به گزارش می متالز، با وجود افت بیش از ۲۰ درصدی در افزون بر یک ماه گذشته، اما نسبت قیمت به درآمد بالای شرکتها حکایت از افزایش ریسک در کلیت بازار دارد. بهطوریکه در حال حاضر تنها ۹ شرکت از P/ E کمتر از ۱۰ واحد برخوردارند و در سایر بنگاههای اقتصادی شاهد سبقت جدی قیمت سهام از رشد سودآوری آنها هستیم. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد تا پایان شهریورماه، ۴۶ شرکت نسبت قیمت به درآمد بالاتر از ۱۰۰ واحد را به خود اختصاص دادهاند و حتی برخی از سهمها P/ E چهار و پنج رقمی دارند که در نوع خود قابل توجه است و با هیچ معیاری قابل توضیح نیست. بررسی گروههای مختلف در بازار سهام گویای نکات مهمی است. بهعنوان مثال در حال حاضر شرکتهای خودرویی که با وجود شرایط تحریمی، رشد نرخ دلار و قیمتگذاری دستوری از شرایط بنیادی مناسبی برخوردار نیستند، با توجه به رشد قابل توجه قیمت سهامشان، بالاترین نسبت قیمت به درآمد در میان صنایع ۳۸گانه بورسی را به خود اختصاص دادهاند. اما با این نسبت (P/ E) نمیتوان تمامی شرکتها را مورد بررسی قرار داد. یکی از مشکلات موجود درخصوص محاسبه نسبت قیمت بر درآمد، مربوط به شرکتهایی است که سودآور نیستند و از این رو EPS منفی دارند. بر این اساس محاسبه P/ E درخصوص سهام این شرکتها محلی از اعراب ندارد. در حال حاضر ۱۷ نماد بورسی به دلیل پیشبینی زیان در این گروه قرار میگیرند. اینها در شرایطی است که التهاب مستمر بازار به دلیل اعمال تحریمهای اقتصادی و افزایش نرخ ارز موجب افزایش قابل توجه نرخ مواد اولیه برای بنگاههایی شد که خدمات خود را در داخل کشور عرضه میکنند. بر این اساس گروههای خودرو، حملونقل و بیمه از جمله گروههایی هستند که بیشترین تاثیر را از تحریمها پذیرفتند. از دیگر گروههای بورسی که نسبت قیمت به درآمد بالایی دارند، میتوان به گروه محصولات کاغذی اشاره کرد. بررسی شرکتهای فعال در بازار سرمایه نشان میدهد ۹ شرکت P/ Eهای زیر ۱۰ واحد دارند. یک شرکت صنعت پتروشیمی و چند شرکت متعلق به گروه سرمایهگذاری از شرکتهایی هستند که کمترین P/ Eهای بازار را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهای زیرمجموعه سرمایهگذاری با ایجاد یک پرتفوی متعادل توانستهاند وضعیت سوددهی خود را در سطح متعادلی نگهداری کنند. نسبت قیمت بر سود (P/ E) یکی از مهمترین شاخصهای مورد توجه سرمایهگذاران برای تشخیص ارزندگی سهام شرکتها است. باید توجه داشت این شاخص مفهومی دوگانه دارد؛ بهطوریکه سطوح بالای آن نشاندهنده قدرت رشد قیمتی یک سهم است و ارقام پایین از ظرفیت بالای رشد قیمت متناسب با سوددهی آنها حکایت دارد. نسبت قیمت به درآمد بورس تهران بهطور تاریخی در محدوده ۷ الی ۸ واحد قرار داشت؛ اما در حال حاضر میانگین این نسبت به بیش از ۳۷ مرتبه افزایش یافته است و از احتمال حباب سهام با وجود اصلاح اخیر قیمتها حکایت دارد.
