به گزارش می متالز، در این بین استخراج منابع و مواد معدنی شامل هر فعالیتی است که منابع را از طبیعت بیرون میکشد. استخراج، منابع اولیه تولید میکند و سپس این منابع برای کسب ارزش بیشتر، فرآوری میشوند. بنا به گفته کارشناسان منابع طبیعی میتوانند ثروت کشورها را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
اما پرویز کردوانی دستهبندی دیگری از منابع طبیعی و معادن دارد. او معادن را خلاف تعاریف کلی، جزو منابع طبیعی نمیداند بلکه آن را ثروت ملی قلمداد میکند.
درباره این موضوع و اصطلاحات و تعاریف در بخش معدن و اهمیت توجه به انرژیهای پاک در کشور با پروفسور پرویز کردوانی، پدرکویرشناسی ایران، دارنده مدال ملی و نشان عالی دانش و چهره ماندگار در زمینه جغرافیا در سال ۱۳۸۴ و استاد دانشگاه گفتوگو کرده ایم که در زیر میخوانید.
دهها مورد اشتباه در تقسیمبندی و نامگذاری اسامی، اصطلاحات و تعاریف مواد و عناصر در سازمانهای مختلف کشور دیده میشود.
وقتی بعد از پایان تحصیلاتم در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشتم، بهتدریج متوجه شدم در نوشتهها یا سخنرانیهای علمی بسیاری از اسامی، معانی و اصطلاحات را اشتباه بهکار میبرند و مینویسند؛ طوری که خود من نیز که سالها از زبان فارسی دور بودم، در ابتدای خدمت خود در کشور همان اصطلاحات را بهکار میبردم.
وقتی متوجه شدم در بسیاری از موارد اشتباهاتی وجود دارد، سعی کردم مشکل را حل کنم. اگر بخواهم به همه آنها بپردازم ماهها وقت و به تعداد زیادی صفحه نیاز است، اما به ذکر چند نمونه در ارتباط با موضوع معدن میپردازم.
نخست اینکه به ماسههای روان بهطور اشتباه شنهای روان میگویند، در حالی که در تقسیمبندی خاکدانهها، شن ۲ تا ۱۰ میلیمتر قطر دارد. شاید این اشتباه از آنجا ناشی شده باشد که از کلمه sand لاتین برای تمامی موارد استفاده میکنند.
در حالی که شن (Sand) از لحاظ قطر و اندازه به ۳ درجه تقسیم میشود که عبارت از درشت (Corse)، متوسط (Medium) و ریز یا نرم (Fine) است. ماسه بادی نوع ریز یا نرم است و شن (ماسه درشت) همان نوع آبی است که در بخش توی کار در بنایی و ساختمانسازی استفاده میشود.
دوم اینکه اصطلاح خاک کره، سنگ کره، آب کره، زیست کره و... که اغلب جالب به نظر میرسد، بهطور کل غلط است. این اشتباه از آنجایی ناشی شده که در انتخاب کلمه یعنی یک اصطلاح از کتاب لغت، عنوان غلط را که شاید به ظاهر زیباتر هم باشد، انتخاب کردهاند! کلمه sphere چند معنی دارد که فرد باید بداند کدام معنی را برای هدف مورد نظر خود انتخاب کند.
همینطور در زبان فرانسه sphere چند معنی دارد که از آن جمله کره، گوی و محیط است. متاسفانه متخصصان و افرادی معنی کره را انتخاب کردهاند، در حالی که معنی محیط صحیح است زیرا بیشتر مربوط به محیطزیست است.
(Decomposition) در کتابهای لغت چندین معنی بهکار برده شده که از آن جمله خرد شدن و فاسدشدن است، این در حالی است که بعضیها هنگام ترجمه در تالیف کتاب نوشتهاند سنگ فاسد میشود، در حالی که در این مورد معنی خرد شدن و شکستن میدهد. چهارم اینکه بین کویر و بیابان اغلب تفاوتی قائل نیستند.
