بنابراین ما شاهد هستیم که بیشتر واحدهای فولادی در کشور با تمام ظرفیت خود تولید نمیکنند، چراکه بازار مصرف داخلی کشور باتوجه به شرایط رکود حاکم بر بخش ساختوساز و مسکن نیازمند تولیدات بیش از حد فولادی نیست. از اینرو برای ادامه حیات واحدهای فولادسازی در چرخه تولید باید بیش از پیش به سمت بازارهای صادراتی پیش رفت و برای این هدف نیز باید از هماکنون برنامهریزی داشت. بنابراین فولادسازها باید پس از این اولویت نخست خود را برای افزایش صادرات تعریف کنند. البته برای گسترش بازارهای صادراتی در وهله نخست باید به سمت فولاد رقابتی با کاهش قیمت تمامشده پیش رفت، چراکه با کاهش قیمت تمامشده است که میتوانیم در اهداف صادراتی موفق باشیم. اما مهمترین عوامل داخلی تاثیرگذار بر کاهش قیمت تمامشده فولاد را میتوان در مواردی همچون میزان مصرف انرژی، دسترسی به مواد اولیه و استفاده از فناوریهای روز و نو یافت. البته درباره این موضوع باید به سبک مدیریتی، میزان بهرهوری و حمایت و نگاه ویژه دولت به این صنعت مادر نیز اشاره کرد. هرچند در کشور ما در تامین مواد اولیه فولاد با مشکل خاصی روبهرو نیستیم، اما موضوعی که باید بیش از پیش به آن توجه داشت، افزایش میزان بهرهوری است. البته از سوی دیگر، برای افزایش صادرات باید همت بیشتری به خرج داد و برای بازارهای هدف کنکاش بیشتری کرد، چراکه شناسایی بازارهای جدید نیازمند برنامهریزی منسجم و تلاش بیشتر از سوی فولادسازان خواهد بود.