به گزارش می متالز، جزیره خارگ قلب تپنده صنعت نفت ایران است؛ قلبی که هر تپش آن بازگو کننده نابترین حماسههای زن و مرد خارگی و دلاور مردان صنعت نفت، نیروهای خدوم سپاه و ارتش ایران اسلامی است.
این دلاوریها و حماسهها در تمامی طول دوران دفاع مقدس و بیش از سههزار روز مقاومت شکست ناپذیر خارگ در مقابل هجوم بی امان سلاحهای پیشرفته اهدایی استکبار جهانی به رژیم متجاوز بعث عراق خاک گرم جزیره را تبدیل به قلب اقتصاد ایران اسلامی کرد.
قلبی که با وجود وارد شدن عمیقترین زخمها هرگز از تپش باز نماند و آرزوی قطع جریان حیاتی اقتصاد سالهای دفاع مقدس را برای دشمنان این مرز و بوم تبدیل به کابوس ابدی کرد، کابوس برآمده از واقعیتهای انکار ناپذیر مقاومت، واقعیتهایی که راز ماندگاری حماسهها و به خاطر سپردن خارگ است.
غلامرضا آقا زاده وزیر اسبق نفت این در کتاب خاطرات خود مینویسد: یکی از جاهایی که عراق مکرر بمباران میکرد، جزیره خارگ بود و در یکی از سفرها به محض رسیدن به خارگ وضعیت قرمز شد، هواپیماهای عراق حمله کردند به یکی از مخازن نفت ما که یک میلیون بشکهای بود، بمب درست به سقف این مخزن برخورد کرد و یک آتش عظیمی آنجا را فراگرفت. آن موقع این مخازن برای جمهوری اسلامی بسیار مهم بودند، چون ما باید نفت را از منابع تولید کنیم، بیاوریم توی این مخازن، تثبیت شأن کنیم بعد وارد کشتی بکنیم.
وی میافزاید: خاطرم هست که انبوهی از آتش آنجا را گرفته بود. بچههای خارگ و تمام کارکنان شرکت نفت و آتشنشانها روحیه کاملاً جنگی داشتند، کسی دنبال پناهگاه رفتن و اینجور چیزها نبود. به محض اینکه آتشسوزی شکل گرفت، گروه تشکیل شد.
آقازاده اضافه کرد: از چهل پنجاه متری، حرارت این مخازن در حال سوختن اجازه نمیداد کسی نزدیک شود. دیدم آن مسوولان خارگ و پرسنل آن جمع شدند، با هم یک جلسه چند دقیقهای تشکیل دادند و تصمیمشان این شد که مخزن را باید نجات بدهند.
وزیر اسبق نفت تصریح کرد: از طرف دیگر کار به این سادگیها هم نبود چرا که ارتفاع مخزن بسیار بالا بود و امکانات و تجهیزات آتش نشانی این قدر وسیع نبود و نمیتوانستند صرفاً با شلنگی این کار را انجام دهند. دور مخزن اگر دیده باشید پلههای اضطراری نصب میشود، من دیدم دو نفر از بچههای خارگ شلنگ را به دست گرفتند، از این پلهها در میان آتش دارند میروند بالا و از پایین دو تا شلنگ دیگر روی اینها آب میگرفتند که آتش نگیرند، بعد اینها رفتند و این شلنگها را به بالای مخزن رساندند که هر لحظه امکان انفجارش بود و از آن بالا شروع به کار کردند و آتش را مهار کردند.
علیرضا ضیغمی رئیس منطقه جزیره خارگ در زمان هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: اولین روزی که خارگ مورد حمله واقع شد که ۲ مهرماه سال ۱۳۵۹ و آخرین باری که این جزیره مورد حمله قرار گرفت ۱۴ خرداد ۱۳۶۷ بود، خارگ بیش از ۲۸۸۰ روز مقاومت و ایستادگی کرد.
وی افزود: جزیره خارگ ۲۳۰۰ بار در وضعیت قرمز قرار گرفت ۶۸۴ صد در صد مورد حمله دشمن بعثی قرار گرفت که با حضور نیروهای خدوم شرکت نفت، سپاه سرافراز، ارتش جمهوری اسلامی ایران و اهالی غیور و سرافراز خارگ مقاوم یک روز شریان حیاتی نفت ایران اسلامی ایران قطع نشد.
ضیغمی تصریح کرد: یک چند راه نفت که از گناوه نفت تولیدی مناطق نفت خیز که به خارگ ارسال میکرد مورد اصابت قرار گرفت، در آن زمان حدود ۱۰ میلیون ظرفیت ذخیره سازی نفت داشتیم، نیروهای خدوم صنعت نفت در این جزیره سواحل گناوه یک پروژه احیا و بازسازی ۶ ماهه را در ۱۰ روز به سرانجام رساندند تا رژیم بعث عراق آرزوی قطع صادرات نفت از جزیره خارگ را به گور برد.
