تاریخ: ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ ، ساعت ۲۳:۴۲
بازدید: ۳۰۶
کد خبر: ۱۱۹۵۶
سرویس خبر : انرژی
بررسی صادرات گاز ترکمنستان به هند

لشگر کشی گازی "تاپی "در برابر "صلح "

می متالز - صادرات گاز در کشور ما یکی از آن موضوعاتی است که می‌تواند محلی برای مناقشه باشد. در شرایطی که ایران بیشترین منابع گازی جهان را در اختیار دارد به دلیل توسعه نیافتگی در صنعت تولید و فرآورش گاز و مصرف فراوان داخلی نمی‌تواند به راحتی از صادرات گاز صحبت کند.
لشگر کشی گازی "تاپی "در برابر "صلح "

به گزارش می متالز به نقل از ایلنا،  بنابر اظهارات کارشناسان شرکت ملی نفت ایران، مخازن گازی ایران تا سال ۱۶۰۰ می‌توانند قابل بهره‌برداری باشند. کشور ما به عنوان منطقه ای  که ذخایر گاز بالایی دارد و با بیش از 30 هزار کیلومتر خط لوله پرفشار و با سایز بالا در سراسر کشور و نیروی انسانی کارآمد، ظرفیت کافی برای تبدیل شدن به هاب منطقه را دارد اما رتبه کشور در تجارت گاز بسیار پایین و در صادرات ‌با فرض قدر مطلق ورود و خروج گاز از مرزهای کشور‌، عملا ما صادرات ناچیزی داریم زیرا میزان گاز صادراتی به ترکیه تقریبا برابر گاز وارداتی از ترکمنستان است بطوری که بنا به آمار موجود در سال 2014 میلادی مجموع صادرات گاز ایران 9 میلیارد و 750 میلیون متر مکعب و میزان واردات شش میلیارد و 328 میلیون متر مکعب بوده و در نتیجه تراز تجاری گاز ایران در سال گذشته سه میلیارد و 400 میلیون متر مکعب بوده است. 

همچنین تسنیم نیز در اوایل امسال نوشت: در سال 92 سهم ایران از تجارت جهانی گاز کمتر از 2 درصد بود و مقرر شده بود در راستای رسیدن به اهداف چشم انداز 1404 به منظور رسیدن سهم تجارت گازی ایران به 10 درصد، در طول دولت یازدهم شاهد افزایش سهم ایران از تجارت جهانی گاز باشیم. اما با وجود اینکه در سال 92 ایران تنها به ترکیه صادرات گاز داشت و درصد کمی از تبادل گازی با ارمنستان و نخجوان در قالب سوآپ گاز و برق داشتیم، امروز پس از 4 سال همچنان مشتریان گاز ایران همین کشورها هستند و قراردادها و تفاهم نامه هایی که با کشورهای عراق، عمان و پاکستان داریم، هیچ کدام در طول 4 سال فعالیت دولت یازدهم به مرحله اجرا نرسیده اند.

در این میان یکی از حسرت برانگیز ترین بخش های صادرات گازی ایران به خط لوله صلح باز می گردد. خط لوله ای که بازگویی بخشی از سرگذشتش مجددا لازم به نظر می رسد.

داستان این خط لوله به سال 1999 باز می‌گردد. زمانی که قرار شد ایران خط لوله ای به طول 2700 کیلومتر به هند بکشد تا با آن گاز خود را از مسیر پاکستان به این کشور ارسال کند.بر اساس این قرار مبنا بر این گذاشته شد تا 1100 کیلومتر از این خط در ایران، 780 کیلومتر در پاکستان و الباقی یعنی 600 کیلومتر هم در هند احداث شود. طرفین قرار گذاشتند هر روز  150 میلیون متر مکعب گاز ایران را به هند برسانند و البته پاکستان 60 میلیون متر مکعب از این گاز را برای مصارف خود بردارد. در حقیقت سهم هندوستان از خط لوله صلح روزی 90 میلیون متر مکعب بود. همان روزها بسیاری از کارشناسان گفتند هزینه این طرح 7 میلیارد دلار است و نه 4.5 میلیارد دلاری که در حساب و کتاب اولیه اعلام شده است. سال 2002 کلنگ ها و بیل ها به کار افتادند. قرار بود تا سال 2014 این خط لوله تکمیل شود. اما باز هم سایه سنگین سیاست روی منطقه افتاد. امریکا هرگز حاضر نبود این پروژه به سرانجام برسد و شرق ایران تحت تاثیر مبادلات تجاری گازی کشور ما قرار بگیرد.از سوی دیگر این خط لوله می توانست همانطور که مسما به اسم صلح شده و به آی پی آی معروف شده بود، تنش‌های قدیمی بین هند و پاکستان را برطرف کند و از این لحاظ نیز برگ برنده ای برای توجیه  مولفه های سیاسی  ایران در منطقه باشد. این کار امتیازات  فراوانی برای ایران داشت. اما همانطور که انتظار می‌رفت هند به تاثیر از فشار های امریکا و همچنین چشم تنگی سعودی ها و دست دست کردن ایران و پاکستان خیلی راحت خود را کنار کشید. از آن سو پاکستان هم دست‌های خالی خود را نشان داد و از ایران و روسیه و چین خواست تا در تامین هزینه های مربوط به خود  این پروژه را به پیش ببرند.طبیعی بود که ایران زیر بار چنین خواسته ای نرود.چون پاکستان 500 میلیون دلار وام می‌خواست و زنگنه وزیر نفت هم اظهار وجود و تایید تمام قد هندوستان را  برای دومین مصرف کننده گاز این خط طلب می کرد.

