به گزارش می متالز به نقل از خبرگزاری دانشجو، نام هپکو و هفتتپه پیش از اعتراضات کارگری به هم گرهخورده است. این دو غول صنعتی ازجمله دهها کارخانهای بودند که طی سالهای گذشته با خصوصیسازیهای رانتی و غیر شفاف از پا درآمدند و این موضوع منجر به افت شدید تولید کارخانه و تعدیل نیروی بسیاری از کارگران شد بهطوریکه در هپکو بیش از هزار کارگر و در کشت و صنعت هفتتپه حدود ۵۰۰ کارگر طی سالهای واگذاری شرکت به سازمان خصوصیسازی اخراج و بیکار شدند.
این روند معیوب حتی بارها این دو غول صنعتی را به مرز ورشکستگی رساند و پسازآن هر بار حقوق کارگران با تأخیر چندماهه پرداخت میشود، مسالهای که باعث اعتراضات و تجمعات هرچند وقت یکبار کارگران شده و توقف خصوصیسازی را به یکی از مطالبات اصلیشان تبدیل کرده است.
اما در این میان، زخم خصوصیسازی بر پیکرهی کارخانهها و کارگران بسیاری در استانهای مختلف واردشده است؛ کارخانههایی که شاید نامشان کمتر به گوش خورده باشد، اما با همین خصوصیسازیهای ناموفق، اخراج هزاران کارگر و تعطیلی کامل کارخانهها رقم خورده است.
طبق برآورد خبرگزاری دانشجو در استانهای مختلف بیش از ۵۰ نمونه ناموفق خصوصیسازی بر اساس کاهش حدود ۵۰ درصدی شاخص بهرهوری و تعدیل نیروی انسانی وجود دارد که استانهای آذربایجان شرقی، گیلان، فارس و مازندران ازنظر تعدد کارخانهها و توقف کامل تولید در وضعیت بغرنجتری قرار دارند. جزئیات این آمار به تفکیک استانها در جدول زیر ذکرشده است.
بیکاری ۵۰ هزار کارگر، دستاورد خصوصیسازیهای رانتی
طبق برآوردهای صورت گرفته خصوصیسازیهای ناموفق در کشور منجر به بیکاری حدود پنجاه هزار کارگر شده است و در این میان دهها کارخانه و بنگاه اقتصادی متضرر شده یا به تعطیلی کامل کشیده شدهاند. کارخانههایی که بعضاً حتی در رسانهها دیده و شنیده نشدهاند و امروزه از آنها تنها پیکرهای بیروح باقیمانده است. در ادامه به چند مورد از این کارخانهها میپردازیم.
لاستیکسازی دنا و هزاران کارگر بیکار شده
کارخانه لاستیکسازی دنا درگذشته یکی از بزرگترین صنایع کلانشهر شیراز به شمار میرفته است؛ صنعتی که پس خصوصیسازی و واگذاریهای مکرر بحرانهای مالی و کارگری بسیاری را پشت سر گذاشت.
سرانجام بیکفایتی مدیریتی، کاهش تولیدات و تعدیل نیروی این واحد صنعتی منجر به تجمع و اعتراضات صنفی کارگران شد، اعتراضهایی که سرانجام با ممانعت کارگران از ورود اعضای هیئتمدیره شرکت به کارخانه و به دست گرفتن اختیار کارخانه در واکنش به اخراج نمایندگانشان، به اوج خود رسید.
در این کارخانه پیش از خصوصیسازی بیش از ۲۰ هزار پرسنل و کارگر بهصورت غیرمستقیم و حدود ۲ هزار نفر بهصورت مستقیم مشغول به کار بودهاند که با تعطیلی کامل این واحد صنعتی، بیکار میشوند.
آزمایش، کارخانهای که انبار پیاز شد!
کارخانه آزمایش مرودشت در استان فارس که زمانی تولیدات آن ازجمله کولر، یخچال، پنکه و... از برندهای معروف ایرانی بود اوایل سال ۸۸ از طریق بورس به بخش خصوصی واگذار شد و پسازآن به دلیل مشکلات متعدد پیشآمده با افت تولید مواجه شد و به تعدیل نیرو از ۱۴۰۰ کارگر به ۱۶۰ نفر روی آورد. درنهایت با عدم پیگیری مسوولین، این کارخانهی برند معروف ایرانی به تعطیلی کشانده شد تا جایی که مدتها پیش فیلمی در فضای مجازی دستبهدست شد که نشان میداد سالن بزرگ این کارخانه به انبار پیاز تبدیلشده است!
