به گزارش می متالز، بانکهای مرکزی بزرگ در سراسر جهان، از بانکمرکزی اروپا تا بانکمرکزی ژاپن در پی درک گونههای مختلف ارز دیجیتال هستند و در این میان حرکت چین و آمریکا به سمت بهکارگیری ارزهای دیجیتال اهمیت بالاتری دارد. تحقیقات درباره یوآن دیجیتال یعنی «پرداخت الکترونیکی ارز دیجیتال» DCEP مدتی است آغاز شده است. با آنکه بانکمرکزی آمریکا کار روی شکل دیجیتال دلار را انکار میکند، اما این نهاد از پیش به ارزیابی احتمال ایجاد شکل دیجیتال دلار پرداخته و قانونگذاران در هر دو مجلس سنا و نمایندگان کنگره به این موضوع توجه نشان دادهاند و خواستار ارائه گزارش درباره آن شدند.
بهنظر میرسد دلار و یوآن دیجیتال در آینده بهوجود خواهند آمد و به احتمال زیاد آنها در حوزههای مختلف رقیب هم خواهند بود. همزمان با دیجیتالی شدن ارزهای متعارف، رقابت با ارزهای دیجیتال شروع خواهد شد. حال این پرسشها مطرح است که ارزهای دیجیتال چه نقشی بین دلار دیجیتال و یوآن دیجیتال بازی خواهند کرد و چرا وجود ارزهای دیجیتال اهمیت دارد؟ از یک نظر، ایجاد ارزهای دیجیتال بر پایه ارزهای متعارف در واقع توسعه مدیریت پولی است، طوریکه شکلهای دیجیتال ارزهای یاد شده را نیز شامل شود و این فرآیند مدیریت همانطور که بر جابهجایی پول بین بانکها و بانکمرکزی صورت میگیرد، بر مبادلات ارزهای دیجیتال نیز اعمال خواهد شد. البته در مورد دوم شکل دیجیتال پول فیزیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
بخش عمده عرضه پول در جهان یعنی بیش از ۹۰ درصد آن از پیش به شکل دیجیتال انجام میشود. آنچه ارز دیجیتال بانکمرکزی ارائه میکند، دگرگون کردن مشهودترین شکل پول و تبدیل کردن آن به یک شکل دیجیتال است. در واقع پول دیجیتال بهجای آنکه فقط در دسترس بانکها باشد، در دسترس مردم نیز قرار میگیرد. اما اینگونه دگرگونی به ظاهر ساده، دارای پیچیدگیهای بسیار زیادی است. با این کار پول و ارز در دست مردم قابلتبدیلتر میشود، پرداختها به دولت و اشخاص کارآیی بالاتری پیدا میکند و هزینهها کاهش مییابد و در نهایت با گسترش ارز دیجیتال، یک لایه از جمعآوری دادهها از شهروندان نمایان میشود که تاکنون وجود نداشته است. تراکنش با ارز یا پول کاغذی در اقتصاد محدودیتهایی دارد، اما در یک سیستم دیجیتال، شما میتوانید یک پروفایل مالی قوی و جریانهایی از تراکنشها بهوجود آورید و این به معنای افزایش درک وضعیت مالی در ابعاد و حوزههای گوناگون است.
خریدهای ما از آمازون و فروشگاههای مختلف میتواند سبک زندگی و عادات ما را به روشنی نمایان کند. میزان هزینهها در حوزه سلامت و خرید برخی کالاهای خاص حقیقتهای مهم را درباره ما مشخص میکند. الگوهای تراکنش مالی بین افراد روابط آنها را نشان میدهد. کمکهای انساندوستانه و خرید کتاب در واقع طرز فکر شخص را نمایان میکند. اینها همه واقعیتهایی از زندگی و ویژگیهای شخصی ما هستند که ممکن است نخواهیم همه در جهان از آنها با خبر شوند. به همین دلیل است که ارزهای دیجیتال تا این اندازه اهمیت دارند. ارزهای دیجیتال که از سوی دولتها کنترل میشوند به آنها اجازه میدهند بر زندگی افراد کنترل و نظارت فراگیر داشته باشند. از سوی دیگر به احتمال زیاد دولتها چندان تمایلی ندارند، کنترل سیستمهای تراکنش را از دست بدهند و اجازه دهند افراد بدون آنکه تراکنشها و تعاملات مالیشان مشخص شود به اینگونه امور اقدام کنند.