ذکر این نکته با اهمیت است که بدانیم بر پایه اطلاعات منتشر شده، پاکستان  گاز مورد نیاز خود را از قطر ۳۵ درصد گران‌تر از گاز ایران خریداری می‌کند و بنابراین، گفته پاکستانی‌ها که ما پولی برای ساخت خط لوله واردات گاز از ایران نداریم کمی غیرقابل باور است.

به هر رو  این پروژه  در خلال زمان، معطل ماند  ماند تا زمزمه جایگزینی خط لوله ای گازی به نام "تاپی" مطرح شد.نامی که برگرفته از حرف اول اسامی کشور هایی شامل ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان بود.این خط لوله به رغم آنکه احساس خطر را در میان مسئولان نفتی کشور ما برانگیخته بود اما عملا فقط با واکنش های مقطعی آنها روبرو می شد که خط لوله تاپی به سرانجام نخواهد رسید.این را در پاسخ صریح حمیدرضا عراقی معاون وزیر نفت در امور گاز هم می توان مشاهده کرد که گفت نتایج تمامی مطالعات نشان می‌دهد، ساخت خط لوله تاپی اقتصادی نیست.

عراقی حتی تاکید کرد که  هزینه ساخت این خط لوله انتقال گاز طبیعی حدود ۲۵ میلیارد دلار برآورد می‌شود که رقم بسیار بالایی است. اما به رغم این اظهار نظرها سرانجام  احداث این خط لوله با حضور سران کشورهای پاکستان، افغانستان و ترکمنستان و هند، آغاز شد. اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان، قربا‌نقلی بردی‌محمدف، رئیس جمهوری ترکمنستان، شهید خاقان عباسی، نخست وزیر پاکستان، و ام جی اکبر، وزیر امور خارجه هند، از مسئولان حاضر در این مراسم بودند.

اظهارات جان کمال وزیر نفت پاکستان هم قابل توجه است که پیش از این گفته بود کشورش قرار نیست تاپی را جایگزین خط لوله صلح کند.در ظاهر امر هم نیازهای گازی پاکستان بالاتر از آن چیزی است که فعلا اعلام می‌شود. اما واقعیت این است که در حال حاضر خط لوله تاپی عملا دارد جای خالی گاز ایران در جغرافیای انرژی منطقه شرق و شبه قاره هند را بازی می‌کند. آمارها حکایت می‌کنند که پاکستان تا یکی دوسال آینده به 20 میلیون تن گاز سالیانه برای مصارف خود نیاز دارد و این در حالی است که این نیاز در سال‌هایی نه چندان دور به 30 میلیون تن نیز می‌رسد. بر این اساس بازار گرم تجارت گازی در منطقه بی شک متاثر از دیپلماسی قدرت های بزرگ باقی خواهد ماند مشروط بر این که موضع ایران به بهانه عدم همکاری کشورهای دخیل و یا توسعه نیافتگی و نبود زیر ساخت‌ها همچنان ضعیف باقی بماند.بی تردید ایران نباید در این موضع باقی بماند. هزینه قابل توجه احداث خط لوله صلح نباید از محاسبات وزارت نفت  و دولت برکنار بماند. نباید از یاد برد که هندی ها و پاکستانی ها همچنان به گاز ایران محتاجند.

عناوین برگزیده