ایرانیت و فروش غیرقانونی اموال کارخانه
کارخانه ایرانیتِ تهران و اصفهان درروند خصوصیسازی داستان عجیبی دارد. گفته میشود مسوولین این شرکت بدون برگزاری مزایده قانونی، اقدام به فروش برخی از دستگاهها و تأسیسات زیربنایی کارخانه به پیمانکاران ضایعات نمودهاند درحالیکه این شرکت سهامی عام بوده و فروش سلیقهای اموال کارخانه منع قانونی دارد!
این کارخانه از دیماه سال ۹۵ تولید ناچیز خود را متوقف کرد و هر بار پرداخت حقوق کارگران را به تعویق میانداخت. کارخانه ایرانیت درنهایت با اخراج تمامی کارگران به تعطیلی کشانده شد.
خصوصیسازی، غول پلی اکریل را بهزانو درآورد
شرکت پلیاکریل اصفهان که شامل ۶ کارخانه است از سال ۸۸ به دنبال خصوصیسازی نامناسب، درگیر مشکلات متعددی شد بهطوریکه با واگذاری این شرکت، ۴ کارخانه و برخی از خطوط تولید آن رو به تعطیلی رفت و تعدادی از کارگران بیکار و پرداخت حقوق آنها با تعویق چندین ماهه مواجه شد.
همچنین چند روز بعد از انحلال چهار شرکت، هیئت اجرایی پلی اکریل در اطلاعیهای با تأکید بر اینکه تا سه ماه دیگر خبری از تولید نیست، به کارگران اعلام کرد که اگر شب عید بیمه بیکاری میخواهید، زودتر خداحافظی کنید! این درحالیکه است که پلی اکریل ازجمله شرکتهای باعظمت در دههی ۷۰ بوده است و کارگرانش در آن زمان از وضعیت مالی نسبتاً مناسبی برخوردار بودهاند.
زخم خصوصیسازی بر پیکر شرکت کالسیمین
شرکت کالسیمین در زنجان، فعالیت خود را درزمینه تغلیظ روی آغاز کرد. کالسیمین ازجمله کارخانههایی است که پس از خصوصیسازی با کاهش شدید تولید مواجه شد بهطوریکه تولیدات کارخانه از ۱۰۰ تن به ۲۰ تن کاهش یافت. این روند بیانگر تعطیلی ۸۰ درصدی تولید در این کارخانه است.
همچنین کالسیمین قبل از واگذاریهای متعدد حدود یک هزار و ۲۰۰ نفر نیرو داشته است که ۳۰۰ نفر آنها به بهانهی تعدیل نیرو اخراج شدند.
احوالِ ناخوش کارخانهی کیوان همدان
کارخانهی کیوان در همدان با بیش از ۴ دهه فعالیت در حوزه تولید مواد غذایی پس از خصوصیسازی حال و روز خوشی ندارد.
این کارخانه توانایی و پتانسیل تولید ۳۰ نوع محصول را داشت و در بهمنماه سال ۸۸ به بخش خصوصی واگذار شد و پسازآن تعدیل نیرو در این کارخانه قوت گرفت بهنحویکه هرسال شماری از کارگران این واحدِ تولیدی اخراج میشدند.
سرانجام از حدود ۹۰۰ کارگر این کارخانه ۶۳ نفر باقی ماندند و تولید کارخانه متوقف گشت.
قصهی پرغصهی ماشینآلات صنعتی تراکتورسازی
شرکت ماشینآلات صنعتی تبریز که دارای کارخانههای متعددی مانند آهنگری تراکتورسازی، ریختهگری تراکتورسازی، موتورسازان تراکتورسازی و دمات صنعتی است در سال ۸۵ به بخش خصوصی واگذار شد. تولید این شرکت سرانجام در سال ۹۳ عملاً متوقفشده و کارگرانش ۱۸ ماه حقوق نگرفتند. این کارخانه با داشتن حدود ۳۰۰ کارگر با ۲۸ ماه عدم پرداخت حقوق و یا تأخیر در پرداخت مواجه بود که مشکلات متعددی را برای کارگران در پی داشت.
واگذاری به افراد نااهل و عملکرد غلط آنان باعث شد که شرکت پرتوان و قدیمی ماشینآلات تراکتورسازی در آن زمان به سازمان تأمین اجتماعی، اداره کل امور مالیاتی و بانکهای متعدد آذربایجان شرقی بدهی داشته باشد و درنهایت تعطیلی کامل کارخانه رقم خورد.
