به گزارش می متالز، هماکنون کشورها در حال ورود به وضعیت رکود اقتصادی هستندیا وارد رکود شدهاند بنابراین افت نرخ منطقی است آن هم در شرایطی که حتی سال گذشته این موقع نیز قیمت کالاییها به نسبت پایین بود ولی هماکنون در سطوح پایینتری قرار گرفته است. این در حالی است که بازارهای داخلی بویی از این افت قیمتها استشمام نکردهاند بلکه روند افزایش نرخ را متحمل میشوند. این پارادوکس یا تناقض دقیقا واقعیتهای این روزهای بازارهای کالایی است یعنی شاهد قیمتهای منطقی و بازارپسند در جهان و قیمتهایی به شدت بالا در بازار داخلی هستیم که البته رشد قیمتهای داخلی در بورس کالا یا بازار داخلی هنوز ادامه داشته است.
دلیل این اتفاق بر همگان مشخص است و باید ردپای این رشد قیمتها را در بازار نیمایی ارز جستوجو کنیم. بازاری که قیمتهای رسمی دلار برای کالاییها از آن سرچشمه گرفته و یکی از دو مولفه اصلی تعیین قیمتهای پایه در بورس کالاست. بهعبارت سادهتر بازار داخلی با محوریت بورس کالا از نرخهای جهانی و دلار نیمایی دستور میگیرد که دلار نیمایی به شدت افزایشی بوده و قیمتهای جهانی به نسبت سال قبل کاهش داشته است. متوسط بهای هفتگی دلار آمریکا در سامانه نیما به عنوان نرخ مورد استناد در قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی در مقایسه با اواخر مرداد سال قبل از رشد 66 درصدی برخوردار بوده یعنی یک اهرم افزایشی 66 درصدی به این بازار تحمیل شده است. البته اوضاع وخیمتر از این رقم است. دلار نیمایی برای هفته جاری فراتر از 19هزار تومان نرخگذاری میشود یعنی روند صعودی این نرخ ادامه داشته و همچنین اثر افزایشی خود را بر قیمتهای پایه بر جای میگذارد. از سوی دیگر بهای دلار نیمایی از مرداد سال گذشته وارد یک فاز نزولی شد تا جایی که این قیمتها برای مدتها آرامش داشت و تا نزدیک شدن به اواخر سال 98، آرامشی نسبی را در این بازار شاهد باشیم. این روند در سال جاری متفاوت شده تا جایی که یک روند صعودی مستمر را هفتههاست در پیش گرفته و هنوز هم جریان افزایشی قیمتها ادامه داشته است. سال گذشته اواخر مرداد و اوایل شهریورماه به قدری فاصله دلار آزاد و نیمایی با محوریت افت بهای ارز آزاد کاهش داشت که حتی نیازی به بررسی این نرخها نبود ولی امسال دقیقا عکس آن رخ داده یعنی نهتنها رشد بهای آزاد ارز متوقف نشده بلکه دلار نیمایی است که روند صعودی را در پیش گرفته تا خود را به قیمت آزاد ارز نزدیک کند.
رشد بهای نیمایی ارز موجب شده تا صنایع داخلی نهتنها از کاهش قیمتهای جهانی مواد اولیه منتفع نشوند بلکه با رشد این نرخ، قیمت تمام شده بالاتری را در بازار داخلی تحمل کنند که خروجی آن رشد قیمت تمام شده کالاهاست. افزایش نرخ هم به معنی کاهش تقاضا خواهد بود و در نهایت فرآیند تولید را با تهدید روبهرو میکند. این در حالی است که شرکتهای صادرات محور که درآمدزایی آنها با رشد بهای ارز تقویت میشود تنها شرکتهایی خواهند بود که میتوانند رشد هزینهها را سرشکن کنند ولی در شرایط کرونایی فعلی قدرتنمایی این شرکتها در بازارهای صادراتی مورد انتظار نیست. بهعبارت سادهتر مصرف داخلی محدود شده و صادرات هم از امکان پوشش ریسک رشد قیمتها برخوردار نیست، بنابراین باید روزهای سخت تولید در صنایع تکمیلی را فریاد زد. رشد قیمتهای فعلی مواد اولیه به قدری است که به مرور زمان از حد تحمل بازار داخلی عبور خواهد کرد و سرکوب تقاضا را به دفن تقاضای واقعی بدل خواهد کرد.
برای تحلیل بهتر بازار پلیمرها در بورس کالا «دنیایاقتصاد» اقدام به طراحی شاخص قیمت کرد که تاکنون نوسان بازار را به خوبی نشان داده است. به عنوان یک نمونه مشخص «شاخص قیمت پلیمرها دنیای اقتصاد» ابتدای سال 97 برابر با 5 هزار و 582 تومان بود که در ابتدای سال 98 به 10 هزار و 580 تومان افزایش یافت. این نرخ در ابتدای سال 99 به کمک افت قیمتهای جهانی باز هم 10 هزار و 544 تومان را نشان داد ولی هماکنون به نزدیکی 17 هزار تومان رسیده است. بهعبارت سادهتر بهای مواد اولیه پلیمری از ابتدای سال 97 تاکنون 5/ 3 برابر شده است که اوج رشد این نرخ در سال جاری و با اهرم افزایش بهای نیمایی ارز رخ داده است.
بهای هر کیلوگرم کاتد مس در اواخر مردادماه سال گذشته 65 هزار و 100 تومان بود ولی در هفته گذشته 119 هزار تومان را پشت سر گذاشته است یعنی 83 درصد در یکسال گذشته رشد کرده است. این در حالی است که اوایل سال جاری بهای هر کیلوگرم مس کاتد 73 هزار و 600 تومان بوده یعنی در این بازار هم شتاب اصلی رشد قیمتها در چند ماه اخیر ثبت شده است.
وقتی بهای نیمایی ارز افزایش مییابد شرکتهای بزرگتر فروشنده و صادرکننده مواد اولیه بیش از همه منتفع خواهند شد و بار این رشد قیمتها را صنایع مصرفکننده مواد اولیه به دوش میکشند. این قیمتها تهدیدی جدی برای تولید داخلی است و آینده را سختتر از وضعیت فعلی ترسیم خواهد کرد.