اما بهنظر میرسد که با توجه به شرایط پیشرو و اشباع بازار داخلی، فولادسازهای ایرانی برای یافتن بازارهای صادراتی جدید باید کفش آهنی به پا کنند و به جاهایی بروند که هرگز نبودهاند.
درباره صادرات فولاد ایران و شرایط آن در ایران، رضا زائرحیدری تحلیلگر و کارشناس فولاد و مواد معدنی اظهار کرد: بازار داخلی فولاد ایران اشباع شده و تولیدکنندگان نمیتوانند از ظرفیت واقعی خود استفاده کنند. بخش بسیاری از ظرفیت اکنون ما استفاده نمیشود که این امر باعث افزایش قیمت تمامشده میشود. از سوی دیگر واحدهای جدید نیز یک به یک در حال افتتاح هستند. از اینرو صنایع فولاد ایران برای ادامه حیات راهی جز صادرات ندارد و برای صادراتی شدن نیز تا جایی که مقدور است باید بتوان بهسمت رقابتی شدن تولید پیش رفت. زائرحیدری در پاسخ به این پرسش که چرا ترکیه در صادرات میلگرد تا این اندازه موفق است و صادرکنندگان ایرانی نتوانستهاند در این بخش فراتر از بازارهای محدود منطقهای موفقیتی داشته باشند، عنوان کرد: ترکها موفقترین صادرکنندگان میلگرد در جهان هستند. آنها میتوانند با شمش وارداتی (حتی از ایران) یا قراضه وارداتی و با وجود هزینه بالای انرژی، صادرات خوبی به کشورهای دیگر حتی اروپا و امریکا داشته باشند. صادرکنندگان میلگرد در ترکیه بهطور معمول شرکتهای بزرگ نبوده و از تجهیزات خاصی نیز برخوردار نیستند، کارخانههای کوچکی هم دارند، اما صادرکنندههای خوبی هستند. موضوع این است که آنها قاعده بازی را بهخوبی میشناسند. ولی در مقام مقایسه صادرات فولاد ایران به قطر با وجود میزان بالای مصرف این کشور ناچیز است. وی در ادامه توضیح داد: در ایران بهدلایل مختلف تعادل بین محصولات طویل و تخت بهم خورده و در بخش طویل با یک مازاد عرضه بزرگ روبهرو هستیم (که بخش کمی از آن صادر میشود) ولی در بخش تخت (اماسسی) زیر فشار نیاز داخلی قادر به افزایش صادرات خود نیست. به ظاهر موضوع این است که بخش بسیاری از محصولات طویل باید صادر شود، اما چگونه؟
زائرحیدری در پاسخ به این پرسش که نگاه و حمایت دولت تا چه اندازه میتواند در بخش صادرات فولاد تاثیرگذار باشد، گفت: بهطور قطع کمکهای دولتی در این زمینه میتواند تاثیرگذار باشد، اما نمیتوان به انتظار حمایتهای دولتی نشست، چراکه مشکلات بسیاری در آن بخش وجود دارد، برای مثال بودجه کافی نیست یا مشکلات دیگر که رفع آنها زمانبر خواهد بود. وی در ادامه تاکید کرد: به نظر میرسد نگاه شرکتهای ایرانی باید تغییر کند. کارخانهها دیگر نمیتوانند در بازار تهران و اصفهان همه محصول خود را بفروشند. از اینرو ۳۰ تا ۴۰درصد و در آیندهای نزدیک ۵۰درصد از محصولشان باید خارج از ایران فروخته شود. زائرحیدری در پاسخ به این پرسش که در تمامی انواع محصولات فولادی به اشباع رسیدهایم، عنوان کرد: در محصولات تخت به اشباع نرسیدیم، اما در فولادهای ساختمانی به اشباع رسیدهایم. یک ظرفیت یک میلیون تنی چند وقت پیش اضافه شده و تا پایان سال فکر میکنم باز هم به ظرفیت کشور اضافه شود. در حالیکه در ایران مشتری برای این محصولات وجود ندارد.
