تاریخ: ۳۱ تير ۱۳۹۹ ، ساعت ۰۱:۵۲
بازدید: ۲۵۰
کد خبر: ۱۱۸۸۶۱
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

چرا خریداران خانگی علی‌رغم گرانی ارزهای خارجی مقابل صرافی‌ها صف می‌بندند؟

می متالز - روز گذشته درحالی قیمت دلار در بازار آزاد برای دقایقی مرز 26 هزار تومان را رد کرد که همزمان شاهد افزایش تعداد خریداران خانگی دلار علی رغم محدودیت‌های کرونایی مقابل صرافی‌های مجاز برای تهیه دلار 23 هزار تومانی بودیم.
چرا خریداران خانگی علی‌رغم گرانی ارزهای خارجی مقابل صرافی‌ها صف می‌بندند؟

به گزارش می متالز، شاید روزی هیچ‌ کس فکر نمی‌کرد قیمت خرید یک اسکناس 100 دلاری به چیزی بیش از 2 میلیون و 500 هزار دلار برسد، شاید هیچ کس فکر نمی‌کرد هرقدر نرخ اسکناس دلار گرانتر شود تعداد خریداران بازار آزاد هم بیشتر شود؟ شاید همه باور داشتیم اگر دلار گران شود بسیاری از خریداران بازار را ترک می‌کنند.

به‌راستی چرا با هربار صعودی شدن قیمت دلار تعداد خریداران خانگی در مقابل صرافی‌ها بیشتر می‌شود و گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی مرتبط با خرید و فروش ارزهای خارجی پربازدیدتر؟

واقعیت امر چیست که بازار خانگی ایران اینقدر تشنه ارزهای خارجی است و هرگز نمی‌توان انتهایی برای آن متصور شد؟

 

از ابتدای دهه 90 مردم وارد میدان شدند

مهدی تقوی، اقتصاددان در این زمینه به خبرنگار ما گفت: یکی از تبعات اقتصاد تک محصولی مثل ایران که تمام نیازها براساس دلارهای نفتی تامین می‌شود دقیقا همین است که اکنون تجربه می‌کنیم.

تقوی در ادامه افزود: ایران از زمانی که نفت را به عنوان اصلی‌ترین کالای صادراتی خود تعیین کرد تمام آینده اقتصادی کشور را به دلارهای نفتی گره زد و مردم هم برهمین اساس برنامه‌ریزی کردند. یعنی دلار در معیشت تمام خانوار ایران اثرگذاری دارد و همین نکته دید مردم به اسکناس‌های خارجی را تغییر داده است.

این اقتصاددان معتقد است با توجه به نوسان‌های نرخ دلار و همچنین شرایط اقتصادی از ابتدای دهه 90 شمسی مردم نسبت به ارزش این کالا حساس شده‌اند و تلاش کرده‌اند با استفاده از روند افزایشی نرخ آن ارزش سرمایه‌های ریالی خود را حفظ کنند، به همین دلیل شرایط فعلی را در ایران تجربه می‌کنیم.

تقوی تصریح کرد: امروز به دلیل کارشکنی‌های آمریکا علیه اقتصاد کشور شرایط تولید و صادرات با مشکلاتی مواجه شده که عاملی در کاهش ارزش ریال شده و بسیاری از مردم بخصوص افرادی که زیاد سررشته‌ای هم از بازار ندارند به تبع از دیگران وارد بازار تقاضای ارزش شده‌اند و همین موضوع را نگران کننده‌تر می‌کند.

این اقتصاددان معتقد است گره خوردن زندگی روزانه مردم به نرخ دلار عاملی در هیجانی شدن بازار شده و می‌بینیم بسیاری از خریداران عادی برای دسترسی به دلاربا نرخ دولتی مقابل صرافی‌ها صف بسته‌اند.

به گفته وی برای اینکه این حساسیت از بازار خارج شود و صف خریداران خانگی از بازار کنار برود بهترین راهکار این است که دولت و مسوولان بانک مرکزی بگونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که  جذابیت این بازار کاهش یافته و مردم بیشتر به سمت بازارهای قابل کنترل دیگر مثل بازار سرمایه روانه شوند تا به این ترتیب با حذف تقاضای کاذب در بازار ارز قیمت‌ها نیز متعادل‌تر شود.

 

فرهنگ مدیریت شخصی سرمایه‌ها

این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: البته برخی سیاست‌گذاری‌های اشتباه در گذشته از سوی مسوولان بانک مرکزی یا دولت باعث شد تا مردم تقریبا به سیاست‌های آنها بی‌اعتماد شوند و علاقمند باشند سرمایه‌هایشان را خودشان مدیریت کنند.

تقوی به خبرنگار ما گفت: اگرچه امروز نرخ سود در بازار سرمایه بسیار مناسب است، اما وقتی شبهاتی در این زمینه مطرح می‌شود و برخی می‌گویند حباب بورس به زودی از بین می‌رود چطور انتظار داریم سرمایه‌ها در این بخش دوباره وارد شود؟

به گفته تقوی با درنظر گرفتن اینکه اصولا بسیاری از صاحبان سرمایه بخش اندکی نقدینگی در اختیار دارند و همین روند در تعیین مسیر سرمایه‌گذاری‌هایشان تاثیرگذار است و بازار ارز بهترین و ساده‌ترین بازار برای جذب سرمایه‌های اندک است، چون بسیاری از صاحبان اینگونه سرمایه‌ها حوصله ورود به بازار سرمایه‌را ندارند و البته اعتمادی هم به کارگزاری‌ها ایجاد نشده است.

