به گزارش می متالز، اولین وامی که ایران از بانک جهانی دریافت کرده است، مبلغ ۷۵ میلیون دلار در تاریخ ۲۲ ژانویه ۱۹۵۷ برای پروژه برنامه هفت ساله توسعه بوده است. آخرین وام ایران از بانک جهانی نیزبه تاریخ ۲۶ ماه مه ۲۰۰۵ باز میگردد. این وام برای پروژه ساخت تأسیسات آب و ترویج اصول بهداشتی در شهرهای شمالی کشور گرفته شده و ۲۲۴ میلیون دلار اعتبار داشته است. اما از بعد از این وام، ایران به رغم پرداخت حق عضویت خود، بواسطه قطع یا عدم تداوم در روابط سیاسیاش با دولتهای سهامدارعمده بانکجهانی، عملا هیچ وامی دریافت نکرده است.
اخیرا بعد از سالها بانک جهانی از طریق سازمان بهداشت جهانی ۵۰ میلیون دلار وام به ایران پرداخت کرده است. به نظر میرسد تصویب این پروژه در بانک جهانی علاوه بر تامین اعتبار بخش بهداشت ایران در موقعیت حساس کنونی پیام سیاسی نیز داشته باشد.
آمریکا یکی از بزرگترین سهامداران بانک جهانی است و رئیس این نهاد با نظر دولت آمریکا تعیین میشود. درخصوص پروژه اخیر هم آمریکا در هیات مدیره مخالف بود اما بانک جهانی با پرداخت موافقت کرد. این در حالی است که صندوق بینالمللی پول که کشورهای اروپایی در تعیین رئیس آن دست بالا را دارند هنوز با درخواست ایران برای برخورداری از کمکهای اضطراری موافقت نکرده است. بنابراین پرداخت این وام به ایران در چنین وضعیتی از نگاه خیلی از کارشناسان میتواند یک موفقیت سیاسی به حساب آید.
حالا سوال این است که دریافت این وام بعد از ۱۵ سال چه سیگنالهایی برای ما خواهد داشت؟ آیا میتوان آن را آغازی برای سایر گشایشها از جمله اینستکس دانست؟
کمیل طیبی، کارشناس اقتصاد بینالملل، با اشاره به احتمال تاثیر تحریمهای بانکی اخیر چین و روسیه، درباره این وام اینطور اظهار نظر میکند: وام بانکجهانی برای اهداف خاصی به کار گرفته میشود، از جمله دارو در شرایط فعلی. گشایشی که اکنون حاصل شده به واسطه همین مساله است آن هم فقط برای یک بار. مشکل ما با دنیا ارتباط مالیمان است که هر روز بدتر میشود و حالا با ممنوعیتهایی که چین و روسیه هم ایجاد کردند اوضاعمان بسیار ناجورتر است.
او معتقد است: فرض گشایش در بازار ارز به واسطه این وام سادهانگاری است و حتی اگر این وام باعث تغییر کوچکی هم در ارز شود تاثیر آن خرد و مقطعی است.
او تصریح میکند: این وام برای یک بار سفارش تجهیزات پزشکی مورد نیاز جامعه به کار گرفته میشود. اینکه فرض کنیم میتواند گشایشی در بازار ارز ایجاد کند یا این که فکر کنیم عرضه ارز به واسطه آن افزایش پیدا کرده، درست نیست.
آیا میتوان دریافت کمک از این نهاد مالی را بعد از سالها آن هم در شرایط فعلی کشور گشایشی تلقی کرد و در انتظار گشایشهای بعدی بود؟ طیبی پاسخ میدهد: اگر تداوم پیدا کند، بله. باید بررسی کرد که تداوم آن امکانپذیراست یا نه. در اینجا دیپلماسی و قدرت چانهزنی حرف اول را میزند. لازم است دیپلماسی بین کشور ما و سایر کشورها تداوم پیدا کند.
این کارشناس اقتصادی احتمال تاثیر وام میلیون دلاری بر گشایشهای مالی از جمله اینستکس را مشروط میداند و عنوان میکند: اگر روابط و دیپلماسی ما تداوم نیابد و رها شود به دلیل برخی مشکلات مختلف مثل همین تحریم بانکی چین و روسیه که مشکل جدید ماست، کارمان به جایی نخواهد رسید. در اینجا نیاز به تبیین استراتژی داریم. برای این که بتوانیم واقعا اینستکس را کارآمد کنیم لازم است مذاکره و دیپلماسی دائمی با اتحادیه اروپا داشته باشیم. اینکه مذاکرات تخصصی در اینباره رها شود یا ادامه کار دچار رخوت شود برای ما مشکلساز است.
طیبی تاکید دارد که وام بانکجهانی برای ما یک فرصت است. به گفته او با وامی که از بانک جهانی گرفتیم برای گشایش در سایر امور از جمله اینستکس طبیعتا باید بتوانیم در گام اول نحوه ارتباط با بانکجهانی را به طور موثر و مداوم پیش ببریم.