هادی سلگی: شاخص کل بورس تهران پس از تجربه سقف ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی در ۱۹ مرداد روند کاهشی در پیش گرفت و در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته در کانال یک میلیون و ۶۱۱ هزار واحد قرار گرفت. این مهم در حالی رقم خورد که یکی از عواملی که این روزها زمینهساز افزایش ریسکگریزی سرمایهگذاران شده است، بالا بودن نسبت P/ E (نسبت قیمت به درآمد) در بورس تهران است. این نسبت به نوعی نشانگر انتظارات سهامداران از سودآوری آینده شرکتها است. این روزها با وجود اصلاحبازار همچنان شاهد سبقت قیمت سهام از رشد سودآوری آنها هستیم. بررسیها نشان میدهد گروه خودرو و ساخت قطعات از بالاترین نسبت قیمت به درآمد برخوردار بوده و در مقابل شرکتهای سرمایهگذاری پایینترین P/ E را در اختیار دارند. نسبت قیمت بر سود (P/ E) یکی از مهمترین شاخصهای مورد توجه سرمایهگذاران برای تشخیص ارزندگی سهام شرکتها است. این شاخص مفهومی دوگانه دارد. به طوری که سطوح بالای آن نشاندهنده قدرت رشد قیمتی یک سهم و ارقام پایین حکایت از ظرفیت بالای رشد قیمت متناسب با سوددهی آنها دارد. در هر حال برای یک سرمایهگذار بازدهی قیمتی سهامی که از کلیت بازار عقب مانده است ارزش دارد هرچند که انجماد قیمتی هم نمیتواند برای او جذاب باشد. در کل با توجه به میزان بازدهی سرمایه در اقتصادها و بخشها و صنایع مختلف هم سطح با میزان ریسک آنها رقم (P/ E) متفاوت است. به طور نمونه در کشورهای پیشرفته برای بخش مستغلات رقم ۵ و برای صنایع رقم ۴ را بهعنوان یک نسبت طبیعی معرفی میکنند. در ایران طی یکسال گذشته جهش قیمت سهام در بورس و همزمان عدم رشد سودآوری صنایع موجب شد که متوسط (P/ E) برخی شرکتها به ارقامی حتی در سطح ۴ رقمی برسد.
یکی از مشکلات موجود درخصوص محاسبه نسبت قیمت بردرآمد مربوط به شرکتهایی است که سودآور نبوده و از این رو EPS منفی دارند. بر این اساس محاسبه P/ E درخصوص سهام این شرکتها محلی از اعراب ندارد. در حال حاضر ۱۷ نماد بورسی به دلیل پیشبینی زیان در این گروه قرار میگیرند. این شرکتها بیشتر شامل گروههای خودرویی و قطعهسازی میشود. در این گروه ۶ نماد شامل شرکتهای «مهرکام پارس»، «ایرانخودرو»، «صنایع ریختهگری ایران»، «سایپا»، «محورسازان ایرانخودرو» و «سایپا آذین» در آخرین گزارش ارسالی روی سامانه کدال خبر از زیان دادند. به نظر میرسد رشد قیمت ارز به همان میزان که به شرکتهای صادراتی سود میرساند، در مقابل به آن دسته از صنایعی که بازار اصلی آنها در داخل کشور است، زیان رسانده است. با توجه به ضرورت واردات برخی ماشین آلات و تجهیزات و نیز برخی قطعات جهت تولید خودرو به دلیل عدم وجود تکنولوژی ساخت در داخل، نیاز به استفاده از ارز ضرورت می یابد.ضمن آنکه التهاب مستمر بازار به دلیل اعمال تحریمهای اقتصادی، موجب افزایش قابل توجه نرخ مواد اولیه و ارز شد. در این میان گروههای خودرو، حملونقل و بیمه بیشترین تاثیر را از تحریمها پذیرفتند که بخشی از آن به مشکلات مربوط به نقلوانتقال ارز باز میگشت. تغییرات نرخ ارز نیز به صورت مستقیم بر قیمت تمام شده قطعات ارزبر و به تبع آن بر قیمت تمام شده محصولات شرکتهای خودرویی تاثیرگذار است. باتوجه به اینکه پروسه تامین ارز از طریق ثبت