محمد کاظم نیکنام از مدیران اسبق عملیات شرکت نفت نیز میگوید: در جزیره خارگ در یکی از روزهای هشت سال دفاع مقدس و در وضعیت سفید در اسکله غربی یک کشتی نفتکش به نام سنگ بونگ در حال بارگیری بود که مورد اصابت موشک قرار گرفت که ۳۳۰ متر طول این کشتی در آتش میسوخت.
وی افزود: با رشادت و ایثارگری کارکنان خدوم شرکت نفت در جزیره خارگ توانستد با ۳ فروند یدکش قبل از آسیب رساندن به تأسیسات حیاتی صادرات نفت ایران اسلامی از اسکله نفتی آذرپاد جدا کردند و به منطقهای ایمن و به دور از لولههای انتقال نفت هدایت کنند. اگر این عملیات جهادی صورت نمیگرفت یکی از مهمترین اسکلههای نفتی ایران از سرویس خارج میشد.
حجت حیدری مدیرعامل اسبق شرکت پایانههای نفتی ایران اظهار داشت: به همت خون شهدا در جزیره خارگ لحظهای صادرات نفت ایران قطع نشد.
وی افزود: خارگ شهدای فراوانی در تقدیم انقلاب اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس کرد، مردم خارگ در کنار نیروهای خدوم صنعت نفت دوشادوش در ۸ سال حضور داشتند هنوزم هم استکبار جهانی نتوانسته فرمول صادرات نفت در ۸ سال دفاع مقدس در این جزیره را متوجه شود و خارگ ستاره دنباله دار عاشقان و دلاوران است.
جمات مژده امام جمعه موقت اهل سنت جزیره خارگ اظهار داشت: در سال ۱۳۶۴ رژیم بعث عراق به حملات خود به جزیره خارگ شدت بخشید و وقتی نتوانست به تأسیسات حیاتی صادرات و ذخیره سازی نفت آسیب برساند به بمباران مناطق مسکونی جزیره خارگ حمله کرد.
وی افزود: در شهریور ماه سال ۶۴ برای یکی از فرزندانم مشکلی پیش آمد و برای عمل مجبور به اعزام اهواز شدیم و عمل فرزندم با موفقیت انجام شد و آماده شدیم برای برگشت به جزیره خارگ که با امور مسافرت اهواز برای برگشت به خارگ هماهنگ کردم که گفتند برای بازگشت در پرواز جا نیست.
امام جمعه موقت اهل سنت جزیره خارگ تصریح کرد: بعد از گذشت ساعاتی از خارگ با بنده تماس گرفتند و گفتند یک پرواز جهت انتقال مسافران به خارگ به اهواز آمده و شما برای رفتن به خارگ به فرودگاه اهواز مراجعه کنید، بعد از رسیدن به فرودگاه متوجه حضور و چهره غمگین همکارانم و یک برانکارد خونین شدم که پیگیری موضوع شدم که گفتند تعدادی زخمی رو برای مداوا به اهواز آوردهاند.
مژده در ادامه خاطر نشان کرد: در فرودگاه متوجه حضور یکی از خبرنگاران شدم که در پرواز کنار من نشست و شروع به صحبت در مورد اتفاقات شد که کم کم حس کردم اتفاقی برای خانواده من افتاده است و میخواهند کم کم موضوع را به من انتقال دهند. به هر حال جنگ بود و من آمادگی پذیرش هر موضوعی رو داشتم، هواپیما که فرودگاه جزیره به زمین نشست و پیاده شدم متوجه تغییر فضا در فرودگاه جزیره شدم و تمامی همکاران آمده بودند فرودگاه که تا یکی از بستگان بهم گفت که خانمت و دو تا از فرزندانت شهید و دوتا دیگر از فرزندانت به شدت زخمی شدند، آن موقع متوجه شدم که برانکارد زخمی در فرودگاه اهواز مربوط به فرزندانم بود. شرایط سختی بود و خودم بر روی پیکر آنها نماز میت خواندم.
استکبار جهانی هنوز در ذهن خالی از عشق و ایمان خود فرمولی برای سه هزار روز صدور آتشین نفت از جزیره خارگ نیافتهاند و قصه تپش گرم خارگ در زیر سنگینترین حملات دشمن همچنان یکی از جذاب ترین داستان برای ناخدایان و ملوانان سرزمین دورست است.
به راستی خارگ کجاست؟ این جزیره کوچک در میانه آبهای نیلگون خلیج فارس، با این سرگذشت سرشار از یاد و نام. خارگ دیگر محدود به طول و عرض جغرافیایی، گره و مایل دریایی و شمال و جنوب مغناطیسی نیست، خارگ در دل هر ایرانی می تپد، خارگ ستاره دنباله دار عاشقان و جهت نمای دلاوران جهادگر ایران اسلامی است، آری! ما ملت شهادتیم.