 

30میلیارد دلار خانگی چه شد؟

جذابیت خرید ارزهای خارجی درحالی طی روزهای اخیر خودنمایی کرده و شاهد تشکیل صف‌های طولانی پشت در صرافی‌های مجاز هستیم که باید از خودمان بپرسیم تکلیف 30 میلیارد دلار ارز خانکی که مسوولان سخن آن دارند چه شد؟

اوایل دهه 90 شمسی بود که مسوولان اقتصادی دولت و البته مجلسی‌ها سخن از وجود انبوهی از ارزهای خارجی در خانه‌ها کردند و برای جذب این سرمایه فریز شده برنامه‌هایی هم ارایه کردند.

برنامه‌هایی که از افزایش جذابیت سپرده‌های ارزی تا امنیتی کردن جو بازار پیش رفت اما تقریبا با گذشت نزدیک به یک دهه از اجرای این سیاست‌ها می‌بینیم نه تنها کاهشی در این زمینه نداشتیم بلکه همچنان جذابیت بیشتری برای خرید اسکناس فیزیکی در میان اقشار مختلف مردم ایجاد شده است.

در این زمینه بسیاری از کارشناسان اقتصادی تاکید دارند نبود اطمینان از سیاست‌های اقتصادی دولت و البته جذابیت بیشتر بازار ارز برای بخش‌های مختلف مردمی باعث شده تا همچنان تقاضای خرید اسکناس دلار در میان مردم بالا بوده و علی‌رغم افزایش قیمت اسکناس‌های خارجی در ارقامی غیرقابل تصور بازهم صفوف خرید تشکیل شود.

محمد کشتی‌آرای، رئیس اسبق اتحادیه طلا و جواهر تهران معتقد است، از نیمه دوم سال گذشته برخی بازارهای موازی که معمولا برای صاحبان سرمایه‌های خرد و کلان جذاب بودند از دایره توجه خارج شدند و انتخاب‌های اندکی برای سرمایه‌های سرگردان باقی ماند.

کشتی‌آرای در ادامه افزود: ساده‌ترین بازار قابل دسترس برای همه مردم طلا و دلار است چون نیازی به شرایط خاصی برای خرید نیست و به‌سادگی می‌توان از این بازارها استفاده کرد پس کاملا طبیعی است که با از بین رفتن جذابیت سایر بازارها این بازار شاهد افزایش تقاضا باشد.

وی تصریح کرد: طلا و سکه یکی از بازارهای موازی با دلار است اما بازهم با درنظر گرفتن میزان اجرت، مالیات و شرایط نگهداری مصنوعات طلا می‌بینیم سرمایه‌های خردتر بیشتر به سمت بازار دلار حرکت می‌کند چون اسکناس دلار مشمول این موارد نیست و حتی سر برخی از خیابان‌های معروف می‌توان خرید کرد.

این کارشناس بازار طلا معتقداست تا زمانی که جذابیت این بازارها برای مردم عادی بالا باشد نباید انتظار کاهش تقاضای کاذب در این موارد داشته باشیم، بنابراین دولت اگر واقعت تصمیم به مدیریت بازار را دارد باید سیاست‌هایی در پیش گیرد که تقاضای کاذب در بازار نداشته باشیم.

کشتی‌آرای تصریح کرد: این آشفته بازار و نابسامانی‌های قیمتی به هیچ عنوان برای کسبه و بازاریان مناسب نیست چون در سایه این تنش‌ها کاسبی نیست و رکود تورمی ایجاد می‌شود دقیقا شرایطی که اکنون صنف طلا فروش با آن روبروهستند.

 

و اما کلام آخر..

ثبت تصاویر صفوف طولانی مقابل صرافی‌های مجاز روز گذشته در پایتخت و بسیاری از کلانشهرها حکایت از این دارد که همچنان حجم دلارهای خانگی درحال افزایش است و ظاهرا خبری هم از کاهش آنها نیست.

برآورده نشان می‌دهد صاحبان خرد سرمایه که همان افراد بازنشسته یا جوانان جویای کار هستند تلاش می‌کنند تا با تبدیل اندک سرمایه‌ای که در اختیار دارند از این بازار آشفته سهمی برای خود مدنظر داشته باشند باشند تا شاید علاوه بر رشد اندک سرمایه‌هایشان حداقل از نزولی شدن آن به دلیل بی‌ارزش شدن پول ملی بهره‌مند باشند.

این درحالی است که نه تنها براساس قواعد اقتصادی بلکه شواهد موجود این تقاضای کاذب پتک سنگینی برسر اقتصاد کشورمان است و بد نیست مسوولان و سیاست‌گذاران به روند افزایشی و اثرات ویرانگران شبهه‌پول در اقتصاد توجه ویژه داشته باشند چون ظاهرا این‌بار شبهه‌ به جان بازار افتاده و می‌تواند مشکلات عمده‌ای به دودوتای اقتصادی کشورمان تحمیل کند.

عناوین برگزیده