به گزارش می متالز، آرمان خالقی، عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران، پیرامون انتخاب سرقینی به عنوان سرپرست وزارت صنعت، معدن تجارت گفت: باید موضوع سرپرست سابق و فعلی وزارت خانه را در ظرف زمانی و مکانی خود سنجید. ما در سال پایانی دولت، خیلی از افراد که شایستگی بیشتری از این افراد دارند، دشوار قبول میکنند که برای یکسال وزارت را بپذیرند آن هم در این شرایط خاص که بخش تولید بیش از همیشه دچار مشکلات است. همچنین انتظارات در بخش بازرگانی و تامین کالا و جلوگیری از افزایش قیمتها انظتار عمومی است و همه هم نگاهشان برای حل این مسائل معطوف به وزارت صمت است و هر اتفاقی که در حوزه قیمتها رخ میدهد این وزارتخانه باید پاسخگو باشد.
وی دانش سیاسی را برای فردی که میخواهد به سمت وزارت منصوب شود ضروری دانست و افزود: پست وزارت، یک جایگاه سیاسی است تا تخصصی و فرد وزیر باید تا حدی دانش سیاسی را داشته باشد و شاید خیلی تخصص فرد مورد توجه قرار نگیرد. وزارت خانه اینچنینی با این ابعاد مختلف و وظیفه سنگینی که بر عهده آن قرار دارد، فردی را میخواهد که علاوه بر تخصص اقتصادی، فوق تخصص در حوزه صنعت و تجارت، تخصص سیاسی هم داشته باشد تا کشور از تنگنا خارج شود.
خالقی اختیارات سرپرست را محدود قلمداد کرد و اظهار داشت: هنوز آقای سرقینی به عنوان گزینه وزارت معرفی نشدند و فقط مسئولیت سرپرستی را به عهده گرفتند و سرپرست هم فردی موقت با محدودیت اختیارات نسبت به وزیر است، اما تخصص سرقینی، معدن است و فقط در این حوزه مسئولیت داشته است. نه میتوان گفت که این ضعف است و نه قدرت. مهم این است که بتواند ساختار را درست مدیریت کند. سرقینی یا هر شخص دیگری باید دید که توانمندی تشکیل تیمهای تخصصی را دارد و تفویض اختیارات را درست انجام دهد.
عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران افزود: قرار نیست امور در دست وزیر متمرکز باشد، بلکه وزیر باید توزیع کننده امور بین متخصصین باشد؛ یعنی قائم مقام تجارت، قائم مقام معدن و یک قائم مقام در امر صنعت داشته باشد و کارها را تقسیم کند و هر کدام را کمک کند و اینها را با هم هماهنگ کند. اگر اختلاف یا ناهماهنگی بین این ۳ بخش وجود دارد این وظیفه وزیر است که بین اینها هماهنگی ایجاد کند. این مهمترین کاری است که وزیر صمت باید انجام دهد.
خالقی وزاری صمت را از ابتدای تشکیل این وزارتخانه بررسی کرد و اظهار داشت: اگر بخواهیم از ابتدای تشکیل وزارت صمت، وزرای مربوطه را بررسی کنیم که چه کسی با هر ۳ بخش هماهنگتر بوده، میتوان از آقای غضنفری (وزیر صمت دولت دهم) نام برد. غضنفری به عنوان شخصی که متخصص حوزه بازرگانی بود، توانست با انتصاب قائم مقامها کار را به درستی پیش ببرد. وی کار ستادی انجام داد و ورود وزیر به جزئیات در آن ساختار معنی نداشت. البته فلسفه تشکیل وزارت صنعت، معدن و تجارت هم همین بوده که بخشهای اقتصادی در حوزههای صنعت، معدن و تجارت را با یکدیگر هماهنگ کنیم تا تناقض تصمیمات پیش نیاید.
وی افزود: دوره آقای نعمت زاده را تجربه کردیم و پس از او آقای شریعتمداری وزیر بودند. بعد از وی آقای رحمانی و بعد از او هم دوره سرپرستی آقای مدرس خیابانی را تجربه کردیم. هیچ کدام متخصص هر ۳ حوزه نبودند. آقای نعمت زاده پیش از آن وزیر صنایع بود و بخش بازرگانی را تجربه نکرده بودند. شریعتمداری هم وزیر بازرگانی بود، ولی به عنوان وزیر صمت به روی کار آمد
عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره عدم توفیق وزاری قبلی در سمت وزارت صمت گفت: علت عدم توفیق شریعتمداری هم این بود که در اموری که خودش تخصص نداشت، فرد متخصصی را به عنوان قائم مقام در حد وزیر منصوب نکرد. این اتفاق برای مدرس خیابانی هم رخ داد. مشکلی که مدرس در دوره سرپرستی داشت این بود که نتوانست ارتباط خوبی با مجلس برقرار کند. یک فردی که میخواهد به عنوان مسئول یک وزارتخانه قرار بگیرد باید بتواند با افرادی که مربوط به کار او هستند ارتباط خوب و مستمر داشته باشد؛ نه این که یک هفته قبل از انتخاب به عنوان گزینه پیشنهادی، رایزنی با نمایندگان مجلس را شروع کنند. این اشتباه استراتژیک بود.
وی افزود: از دیگر اشتاباهات مدرس خیابانی تغییرات گسترده در وزارت صمت بود. او مثلا ساعت ۵ عصر حکم سرپرستی گرفت، تا ساعت ۸ شب از رئیس دفتر تا چند مدیر وزارتخانه را تغییر دادند. فرض کنید امروز هم اگر سرقینی چنین کاری را انجام دهد، آشفتگی در وزارت صمت آن هم در ۱۰ ماهه پایانی دولت بیشتر خواهد شد.
خالقی در پایان تاکید کرد: سرقینی نیاز به یک قائم مقام خبره به خصوص در حوزه بازرگانی دارد. اگر چنین کاری انجام داد، مشخص است که موضوع را به خوبی متوجه شده و میدانند با چه حجم از کار مواجهاند و با این کار نقطه ضعف خود در حوزه بازرگانی را جبران کنند.