به گزارش می متالز، علت این انکار نمایندگان، منطق ضعیف وزیر نیست بلکه سرسختی و لجاجت اراده ای است که اصلا قرار نیست قانع شود. هر کودکی میداند که پیش کشیدن بحث فاز ۱۴ یک آدرس غلط است؛ بهانه به مجلس کشاندن زنگنه هر چیزی میتوانست باشد.
از دزدی فرآورده نفتی از لولههای خفته در زیر خروارها خاک بگیر تا عوض کردن رنگ سازمانی فلان سکوی گازی وگرنه کیست که نداند تعریف مجنونوار پروژههای ۳۵ ماهه تراوش ذهن جماعتی است که لولهکشی شوفاژ خانگی را با توسعه پالایشگاهی میدان عظیم پارس جنوبی عوضی گرفته بودند.
طرف تواضع میکند و میگوید من کارهای نیستم اما شما نیز نباید از یاد ببرید که در همین سالها هزاران میلیارد دلار پول از پارس جنوبی خلق شده و این بخش از صنعت نفت و گاز کشور حالا دیگر واقعا افتخار آفرین است؛ بعد باز در جوابش میگویند بیا توضیح بده چرا طرحی را که رفیقان ناشی ما، دهسال پیش از این خواب دیدند را تعبیر نکردی؟! چرا در جایی که پدر بزرگ توتال و انی و شل و امثالهم هم نمیتوانند در ۳۵ ماه با ۵میلیارد دلار خرج تراشی یک طرح را به سامان برسانند تو که هشتت گروی هشتادت است نتوانستی جمع کنی؟منکران توسعه این سالهای پارس جنوبی گلوی وزیر را گرفتهاند و از او میخواهند آواز بخواند.
یکی نیست بپرسد چگونه شد که کشور از صدقه سری تولید همین پارسجنوبی و تعادلی که در مصرف داخلی انواع سوخت و مواد هیدروکربوری ایجاد کرد توانسته تانکر تانکر بنزین به ونزوئلای دوست و برادر برساند تا شما و همفکرانتان از صبح تا شب تیتر بزنید و همه جا توی بوق کنید که پشت ترامپ را به خاک مالیدید و تحریمها را دور زدید؟ چه شد که جیکتان در نیامد؟
قرار براین است که وزیر به مجلس بیاید که بعد بتوان به چهارمیخش کشید که چرا تولید گاز از چاههای عمق خلیج فارس را در همین چند ساله و با همین تنگنای تحریمی به بالای ۷۰۰ میلیون متر مکعب رساندهاست؟
قرار براین است که همه خود را به تجاهل بزنیم که اگر با یکدست هندوانه هفده فاز پارسجنوبی را به یکباره زیر بغل کنیم، همچنان لَنگ نیاز مصرف داخلی گاز هستیم و از سویی دیگر باید وارد کننده انواع سوختها باشیم؟
قرار بر این است که اصلا به روی مبارکمان هم نیاوریم که چهار سکوی همین فاز ۱۴ دارد با همین توان داخلی کار میکند؟ طرحی که تا پیش از این از فرط شلختگی و بیسرو تهی، هیچ کس از عهده حلو فصلش بر نمیآمد؟
برخی از صاحبنظران در خلوت به هم میگفتند شلوغی و بیحساب کتابی فاز ۱۴ کار را به جایی رسانده بود که فقط یکسال و اندی داشتند رویش فکر میکردند که اصلا از کجا کارش را شروع کنند!
حالا ۴ سکوی همین فاز، گاز به خشکی میفرستد تا ما حضرات سیاسی کار، بابتش برای همه دنیا شاخ و شانه بکشیم و شعار ما میتوانیم سر بدهیم و هر وقت هم لازم شد باعث و بانی توسعهاش را در مجلس ذبح کنیم.
قرار بر این است که یادمان برود که مدیر عامل نفتو گاز پارس بر سر همین فاز ۱۴ و بیمبالاتیهایی که در آن صورت گرفته بود از فرط رنج مفرط مینالید و گلایه میکرد و آن را به کلافی سردرگم تشبیه کرده بود که چندین سال توش و توان متخصصان و مهندسان و کارگران ایرانی را در ظل آفتاب مهلک عسلویه گرفته بود.