و سفارش در سیستم بانکی فرآیندی طولانی و زمانبر است در حال حاضر ریسک تامین به موقع ارز مورد نیاز بنگاههای اقتصادی افزایش یافته است. علاوه بر این از نظر برخی کارشناسان، بخش عمده زیان خودروییها به قیمتگذاریهای دستوری بازمیگردد. موضوعی که رانت قیمتی آن باعث ایجاد صفهای خرید برای استفاده از فاصله قیمتی شکل گرفته شده است. با این حال با وجود شناسایی زیان در شرکتهای خودروساز، باز هم قیمت سهام آنها برای معاملهگران جذاب بوده است. در این میان برخی از سرمایهگذاری به صورت تجربی این استدلال را مطرح میکنند که بعد از فشردهسازی فنر، یک آزادسازی ناگزیر در قیمت محصولات ایجاد میشود که همراه با آن قیمت سهام جهش میکند. اما سوال این است که تا چه حد این انتظار پیشخور شده است. شاید یکی از بهترین روشها برای نشان دادن ارزندگی سهام مقایسه ارزش بازاری شرکت با ارزش دفتری آن باشد، البته به شرطی که داراییهای شرکت با قیمتهای جدید روزآمد شده باشد و ارزش برند یا خوشنامی و جایگاه آن در بازار را هم درنظر بگیریم. شرکتهای خودروسازی در ایران به دلیل انحصاری که دارند از امتیاز ویژهای برخوردارند؛ موضوعی که از نظر بسیاری علت اصلی رشد عظیم سهام آنها شده است. ارزش بازاری شرکت ایرانخودرو در حال حاضر به رقم ۵/ ۸۹ هزار میلیارد تومان رسیده است، در حالی که طبق صورتهای مالی دوره سه ماهه منتهی به ۳۱ خرداد زیان خالص این شرکت ۷/ ۳ هزار میلیارد تومان بوده است. میزان سرمایه این شرکت با لحاظ تجدید ارزیابی سال ۹۸ و افزایش سرمایه ۱۸۷۲ درصدی آن به ۳۰ هزار میلیارد تومان رسید. جمع حقوق مالکانه ایرانخودرو در پایان این سال ۹/ ۲۷ هزار میلیارد تومان بوده که تقریبا یک سوم ارزش بازار آن در بورس است. این نسبت هرچند از فاصله سه برابری بین این دو شاخص حکایت میکند، اما در مقایسه با بسیاری از شرکتهای بورسی که فاصله ۶ برابری دارند از وضعیت بهتری برخوردار است. از دیگر گروههای بورسی که نسبت قیمت به درآمد بالایی دارند، گروه محصولات کاغذی است. این گروه شامل سه شرکت «کارتن ایران»، «صنایع کاغذسازی کاوه» و «گروه صنایع کاغذ پارس» میشود که به ترتیب نسبت قیمت به سود آنها ۱۰۹۷، ۵۷۴ و ۷۸ واحد را در اختیار دارند. زیان خالص شرکت کارتن ایران در گزارش میاندورهای بهار ۱۰ ریال اعلام شده است.
بررسیها نشان میدهد که از میان ۳۳۳ بنگاه حاضر در بورس تهران ۹ شرکت P/ Eهای زیر ۱۰ واحد دارند. گروه پتروشیمی سرمایهگذاری ایرانیان (پترول) با نسبت قیمت به درآمد ۵/ ۳ واحد کمترین رقم در این شاخص را بین همه این شرکتها دارد. قیمت سهام این شرکت ابتدای امسال با رقم ۳۲۵ تومان آغاز به کار کرد و در حال حاضر به ۱۶۴۸ تومان رسیده است. بر اساس اطلاعات گزارش تفسیری شرکت یادشده در سال گذشته ۲۱ درصد حاشیه سود خالص داشته؛ رقمی که در سطح بسیار بالاتری از بازدهی معمول صنایع بورسی قرار دارد. بعد از آن شرکتهای سرمایهگذاری توسعه صنعت و تجارت با رقم ۶/ ۴ مرتبه، سرمایهگذاری بوعلی با ۸/ ۴ مرتبه، سرمایهگذاری توسعه ملی با نسبت قیمت به درآمد ۶ مرتبه قرار دارند. قابل توجه اینکه کمترین p/ eهای بازار مربوط به گروه سرمایهگذاریها میشود. این شرکتها با ایجاد یک پرتفوی متعادل توانستهاند وضعیت سوددهی خود را در سطح متعادلی نگهداری کنند.