به گزارش می متالز، از سوی دیگر فعالان حوزه معدن معتقدند که ایران دارای معادنی غنی است و در صورت بررسی، اکتشاف و استخراج می توان نیاز ذوب آهن را برطرف کرد، اما آنچه مشخص است، طی سال های گذشته برخی معادن در جای جای کشور خود اقدام احداث و توسعه صنایع فولادی و ذوب آهن کرده اند و با تفکری جزیره ای موجب شده اند تا ذوب آهن اصفهان در انزوا قرار گیرد. به گفته شهرام مبصر، اگرچه صنایع مادر فولادی از سال ها قبل باید به فکر اکتشاف و استخراج معادن مورد نیاز برای تامین مواد اولیه خود می افتادند، اما نباید با نگاهی جزیره ای سرنوشت و آینده ۱۴ هزار پرسنل این صنعت را به خطر اندازیم. آنچه در ادامه می خوانید گفتگو با رئیس نظام مهندسی معدن استان اصفهان است.
باید توجه داشت معادن استان اصفهان اصولا از دسته معادن اسکارنی هستند که ذخایر آنها بالا نیست و معمولا کمتر از ۵ میلیون تن است، از سوی دیگر برای تامین نیازهای صنعت بزرگی همچون ذوب آهن نیازمند معدنی با ذخیره بالای ۳۰ تا ۱۰۰ میلیون تن هستیم که در حال حاضر بخش عظیمی از ذخایر معدنی کشور همچون چادرملو، گلگهر در بخش ایران مرکزی قرار دارند که به راحتی می توانند مواد اولیه مورد نیاز ذوب آهن را تامین کنند، اما متاسفانه از زمانی که سنگ بنای ذوب آهن در کشور زده شد، با توجه به اینکه ذوب آهن هایی در کشور نبود که نیاز به معدن داشته باشند، تصور می شد تامین مواد اولیه این صنعت مادر بدون مشکل انجام شود، اما رویش کارخانجات جدید موجب شد تا ذوب آهن اصفهان دچار کمبود مواد اولیه شود و امروز معادن این مناطق، اولویت را تامین نیاز کارخانجات همان منطقه می دانند که این بر مشکلات ذوب آهن دامن زده است.
دقیقا؛ اما مدیران صنایع فولادی کشور ما باید ۱۵ سال پیش احساس خطر می کردند و با بررسی و اکتشاف معادن نسبت به تامین مواد اولیه خود همچون سنگ آهن برنامه ریزی می کردند، البته برخی صنایع فولادی کشور همچون فولاد مبارکه استارت این کار را زده اند و حتی ذوب آهن نیز امروز به دنبال مطالعات و اکتشافات معدنی است، اما باید توجه داشت که این پروسه زمان بر است و بعضا پروسه بررسی، مطالعات، اکتشاف تا استخراج شاید نیازمند زمانی ۲۰ سال است و اگر از گذشته تا به امروز این گونه شده بود، اکنون ذوب آهن و فولاد مبارکه دغدغه ای برای تامین مواد اولیه خود نداشتند، با این وجود هنوز هم دیر نشده است.
متاسفانه موضوعی که در کشور اپیدمی شده نگرانی برخی معادن نسبت به اینکه صنایع فولادی در پرداخت هزینه های اکتشاف و بهره برداری تاخیر دارند، بنابراین زمانی که مشتری به اصطلاح دست به نقدی داشته باشند، ترجیح می دهند با آنها معامله کنند، متاسفانه این نقیصه اقتصادی است که بعضا به بهره بردار اجازه نمی دهد با صنایع فولادی ما همکاری کنند، البته مسئولان استان و کشور همواره بر تامین مواد اولیه توسط معادن برای فولاد مبارکه و ذوب آهن تاکید کرده اند، اما نمی توان به بهره برداران معادن اصرار کرد، چراکه معدن دار زمانی که نقدینگی نداشته باشد نمی تواند نسبت به استخراج، بهره برداری و اکتشاف به عنوان کاری هزینه بر، اقدام کند.
معتقدم که در بحث نخست، تامین مواد اولیه صنایع داخلی ارتباطی با صادرات ندارد، اما برخی بهره برداران معادن، سنگ آهن را به صورت دانه بندی صادر می کنند که اصولا جلوی این کار در استان گرفته شده و معدن داران با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری بر این موضوع صحه گذاشته اند و در پی حمایت از تولید داخل هستند، اما بر این باورند که وقتی صنایع داخلی، خریدار سنگ آهن آنهاست، در موقع مقتضی هزینه هایشان باید پرداخت شود، چراکه استخراج معادن امری هزینه بر است.
به عنوان مثال اگر تولید سالانه ذوب آهن حداکثر ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن باشد نیازمند حدود ۵ تا ۴.۵ میلیون تن سنگ آهن به اضافه کک، زغالسنگ و ... است و با این وجود تولید هر تن محصول به طور متوسط حدود ۲ هزار میلیارد تومان هزینه می برد و اگر تنها هزینه های ترابری را در نظر بگیریم، در صورتی که مواد اولیه ذوب آهن از داخل استان تامین شود، به سود این صنعت خواهد بود. از سوی دیگر باید توجه داشت که معادن بخش شرق و شمال شرق استان اصفهان پتانسیل ۱۰۰ درصدی را دارند و باید اکتشاف شود، چراکه نزدیک معادن آهن مرکزی هستند.
آنچه امروز مهم است، گذشت معادن مرکزی کشور است و باید به ذوب آهن به عنوان صنعت مادر کشور توجه ویژه ای داشته باشند و اینکه بگویند ما خودمان کارخانه داریم و سنگ معدن خود را برای آنها می خواهیم، شعار جالبی نیست. ما نمی توانیم در تامین مواد اولیه صنایع فولادی از جمله ذوب آهن جزیره ای عمل کنیم چیزی که امروز شاهد آن هستیم و این تفکر با شعار جهش تولید منافات دارد و نباید برای اینکه نیاز استان خود را تامین کنیم، منجر به نابودی یکی از صنایع مادر کشور شویم و نباید سرنوشت ۱۴ هزار پرسنل ذوب آهن و آینده آنها را به خطر بیندازیم.
به اعتقاد من تفاهم نامه ها باید بار عملی داشته باشند و در صورتی می توانند موثر باشند که مدیریت آن صحیح باشد و در نهایت عملیاتی و منجر به استخراج معادن و تامین مواد اولیه ذوب آهن شود. اما معضل مهمی که امروز در بحث اکتشاف و استخراج معدن در منطقه آهن و فلز خیز شرق استان با آن مواجیم، این است که متاسفانه محیط زیست دست بر روی این مناطق گذاشته و مجوز استخراج نمی دهد، اگرچه قوانین محیط زیست در کشور قابل احترام است، اما گاهی نجات یک کشور از نظر اقتصادی به برخی بروکراسی های اداری ارجحیت دارد و در این شرایط باید کنترل شده، عمل کنیم. به عنوان مثال در مناطقی که معادن فلزی قرار دارد به صورت کنترل شده و بدون انفجار که مشکلی برای حیات وحش ایجاد نکند می توان اقدام به اکتشاف کرد و به طور کلی امروز نیازمند تعامل نسبت به احداث معادن غنی در مناطق محیط زیستی هستیم و به طور قطع اگر محیط زیست با مجوز اکتشاف معادن در این مناطق موافقت کند، در محدوده ای محدود و حصار کشیده می توان استخراج را انجام داد و از سوی دیگر بحث تامین مواد اولیه ذوب آهن بدون دغدغه ای مرتفع شود.