بله اصلا مهم نیست که در فاز ۱۴ به شهادت این قلم که به بازدید خبری به آنجا رفته بود؛ چه فضاحتی برپا شده بود وقتی عالی جنابان یک لوله را از جایی به مخزنی در جایی دیگر وصل کرده بودند و فاکتور یک تجهیز پالایشگاهی را به حساب پالایشگاهی دیگر زده بودند.
این هم مهم نیست که توسعه فاز ۱۴ را در زمان معجزه هزاره سوم فقط به خواجه حافظ شیرازی نداده بودند وقتی که کنسرسیومی شامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو)، شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران، شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران، شرکت ملی حفاری ایران شرکت مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، شرکت مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران (مپنا)، شرکت پایندان و شرکت ماشینسازی اراک واگذار شد!
شعبدهبازان قرار بود یک آش هفت جوش پدید بیاورند که “فاز ،۱۴ایرانی ترین فاز” نام بگیرد تا کلی بهره بردار سیاسی بتوانند زیر علامتش سینه بزنند که دیدید این ما بودیم که آن را به سرانجام رساندیم؟ دیدید ما میتوانیم؟
اما هیهات خورشید زیر ابر نماند؛ چراکه پیش از آن، همه آنها که دستی بر آتش داشتند میدانستند دُم خروس بیرون زده است. آقایان ۲۵ خرداد ماه ۱۳۸۹ طرحی را شروع کردند که پدر جَد غول های بزرگ نفتی هم نمی توانست آغازش کند چه برسد به این که پایانش دهد.
به راستی چرا وقتی از این منتقدان میپرسند که پدید آورندگان این طرح چگونه خیال کردند بدون رجوع به الگوها و کلیشه های رایج می توانند از یک فاز پارس جنوبی هر روز ۵۶.۶ میلیون متر مکعب گاز غنی، ۷۵ هزار بشکه میعانات گازی، و سالانه۱.۰۵ میلیون تن گاز پروپان و بوتان و یک میلیون تن اتان و۴۰۰ تن گوگرد تولید کنند، پاسخی ندارند؟
پیروان حکمت دولت بهار به چه اندیشه ای تصور کردند فاز ۱۴ تخم دوزرده ای است که با دیگر برادرانش در پارس جنوبی تفاوت دارد؟ چرا فکر کردند بدون رعایت الزامات توسعه ای در دیگر فازها، این چهاردهمی به راحتی قد میکشد و میبالد؟ با کدام پول؟ و با کدام توان مهندسی و تجهیزاتی؟
فیلی به نام پروژههای ۳۵ ماهه هوا شده بود که بر اساس آن قرار بود فاز ۱۴ در کنار فازهای ۱۳، ۱۹، ۲۰ و ۲۱و ۲۲- ۲۴ به بهرهبرداری برسد و تو گویی میشد این پنج مگا پروژه را در کنار به سرانجام نرساندن فازهای ۱۲، ۱۵ و ۱۶، ۱۷ و ۱۸ به سامان رساند.
هنوز معلوم نیست این نسخه معیوب پرخطا از قوطی کدام عطار ناوارد درآمده بود که پیرمرد چشم آبی نفت حالا باید به بهانهگیران سیّاس این روزگار جواب پس بدهد؟
بنظر میرسد منکران وزیر نفت باید همچنان خود را به کوچه علی چپ بزنند که فاز ۱۴ که هیچ اشتراکی با بلوکهای مرزی پارس جنوبی نداشته و در شمالیترین بخش منطقه قرار گرفته و بر این اساس هیچ تقدمی برای توسعه نباید برای آن در نظر گرفت، باید زودتر از بلوکهای هم مرز با قطر به بهرهبرداری برسد آنهم با دست خالی!
منکران وزیر نفت اینک پایشان را در یک کفش کردهاند که از آب کره بگیرند شاید هم موفق شوند و هیچ بعید نیست که او را تا پیش از پایان دولت به خانه بفرستند؛ اما هم اینان خوب میدانند اگر قرار باشد این نفت و گاز نان شب این دیار را بدهد باید کسی را به صندلی وزارت برسانند که فرق نیاز ملی با منافع حزبی و گروهی و شخصی را از هم تشخیص بدهد.
کسی که بداند زمانه، زمانهای نیست که بتوان با جیب خالی پزعالی داد نباید از یاد برد که داوران وجدانهای آگاه، ترازو به دست در این سوی تقویمها ایستادهاند و تا مو را از ماست نکشند دست از سر ما بر نخواهند داشت؛ قانع کردن آنها چگونه خواهد بود؟