به گزارش می متالز، تابستان امسال رسانهها، در چند نوبت از انتشار گازهای پروپان و کلر در پالایشگاهها و متان و منوکسید کربن در معادن زغال سنگ خبر دادند. این در حالی است که کارشناسان HSE مرتب نسبت به خطرات نشت انواع گازها هشدار میدهند و از شرکتها میخواهند که با خرید گازسنجهای پیشرفته و کنار گذاشتن گازسنجهای مستهلک که سنسورهای آنها حساسیت خود را در تشخیص گازها از دست دادهاند، محیط کار را ایمن کنند. با این حال برخی شرکتها به دلیل قیمت چند ده میلیونی این دستگاه از آن استفاده نمیکنند؛ یا اینکه گازسنجهای قدیمی را با تعمیر و نگهداری، سرپا نگه میدارند؛ غافل از اینکه بالاخره این گازسنج از حال رفته، روزی بوق هشدار را به صدا درنمیآورد. به همین راحتی، تعدادی کارگر جان خود را از دست میدهند، یا با عوارض استنشاق گاز روانه بیمارستان میشوند.
در همین باره، با «شهرام غریب» مدرس مرکز آموزش HSE جنوب کشور گفتگو کردیم. وی با اشاره به گازهای قابل اشتعال و سمی، گفت: «دستهای از گازها قابل اشتعال هستند و همچنین این قابلیت را دارند که افراد را مسموم کنند. تعدادی از آنها در غلظتهای خاص، نه بو دارند و نه رنگ؛ به همین دلیل به اشخاص آسیب وارد میکنند. در مورد این گازها با دو خطر عمده مواجه هستیم: مسمویت و انفجار. گازهای قابل انفجار اگر با هوا آمیخته شوند، ضمن ایجاد مسمویت، انفجارهای بزرگی را رقم میزنند. برای نمونه شاهد هستیم که هر سال دهها مورد انتشار گاز متان در معادن گزارش میشود که برخی از آنها به مسمویت دهها کارگر یا سوختگی شدید و مرگ بر اثر انفجار منجر شدهاند.»
وی با بیان اینکه گاز متان یکی از همین گازهای بیرنگ و بیبو است، گفت: «کافی است که 95 درصد گاز متان با 5 درصد اکسیژن معلق در هوا، آمیخته شود تا یک انفجار بزرگ پیش بیاید؛ البته تنها کارگران معادن به این بلا دچار نمیشود؛ بلکه در صنایع نفت و گاز هم شاهد نشت متان از مخازن هستیم که این به مراتب فاجعهبارتر است. به همین دلیل توصیه میشود که شرکتها با خرید Methane Gas Leak Detector (دستگاه نشت یاب گاز متان) که نوعی گازسنج تخصصی است، محلهای نشت متان را شناسایی کنند؛ البته این کافی نیست و آنها حتما باید ایرادات مکانیکی مخازن متان را برطرف کنند.»
غریب افزود: «در اینجا میبینیم که اکسیژن به عنوان یک عامل انفجار عمل میکند؛ عنصری که در کنار عناصر دیگر در هوا معلق است و وارد دستگاه تنفسی میشود و از طریق خون به مغز میرسد. حال اگر متان به عنوان یک «گاز نجیب» سبب کاهش سطح اکسیژن موجود در سلولها شود، مغز اکسیژن را در بدن احساس نمیکند و کارگر با یک یا نهایت دو دم و بازدم، بیهوش میشود. در اساس گازهای نجیب به عنوان گازهای بیرنگ و بیبو، مرگهای آرامی را رقم میزنند. به همین دلیل هر ساله دهها کارگر به دلیل استنشقاق این گازهای موذی جان از کف میدهند.»
این مدرس مرکز آموزش HSE جنوب کشور با بیان اینکه گازهای قابل اشتعال دیگری هم مانند اتان، پروپان، پنتان و بوتان وجود دارند، افزود: «گازهای قابل اشتعال دیگری هم که قابلیت ایجاد مسمویت را دارا هستند، وجود دارند؛ مانند هیدورژن و آمونیاک. اگر این گازها با مقدار متناسبی از هوا بر اساس نیاز متقابل آن گاز، ترکیب شوند، انفجار ایجاد میکنند. همچنین در صورتی که غلظت این گازها در محیط بالا برود، آن را از اکسیژن عاری میکند که منجر به ایجاد حس خفگی میشود؛ حتی در این صورت شاهد اختلال در تکلم، تار شدن چشم و مختل شدن حافظه کارگران هستیم.»
