اول آن باید تا 18 ماه آینده به بهرهبرداری برسد، روزانه یک میلیون بشکه نفت خام از شرق هرمز ارسال و ذخیرهسازی میشود و لازم است برای اجرای این طرح تمامی اجزا هماهنگ باشند. او با بیان اینکه با بهرهبرداری از این طرح، نفت خام تولیدی در کشور از گوره به جاسک در شرق تنگۀ هرمز توسط 1000 کیلومتر لولۀ 42 اینچ و 5 ایستگاه تقویت فشار منتقل میشود اظهار کرد: برای این منظور 10 میلیون بشکه تأسیسات ذخیرهسازی ساخته میشود و در بخش دریا، احداث اسکله و خط لوله دریایی و گوی شــناور برای بارگیــری نیز در حال پیگیری است.
مدیرعامل شــرکت مهندسی و توسعه نفت، سرمایۀ لازم برای اجرای این طرح را 1.8 میلیارد دلار ارزی و 350 میلیارد تومان اعتبار ریالی دانست و افزود: به دلیل تحریمها تأمین لوله از خارج با مشــکل مواجه شــد، اما با تلاش متخصصان داخلی این نگرانی برطرف شده و اکنون شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه هستیم.
دهقانی با تأکید بر این مسئله که اکنون تمام فعالیتهای اجرایی در تمام نقاط طرح آغاز شده و در 50 جبهۀ کاری مشغول به فعالیت هستند، ادامه داد: با توجه به اینکه طرح انتقال نفت خام از گوره به جاسک طرحی استراتژیک است، لازم است این طرح در زمان مشخص به پایان برسد.
احداث خطوط 42 اینچ انتقال نفت خام از تلمبهخانۀ گوره به پایانۀ جاسک بهطور تقریبی 1000 کیلومتر نیز از طرف 6 پیمانکار ایرانی در حال انجام است که هر گستره به ترتیب شامل 164،157،134،157،148 و 235 کیلومتر خط لوله اســت.در محل اراضی غرب جاســک هم احداث دو پالایشــگاه و ســه مجتمع پتروشیمی در دســتور کار است که از سوی سرمایهگذاران بخش خصوصی انجام میشود. احداث مخازن ذخیرهســازی نفت خام نیز از ســوی یک پیمانکار داخلی در حال انجام اســت. این پــروژه در چارچوب B.O.T انجام میشود؛ اینگونه که سرمایهگذار برای طرح انتخاب و پس از احداث آن در طول یک دورۀ 3 ساله، به مدت 15 ســال این مخازن به شــرکت ملی نفت ایران اجاره داده میشود و مالکیت مخازن پس از 15 سال بدون هزینه به شرکت ملی نفت ایران منتقل میشود.
اگرچه پروژۀ خط انتقال نفت جاسک پروژهای نفتی است و قرار اســت تنگۀ هرمز با آن دور زده شــود، اما بدون حضور شرکتهای فولادی چنین اقدامی غیرممکن بود. شرکتهایی که با داخلیسازی و تهیۀ مقدمات کار، پروژه را به پیش میبرند و به صنعتی استراتژیک در کشور تبدیل شدهاند.
البته فولاد در همه جای دنیا نقش استراتژیک دارد. طبق گزارش ایمیدرو، «صنعت فولاد علاوهبر صنعتی شدن کشورهای غربی و بلوک شرق سابق، در توسعۀ کشورهای شــرق آسیا نیز نقش محوری بازی کرده است. در این میان، کشــورهای بدون منابع طبیعــی و مواد اولیۀ لازم برای ایجاد صنعت فولاد نیز به اســتقرار این صنعت در کشور خود مبادرت ورزیدند. ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، توســعه و تداوم خود را بر آهن و فولاد بنا نهاد و اکنون اســاس صنایع شیمیایی و صنایع ســنگین این کشور بر صنعت فولاد تکیه دارد. کــرۀ جنوبی همانند ژاپن بدون داشــتن مــواد اولیه و منابع انرژی و حتی بازار داخلی مناســب برای توسعۀ خود به این صنعت روی آورد. تولید ســالانه حدود 780 میلیون تن فولاد توسط چین و رشد دورقمی اقتصاد این کشور حتی در شرایط بحرانهای اقتصاد جهانی، نمونههایی از نقش محوری صنعت فولاد در توسعۀ صنعتی است. با توجه به این شواهد، سیاستهای صنعتی کشورهای توسعهیافته بهخصوص نقش سیاستهای صنعتی ژاپن و ببرهای آسیای شرقی و چین، درسهای جدیدی برای توســعه محسوب میشوند.
از نکات مهم موردتوجه در تجربۀ توسعۀ کشورهای شرق آسیا اینکه در این کشورها هم نقش دولت توسعهگرا و هم نقش اقتصاد آزاد و بخش خصوصی برجسته اســت. البته نباید فراموش کرد که تحقق توســعۀ صنعتی توســط بخش خصوصی، بدون تقبل انجام سرمایهگذاریهای زیربنایی و ایجاد زیرساختها توسط دولت امکانپذیر نیست. بلکه پیشگامی دولتها در فراهم آوردن این زیرساختها و هدایت و برنامهریزی آنها برای تکمیل حلقههای مفقودۀ توسعه و تعالی جوامع عقبمانده از ضروریات است.
به این ترتیب سالهاست که کشــورهای پیشــرفته از فولاد بهعنوان راهی برای رسیدن به توسعه استفاده میکنند و موفق هم بودهاند. باید دست اندرکاران تأثیرگذار زیر یک چتــر فرماندهی واحد اقدامات صورتگرفته در حوزۀ معدن و فولاد را موردبازنگری و ارزیابی قرار دهند، زیرا اگر فکری برای رشد و توسعۀ نامتوازن و ناهماهنگ صنعت فولاد فعلی کشور نشود، هیچ تناســبی میان حلقههای زنجیره بهرغم تلاشها ایجاد نخواهد شد. درواقع هنگامی که بدانیم جنس فولاد متأثر از بخش معدن، بخش خصوصی ســرمایهگذار در آن، بخش دولتی، صنعت حملونقل، واحدهای ذوب، احیا و نورد و بازار و بورس است، لزوم وجود یک مرکز فرماندهی برای سامان دادن به اقدامات بیضابطهای که در آن شــده بیشازپیش پررنگ میشود.
به نظر میرسد فولاد صنعتی استراتژیک است که میتوان از طریق آن مســیرهای توســعه در دیگر بخشهای اقتصاد را طی کرد.