این کارشناس فولاد در پاسخ به این پرسش که باوجود تولید بالا و دامپینگ کشوری مانند چین ما میتوانیم قدرت رقابتپذیری را برای صادرات داشته باشیم، گفت: چینیها نابغه نیستند، اما سختکوشتر از ما هستند. البته در مقابل، ما مزیت انرژی داریم. بنابراین فولادسازهای ایرانی باید کفش آهنی به پا کنند و به بازارهایی بروند که هرگز نبودهاند. ما باید تا پایان سال بتوانیم ۳۰درصد صادرات داشته باشیم و سال آینده نیز صادرات خود را به ۴۰درصد برسانیم. در صورتی که رکود به پایان برسد تا۵۰درصد نیز میتوان این آمار را افزایش داد. وی تاکید کرد: این اعداد غیرممکن نیست، ترکیه روی همین خط حرکت کرد و به این میزان از صادرات رسیده است. هرچند ترکیه ارتباطات بهتری با دنیا دارد، برای مثال در ترکیه شرکتی در گذشته میلگرد تولید میکرد که بهدلیل بالا بودن رقابت در این بخش شرکت به تولید تجهیزات ویژه معادن برای کشور شیلی روی آورد و برای معادن شیلی داربست و وسایل مشابه تولید کرد اما ما نیز مزیت انرژی را داریم. زائرحیدری در پاسخ به این پرسش که چه استراتژی مناسبی برای صادرات باید در پیش بگیریم، گفت: در وهله نخست باید کارخانهها بهترین نیروها را در بخش صادرات بگذارند، دیگر اینکه به افراد چند زبانه که برای برقراری ارتباط کارآیی داشته باشند نیاز است. از سوی دیگر نیز باید مشوقهای خوب برای بازاریابی در نظر گرفت، چراکه در حال حاضر در همه جای دنیا میتوان مشتری پیدا کرد به جز ایران.
واحدهای فولادسازی برای ماندن در چرخه تولید چارهای جز صادرات نخواهند داشت. در اینباره عزیز قنواتی، مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان اظهار کرد: باید به این موضوع توجه کرد که زمانی فولاد مبارکه اصرار بر صادرات داشت و برخی مخالف آن بودند و ادعای ارزانفروشی میکردند، در حالیکه باید به این موضوع توجه کرد که در حال حاضر با توجه به اشباع تولیدات فولادی داخلی، اولویت ما باید جهتگیری صادراتی داشته باشد. همچنانکه فولادسازهایی چون هرمزگان و خوزستان نیز سیاست صادراتی را در پیش گرفتهاند. قنواتی در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به وضعیت موجود باید بیشتر فولادسازیهای ما به فکر صادرات باشند. بنابراین هر طرح توسعهای و ایجاد هر واحد فولادسازی جدید اگر با تفکر صادرات نباشد و تنها به فکر بازار داخل باشد، روند تولید آن با مشکل روبهرو خواهد شد. وی افزود: پس صادرات باید در اولویت کاری فولادسازها قرار گیرد. به این دلیل که چندان نمیتوان به مصرف بازار داخل امید بست. مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان اذعان کرد: به نظر میرسد برخی واحدهای تولیدی کاهش تولید داشتهاند، به این دلیل که این واحدها چندان بازار صادراتی برای خود تعیین نکردهاند، چراکه اگر شرکتها بازار صادراتی برای خود تعیین کرده باشند، هرگز کاهش تولید نخواهند داشت. قنواتی با تاکید بر این موضوع که واحدهای تولیدی را باید بیش از پیش به سمت بازار صادراتی هدایت کنیم، گفت: بنابراین برای این منظور باید بیش از پیش به سمت رقابتی شدن در تولید فولاد گام برداریم، چراکه برای جذب بازار خارجی باید بتوانیم بسیار تلاش کرده و همچنان از سوی دیگر بتوانیم آن بازار را حفظ کنیم. وی در پاسخ به این پرسش که با وجود کشوری مثل چین که در زمینه فولاد، دامپینگ میکند، ما قدرت رقابتپذیری برای صادرات خواهیم داشت، عنوان کرد: چین به غیراز نیروی کار ارزان مزیت دیگری در فولادسازی ندارد. هرچند دامپینگ میکند و در بلندمدت نیز به نفعش خواهد بود اما ۸۰ تا ۹۰ درصد قیمت تمامشده در فولاد به مواد اولیه چون سنگآهن، کنسانتره، آهناسفنجی و گندله بازمیگردد که در ایران موجود است.
قنواتی ادامه داد: چون نرخ شمش جهانی است هر اندازه مواد اولیه در داخل تامین شود قیمت تمامشده کاهش خواهد یافت و این میتواند فولاد را رقابتی کند. از اینرو با توجه به وجود مواد اولیه در کشور، فولاد قدرت رقابتپذیری با چین را دارد. از سوی دیگر چین در محصولات نهایی مانند میلگرد و ورق دامپینگ میکند، اما در مواد اولیه نمیتواند این کار را انجام دهد. مدیرعامل فولاد امیرکبیر کاشان برای افزایش برنامهریزی صادراتی در کشور عنوان کرد: برای افزایش صادرات در گام نخست باید فرصتها و بازارهای هدف را شناسایی کنیم. در وهله بعد باید بتوانیم در آن بازارها خود را به اثبات برسانیم. البته در پیرامون خود نیز کشورهای عراق، پاکستان، افغانستان، قرقیزستان یا کشورهای حاشیه خلیجفارس را داریم که میتواند برای ما فرصت تلقی شود. در کل در امر صادرات باید از فرصتها نهایت استفاده را برد.