گیلان، قربانی خصوصیسازی
تعداد زیادی کارخانه در استان گیلان وجود دارد که بعد از واگذاریهای نادرست به مرز تعطیلی کشانده شده و حدود ۲۵٬۰۰۰ کارگر در این روند بیکار شدند. ازجمله این کارخانهها میتوان به رشت الکتریک گیلان، فرش گیلان، نیکنوش، جوراب گیلان، کنف کار، ایران کنف، پیله ابریشم شمال، چینی گیلان، پارس ایران، کفش بهپا، صنایع ابریشم صومعهسرا، نخ تاز، پرسان، لرکاس تندر، الو مکث، پلاستیک شمال، لولهسازی شمال، صنایع چوب رشت، گیلان پاکت (۴ کارخانه در لاهیجان)، ایران جیکا، نازپوش، چرم رودبار، چرم گیلان، ریسندگی گنجه، کفش گنجه، آلومینیوم خزر، یورتان، کاشی گیلان و سیمان لوشان، خاور، فومنات، ایران برک، ایران پوپلین و صنایع چوب اسالم اشاره کرد.
بیشتر این تعطیلیها نیز اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ بوده است و به علت حجم بالای کارخانهها و عدم اطلاعات دقیق، گزارشهای بسیار کمی از وضعیت این شرکتها در دسترس است.
جنگزدگی سوریه از خصوصیسازی آغاز شد!
سیاوش فلاحپور، تحلیلگر مسائل بینالملل بیان میکند مقدمهی جنگزدگی سوریه از خصوصیسازیها و واگذاریهای رانتی آغاز شد؛ خصوصیسازیهای انحصاری که منجر به افزایش فقر، توسعهی فساد و بیکاری بسیاری از جوانان سوری میگردد و تحریمهای خارجی و رکود اقتصادیِ این کشور وضعیت را تشدید میکند.
این مدل خصوصیسازی که منجر به اعتراضات معیشتی مردم و سپس موجسواری دشمنان خارجی بر اعتراضات مردمی سوریه و درنهایت جنگزدگی آن گشت در ایران نیز به همان صورت پیاده شده است. وضعیت مشابهی که عدهای ذینفع در آن فربه میشوند و بسیاری از کارگران بیکار!
معضلی که اگر توسط مسوولین بهدرستی درک و راهی برای اصلاحش اندیشیده نشود میتواند سوریه سازیی ایران را رقم بزند!
خصوصیسازی یا خصوصیسوزی؟
هدف از قانون سیاستهای کلی اصل ۴۴ و خصوصیسازی، شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، ارتقاء کارایی بنگاههای اقتصادی، افزایش سهم مردم از قدرت اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی و افزایش سطح عمومی اشتغال بیانشده است.
اما واقعیتهای موجود نشان میدهد نهتنها هیچکدام از این اهداف محقق نشده بلکه حتی برخلاف آنها گام برداشتهشده است؛ بهعنوانمثال متوسط رشد اقتصاد ملی در دههی ۹۰ و همچنین متوسط نرخ رشد سالانه بهرهوری بنگاههای اقتصادی طی سالهای پس از ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴، نزدیک به صفر بوده است.
علاوه بر آن خصوصیسازی به معنای مردمی شدن اقتصاد و کوچک کردن سهم دولت از کیک اقتصاد محقق نشده است. طبق بررسیهای انجامگرفته، هرچند پس از ابلاغ سیاستها، تعداد شرکتهای دولتی ۳۲ درصد کاهشیافته، اما حجم بودجه شرکتهای دولتی رشد ۲۰ درصدی داشته است!
یکی دیگر از اهداف خصوصیسازی افزایش سطح عمومی اشتغال بیانشده است درحالیکه با واگذاریهای اشتباه حدود ۵۰ هزار کارگر اخراج شدهاند. با توجه به آنکه هزینه ایجاد شغل برای هر فرد حدود ۶۰ میلیون تومان است دولت که همواره با کسری بودجه مواجه است جهت ایجاد شغل جدید برای کارگران اخراج شده درروند خصوصیسازیها باید حدود ۳٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان هزینه کند!
علاوه بر آن طبق مطالعات سازمان خصوصیسازی درباره ۹۲ شرکت واگذارشده، عملکرد ۵۵ شرکت پس از واگذاری نسبت به قبل از واگذاری بدتر شده است.
مجموعاً دستاوردهای ۱۵ سال خصوصیسازی نشان میدهد نهتنها اهداف تعیینشده محقق نشده بلکه بر اساس برآورد برخی منابع، موفقیت اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ کمتر از ۲۰ درصد بوده است!
خبرگزاری دانشجو طی پرونده ویژهی «زخم خصوصیسازی» به آسیبشناسی ۱۵ سال خصوصیسازی و پیگیری وضعیت کارخانههای واگذارشده و کارگران خواهد پرداخت.