در ایران ما به نمکزار، کویر میگوییم، عربها سبخ و انگلیسیها salt land میگویند. در زبان ساده ما در ایران به سرزمین وسیعی که یک یا چند سال بارندگی نداشته و از لحاظ آب و گیاه فقیر باشد، بیابان میگوییم، عربها صحرا و انگلیسیها desert میگویند.
بهعنوان مثل در مورد اول برای کویر بزرگ مرکزی ایران واقع در جنوب گرمسار، سمنان، دامغان همان اصطلاح کویر را بهکار میبرند. حتی دانشمندان خارجی که دهها و حتی صدها سال پیش به ایران آمدهاند نیز از کویر بزرگ مرکزی ایران با عنوان The great central kavir of Iran یاد میکنند. درباره بیابان نیز لوت ایران بهترین مثال است که یک سال یا سالها بارندگی ندارد و از لحاظ آب و گیاه بسیار فقیر است. بنده به مدت ۵ سال یعنی سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ تحقیق و ثابت کردم که گرمترین نقطه کره زمین در بیابان لوت، نه بهاشتباه کویر لوت واقع شده و بعد ناسا هم آن را تایید کرد.
بهطور مثال در سال ۲۰۰۵ دمای هوا در این نقطه از کشور ۷۰.۷ درجه سانتیگراد بود، اما متاسفانه مردم بهویژه کرمانیها که قسمت اعظم بیابان لوت در این استان واقع شده و حتی مقامات منابع طبیعی و محیطزیست و... از کویر لوت نام میبرند، در حالی که هیچ شباهتی بین کویر مرکزی ایران و بیابان لوت وجود ندارد؛ بهطور مثال در بیابان لوت چند نقطه نمکزار وجود دارد که در دیگر مناطق کشور وجود ندارد.
خیر؛ یکی از مواردی که دهها سال است در تقسیمبندی و نامگذاری مواد، عناصر و موجودات جاندار و بیجان موجود در طبیعت اعمال میشود، منابع طبیعی است.
منابع طبیعی بهمعنی شناخت تمامی آن چیزی است که در طبیعت وجود دارد و انسان در به وجود آمدن آن دخالتی نداشته، این در حالی است که معادن جزو منابع طبیعی نیستند و در واقع ثروتهای طبیعی بهشمار میروند. در دهه ۷۰ تصمیم گرفتم تقسیمبندی اشتباهی که سالها در کشور رایج بوده را اعلام کنم.
در تقسیمبندی موجود اینطور مطرح میکنند که آنچه بهطور طبیعی در طبیعت بهوجود آمده و انسان در پیدایش آنها دخالتی نداشته، منابع طبیعی است که به دو دسته تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر تقسیم میشود. در این تعریف منابع طبیعی تجدیدناپذیر شامل معادن، نفت و گاز و آبهای فسیلی و منابع طبیعی تجدیدپذیر هم شامل آب، خاک، هوا و موجودات زنده گیاهی و حیوانی هستند، این در حالی است که با این تقسیمبندی مشکلاتی بهوجود میآید؛ بهعنوان مثال اگر شخصی که قصد دارد در رشته منابع طبیعی معدن تحصیل کند از کسانی که هیچ اطلاعی در این زمینه ندارند راهنمایی بگیرد، در نهایت سر از دانشکده منابع طبیعی درمیآورد، چراکه در تقسیمبندی معدن را جزو منابع طبیعی آوردهاند، در حالی که این رشته در دانشگاههای منابع طبیعی جایگاهی ندارد و منابع طبیعی شامل جنگل و مرتع است.
متاسفانه برخی علاوه بر اینکه معدن را جزو منابع طبیعی معرفی میکنند، تعریف منابع طبیعی را هم اشتباه میگیرند؛ بهعنوان مثال مطرح میکنند که جانداران ازجمله حیوانات و گیاهان منابع طبیعی تجدیدپذیر یا تجدیدشونده هستند، در حالی که همه میدانند حیوان و گیاه با تکثیر زیاد میشوند.
