به گزارش می متالز، مفهوم توسعه، خواه از آن توسعه سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی را مراد کنیم و یا آن را به صورت یک کل منسجم بنگریم، مفهومی چند بعدی است. به طور کلی تفاوت توسعه با مفاهیمی چون پیشرفت یا رشد در همین چندبعدی بودن و افزایش همزمان در چند بعد است.
هنگامی که در ایران از توسعه سخن میگوییم ناخودآگاه بعد اقتصادی آن رابیشتر مدنظر داریم و البته نیک میدانیم که تحقق هر بعدی از توسعه در شرایط کنونی کشور در گرو توسعه اقتصادی است.
توسعهی اقتصادی اما همانگونه که در سطور بالا گفته شد یک فرآیند( و نه یک نقطهی هدف) چند محوری بوده و با رشد (که حاصل افزایش تولید یا صادرات یا سود) است تفاوتهای اساسی دارد. توسعهی اقتصادی نه یک فرایند خطی بلکه همزمان عمودی و افقی است که بعنوان مثال نه تنها به افزایش اشتغال نظر دارد بلکه همزمان در اندیشهی امکان ارتقاء وانتقال دانش فنی در طول نسلهای متمادی یک مجموعه هم هست.
نه تنها به افزایش تولید میاندیشد بلکه به مسایل زیست محیطی به عنوان لازمهی یک رشد پایدار در طول سالیان متمادی هم نظر دارد.
در سالهای اخیر متفکران زیادی لزوم نگریستن به اقتصاد از دریچهی توسعه را یادآور شده و خاطرنشان کردهاند که افزایش تولید جز با درنظر گرفتن شاخصهای توسعهی پایدار برقرار نخواهد ماند و برنامههای بلند مدت توسعه نیز در مواجهه با چنین نگرشی تدوین شدهاند.
در فرایند توسعه اقتصادی، توجه به آموزش منابع انسانی، فرارتر از آموزشهای فنی بوده و مهارتهای اساسی زندگی و شهروندی را در جهت تحقق شعار «انسان سالم، توسعهی پایدار» نشان میدهد. شرکت فولاد مبارکه از جمله صنایع انگشتشمار ایران است که در جهت ارتقاء سطح زندگی کارکنان خود، در کنار سایر همکاریهای علمی، تحقیقاتی، فنی و نوآوری با دانشگاه، از امکانات آموزشهای خانواده و روانشناختی برای کارکنان خود استفاده میکند. این ارتباط با دانشگاه، خود نشاندهندهی یک صنعت تاییدشده از جانب شاخصهای توسعه است. در مواجهه با کلیت اقتصاد کشور، صنایع فولادی علاوه بر فعالسازی معادن، با تأمین بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی، پیکرهی اقتصاد را در مقابل تحریمها ایمنتر کرده و با پرداخت مالیات کلان، به بودجهی در گردش دولت کمک فراوانی میکند. به همین خاطر اقتصاددانان زیادی معتقدند سرمایهگذاری در صنایع فولادی، همواره با اقبال روبهروست و فولاد یک بنگاه اقتصادی بزرگ است. آنچه در خط صنعتی فولاد در استانهای مرکزی ایران درحال جریان است، هم با تولید و سودآوری، یکی از پایههای توسعهی اقتصادی در ایران را نمایندگی میکند و هم با فرایند درونسازمانی خود یعنی توجه و آموزش به منابع انسانی، ارتباط نزدیک با دانشگاه و قرارگیری همواره در معرض نقدها و توصیههای علمی، اهمیت به طرحهای توسعهای، توجه به محیط زیست و انتقال دانش و مهارت فنی میان نسلهای مختلف سازمان (که سازمان را به یک مدرسه تبدیل میکند) یک الگوی تمام عیار توسعه برای برنامهریزی، هدفگذاری و حمایت دولتمردان و نیز یک آزمایشگاه عینی جهت بررسی موانع توسعه در ایران است.
در ایران امروز و البته در غالب کشورهای درحال توسعه، صنایعی که بتوان آنها را با شاخصهای توسعه سنجید و برای هدفگذاریهای بلند مدت توسعه به آنها اتکا کرد انگشت شمارند. چرا که در یک وضعیت اقتصادی نابسامان صنایع و واحدهای تولیدی همواره به فکر حفظ وضع موجود خود و تلاش برای نجات از ورشکستگی از طریق افزایش تولید و سود هستند.
در میانهی مرزهای ایران اما یک مجموعهی صنعتی، معدنی توسعه را از دل خود آغاز کرده است، آنجا که تولیدات خود را از سالهایی که کشور درگیر یک جنگ ویرانگر بود آغاز نموده و درطول سالیان در سایهی برنامه ریزی و تلاش به یک ابرسازمان تبدیل شد. ابرسازمانی که امروز مدعی جایگزینی اقتصاد متکی به نفت است و نوید بخش افقهای روشنی به سوی توسعه، چرا که تولید و مصرف سرانهی فلزات اساسی (فولاد، مس، آلمنیوم و...) یکی از شاخصههای توسعه یافتگی کشور ها محسوب میشود.در شرایط کنونی، کمربند صنعتی-معدنی مرکز ایران با تأمین بیش از ۵۰درصد از کل تولید فولاد کشور و هدفگذاری برای تولید ۵۵ملیون تن فولاد، در سال ۱۴۰۴، خیز بلندی به سوی توسعهی اقتصادی برداشته است.
همانگونه که گفتیم، توسعهی اقتصادی تنها در گرو افزایش تولید نیست؛ این همان نکتهی مهمی است که به نظر میرسد مدیران صنایع فولادی مرکز ایران، به خوبی به آن واقف هستند. به عنوان مثال؛ روند تدریجی توسعهی سازمانی و افزایش تولید و درخشش در بازارهای جهانی، از سوی فولاد مبارکه، نشاندهندهی این امر است که یک چرخهی آموزش نیروهای تخصصی و انتقال مهارت فنی بومی، و ایجاد یک سازمان یاددهنده و یادگیرنده، بهطور همزمان در این مجموعه شکل گرفته است. وابستگی هرچه کمتر به دانش نیروهای خارجی مؤیدی بر این گزاره میباشد. چند بعدی نگریستن به مفهوم توسعه که در اقدامات زیستمحیطی و نیز فرهنگی، ورزشی و آموزشی صنایع فولادی تجلی مییابد پدیدهی مهمی است که میتواند یک الگوی کامل از تئوریهای توسعهی اقتصادی را برای اقتصاد کشور در سایر زمینهها طراحی کند. صنایع فولادی از جمله معدود صنایعی در ایران هستند که به مسالهی محیطزیست در توسعهی پایدار احتمام ویژه دارند. ایجاد فضاهای سبز گسترده و نیز بازچرخانی پساب تسویهشده در چرخهی تولید، نشان میدهد این سازمان، نخست یک روند بلندمدت پایدار برای افزایش بهرهوری خود مدنظر دارد و دوم آنکه مانند صنایع توسعهیافته در سراسر جهان تحقیق و توسعه را دو امر مکمل و جداییناپذیر قلمداد میکند