در ایالاتمتحده و همپیمانهای آن، قانونگذاران با رمزنگاری مبارزه کردهاند و همواره خواهان آن بودند به فعالیتهای مالی شهروندان دسترسی داشته باشند. دولتها همواره به دنبال جمعآوری دادههای بیشتر برای مبارزه با تهدیدهای بالقوه هستند و این گفته درباره تمامی حکومتها صادق است؛ چه چین و چه ایالاتمتحده. صرفنظر از ساختار حکومتها، انگیزههای آنها برای اعمال این کنترل عموما یکسان است. با توجه به اینکه دیجیتالی شدن ارز در هر دو کشور چین و آمریکا و دیگر کشورها رخ خواهد داد، این پرسش مطرح میشود که به چه کسی میتوان اطمینان کرد بر این دادهها کنترل داشته باشد؟ آیا سیستمهای قانونی رسمی در داخل کشورها برای این منظور مناسب هستند و آنها به صلاحدید خود میتوانند چنین کنترلی را اعمال کنند یا آنکه شما مایلید طبق سلیقه و اولویتهای خود، سطوح مختلف حریم خصوصی را برای دادههایتان در نظر بگیرید؟
حتی اگر شما معتقد نباشید سیستمهای حقوقی داخل کشورتان بیش از حد قدرت و کنترل دارند، واقعیت این است که استانداردهای قانونی در زمینه حریم خصوصی بسیار آهسته تغییر میکنند. این احتمال کاملا وجود دارد که دولت حتی در لیبرال دموکراسیها، دارای اختیارات و قدرتی باشد که احساس کنید در یک حکومت استبدادی زندگی میکنید. از سوی دیگر لیبرال دموکراسیها برای همیشه به حیات خود ادامه نخواهند داد. دورانهایی مشاهده شده که دموکراسیها به حکومتهای مطلقه تبدیل شدهاند و دادههای عظیمی که حکومتها اکنون از شهروندان در اختیار دارند، ممکن است با تغییر شرایط، به عوامل تهدیدکننده برای مردم تبدیل شوند. ارزهای رمزنگاریشده یک سد محکم و قدرتمند در برابر چنین تهدیدی هستند، زیرا با بهرهگیری از این ابزار شما میتوانید بدون آنکه اطلاعاتتان تحت نظارت و کنترل حکومت باشد به تراکنش اقدام کنید. گرههایی که ارزهای رمزنگاری شده مختلف از طریق آنها کار میکنند در نقاط مختلف جهان هستند و به این ترتیب نظارت بر آنها اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است. با آنکه شما برای دسترسی به ارزهای رمزنگاری شده گزینههای مختلفی در زمینه ثبت دادههایتان دارید، از مرکز داد و ستد ارز گرفته تا مرکزی که هرگز از شما نمیخواهد هویتتان در دنیای واقعی را برای انجام تراکنش دیجیتال اعلام کنید، دولتها به احتمال زیاد گزینههای متعددی برای رعایت حریم خصوصی مورد نظر شما در اختیارتان قرار نمیدهند.
از سوی دیگر دولتها ممکن است به محدود کردن ارزهای دیجیتال اقدام کنند. پیپال و دیگر ارائهکنندگان خدمات پرداخت دیجیتال وادار شدهاند این محدودیت را برای برخی گروهها و حتی برخی اشخاص اعمال کنند. این نوع رفتار بهویژه در حکومتهایی مشاهده خواهد شد که برای جلوگیری از انتشار محتوای حساس سیاسی به اعمال محدودیت بر اینترنت اقدام میکنند. ارزهای رمزنگاریشده رویکردی سازگارتر با علایق کاربران ارائه میکنند. تراکنشها مادام که طبق مقررات مورد اتفاقنظر هستند معتبرند و هیچ مدیر یا کنترلکنندهای وجود ندارد که از دسترسی افراد به منابع مالیشان جلوگیری کند. غیرممکن است دولتهایی که مایلند حتی درباره تراکنشها به ارزهای دیجیتال، دادههای کامل در اختیار داشته باشند، نخواهند بر ارزهای دیجیتال خود کنترل اعمال کنند. این واقعیت که ارزهای رمزنگاری شده در یک سیستم بینالمللی کار میکنند، راه را برای آزادی عمل و حفظ دادههای کاربران هموار میکند. در رقابت آینده بین ارزهای دیجیتال، این ارزها گزینه سومی هستند که سبب میشوند دولتها نتوانند از ابزارهای خود برای اعمال محدودیت بهره ببرند. ارزهای رمزنگاری شده به افراد امکان میدهد سابقه تراکنشهای مالی خود را حفظ کنند و با حفظ حریم خصوصیشان به فعالیت مالی بپردازند. این نوعی از آزادی است که ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی ارائه نمیکنند.