به این ترتیب در اواخر دهه ۷۰ تصمیم گرفتم نظر خود را درباره تقسیمبندی و ویژگیهای آنچه را که بهطور طبیعی در طبیعت بهوجود آمده و انسان در پیدایش آن دخالتی نداشته بنویسم و آن را در معرض قضاوت کارشناسان این رشته قرار دادم.
امروز هم اگر شخصی به موارد بنده و تقسیمبندیها اعتراضی دارد میتواند ارائه دهد تا در یک گردهمایی علمی مورد بررسی قرار گیرد.
همانطور که مطرح شد در تقسیمبندیها و نامگذاریها آنچه در طبیعت بدون دخالت انسان بهوجود آمده را به منابع طبیعی تجدیدناپذیر مانند معادن، نفت، گاز و آبهای فسیلی و منابع طبیعی تجدیدپذیر مثل آب، خاک، هوا و حیوانات و گیاهان تقسیم کردهاند، اما بنده باور دارم آنچه در طبیعت بهوجود آمده و انسان در پیدایش آنها دخالتی نداشته شامل مواد، عناصر، موجودات زنده و... را میتوان به دو دسته کلیتر یعنی منابع طبیعی (Natural Sources) و ثروتهای طبیعی (Natural Wealthes) تقسیمبندی کرد.
ثروتهای طبیعی به موادی گفته میشود که هرقدر هم در بهرهبرداری از آنها صرفهجویی شود، سرانجام یک روز تمام میشوند و تجدیدناپذیر هستند که از جمله آنها میتوان به معادن، نفت، گاز و آبهای فسیلی اشاره کرد؛ حتی آبهای زیرزمینی (چاهها) هم که دیگر تغذیه نمیشوند بهاصطلاح منابع آبی تجدیدناپذیر شناخته میشوند.
طبق این اصل باید هر جا چاهی حفر میشود، قبل از هر اقدامی سن آن آب تعیین شود، زیرا اگر بهعنوانمثال مربوط به ۲، ۵ یا ۱۰ سال قبل باشد معلوم است که دیگر آبی از زیرزمینی به آب این چاه اضافه نمیشود و اگر برداشت بشود آب تمام میشود و به این ترتیب تجدیدناپذیر و فسیلی است، این در حالی است که در گذشته بهطور تقریبی آبهای تجدیدناپذیر مربوط به صدها یا میلیونها سال پیش را فسیلی میدانستند.
بنابراین باید در تعریف قدیمی آبهای فسیلی تجدیدنظر شود، زیرا از زمانی که چاههای عمیق مورد بهرهبرداری قرار گرفتند و بهصورت بیرویه از آبهای زیرزمینی برای فعالیت اقتصادی برداشت شد، آب هم کم شد.
باتوجه به برداشت آب بیش از مقداری که تغذیه میشود، امروز باید به این سفرههای آب یا چاهها که تجدیدناپذیر هستند نیز آب فسیلی گفت.
منابع طبیعی پاک، پایدار و نو شامل عناصر و مواد انرژیزا مثل باد، نور آفتاب، جزر و مد دریا هستند که هر قدر مورد بهرهبرداری قرار گیرند، تمام نمیشوند.
استفاده از این منابع برای تولید انرژی میتواند منجر به فعالیتهای اقتصادی بهصرفه و پایدار شود؛ بهطور مثال انگلیس مقدار قابلتوجهی از برق خود را از این طریق تامین میکند، همچنین آلمان در قسمت شمال کشور خود با کمک باد انرژی زیادی تولید میکند.
در کشور ما که در عرض ۲۵ درجه تا ۴۰ درجه جغرافیای شمالی واقع شده و با مشکل کمآبی نیز روبهرو است، استفاده از این منابع برای تولید برق بسیار مفید است. باتوجه به اینکه ما انرژی ارزان و فراوان باد و خورشید را در اختیار داریم بهتر است بتوانیم بهدرستی از آن بهرهمند شویم.