وی با اشاره به میزان اکسیژن لازم بدن، گفت: «مقدار اکسیژن قابل قبول در بدن انسان 19.5 درصد است. در هوایی که تنفس میکنیم 78 درصد نیتروژن، 21 درصد اکسیژن و 1 درصد گازهای دیگر وجود دارد اما چون در حالت طبیعی اکسیژن کافی به اندامها میرسد، فرد جان خود را از دست نمیدهد؛ البته نیتروژن هم گاز کشندهای است که انسان را به خواب میبرد و مانند سایر گازهای نجیب، موجب وقوع یک مرگ آرام میشود. باید در نظر داشته باشیم، کارگری که میزان اکسیژن موجود در خونش به 18 برسد، احساس خستگی میکند؛ اما زمانی که سطح اکسیژن به 15 برسد، دچار تنگی نفس میشود.»
غریب افزود: «در حالتی که سطح اکسیژن به 12 درصد میرسد، تعادل بدن برهم میریزد و در 10 درصد لبها شروع به کبود شدن میکنند. در 8 درصد فرد دچار «تاچیکاردی» میشود؛ به این معنی که ضربان قلبش به بیش از 100 ضربه در دقیقه میرسد؛ در حالی که در حالت طبیعی ضربان قلب 50 تا 60 ضربه در دقیقه است. در این حال اگر عملیات احیا روی کارگر انجام نشود، مرگش حتمی است. همچنین در این حال کارگر دچار ضایعه مغزی برگشتناپذیر میشود. بنابراین باید خیلی سریع عملیات cpcr (احیای قلبی ریوی) آغاز شود.»
این مدرس مرکز آموزش HSE جنوب کشور با بیان اینکه در این حالت تنفس دهان به دهان بسیار لازم است، گفت: «بازدم فرد دیگر، مقداری اکسیژن در خود دارد که به فرد سانحه دیده کمک میکند. باید توجه داشت که کمبود اکسیژن موجب «هیپوکسی جنرال» یا «هیپوکسی بافت» میشود. در حالت جنرال، اکسیژنرسانی به تمام ارگانیسمهای بدن متوقف میشود و در حال دوم اکسیژن به بافتهای بدن کارگر نزدیک نمیشود. در نتیجه بدن شروع به کبود شدن میکند. برعکس اگر اکسیژن بیش از اندازه وارد دستگاه تنفسی شود، ایجاد هایپراکسی میکند که احساس سوزش در ریه، صدمات ریوی و مغزی از علائم آن است.»
وی با اشاره به گازهای سمی، گفت: «اسیدسولفوریک، دیاکسید گوگرد، دی اکسید کربن، مونوکسید کربن، گاز کلر و آمونیاک از این دست هستند؛ اما یکی از مهمترین آنها در صنایع نفت و گاز «سولفید هیدروژن» است که آن را با فرمول H2S میشناسیم؛ گازی است بسیار سمی. اگر غلظت آن به 700 تا 750 PPM برسد، با یک دم جان کارگر را میگیرد. در این شرایط نصب دستگاههای گازسنج که نفرات ایمنی درستی عملکرد آنها را آزمایش میکنند، لازم است. این دستگاه همچنین، مقدار اکسیژن موجود در هوا و میزان گازهای قابل اشتعال را نشان میدهد. بر روی نمایشگر یک دستگاه گازسنج، میزان تمام این گازها به جز اکسیژن باید صفر باشد. نمایشگر باید میزان اکسیژن را 21 نشان دهد.»
غریب با بیان اینکه کارگران یا نفرات ایمنی باید پیش از شروع کار، کار با این دستگاهها را به خوبی آموخته باشند، گفت: «به ویژهای زمانی که با سولفید هیدروژن طرف هستیم، باید بدانیم که این گاز به شدت مهلک است؛ گازی که بوی تخم مرغ گندیده میدهد، اما زمانی که غلظت آن به عنوان یک گاز موذی و به شدت تهاجمی بالا میرود، سیستم عصبی را از کار میاندازد. در نتیجه سیستم بویایی کارگر، قابلیت تشخیص بوی سولفید هیدروژن را ندارد و با یک دم، جان او را میگیرد. در همین حال باید توجه داشت که این گاز خورنده است؛ یعنی فلزات را میخورد و به شدت اشتعال زاست.»
این مدرس مرکز آموزش HSE جنوب کشور، افزود: «به جرات میتوانم بگویم اگر فرد آموزش ندیده، وارد محیط کاری شود که خطر نشت سولفید هیدروژن در آن وجود دارد، مرگ وی حتمی است. این گاز مخصوصا در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی قربانیان زیادی را میگیرد. در نتیجه سازمانهایی که به صورت عملی یا تئوریک این آموزشها را به کارگران خود ارائه میکنند، حوادث کمتری را شاهد هستند. در کل، نشت گاز و سوانح فاجعهبار آن برای کارگران به راحتی با نصب گازسنجهای پیشرفته قابل پیشگیری است؛ مشروط به اینکه اصول تعمیر، نگهداری و کالیبراسیون آنها رعایت شود. همچنین باید روش کار با گازسنج به دقت آموزش داده شود اما نصب آن با وجود چند ده میلیون هزینهای که دارد، یک الزام است.»