به گزارش می متالز، ماجرای واگذاری ماشین سازی تبریز که این روزها به دلیل خصوصی سازی نادرست درگیر مشکلاتی شده، نگرانیهای جدید را برای کارشناسان و فعالان دانشجویی ایجاد کرده و این نگرانی وجود دارد که مجددا با واگذاری غیراصولی، کارخانه درگیر مشکلات بیشتری شود.
وی گفت: بعد از این ماجرا شورای واگذاری به این بحث ورود کرد و ماشین سازی را از صندوق فولاد گرفت و رایی که صادر شد این بود که مالکیت ماشین سازی تبریز دست سازمان گسترش و نوسازی صنایع است و ادعای قبلی سازمان خصوصی سازی ادعای اشتباهی بوده است.
این فعال دانشجویی ادامه داد: آن چیزی که باعث شد ماشین سازی با بحران مالی مواجه نشود افزایش قیمتها بود. البته ابزار آلات افزایش قیمت داشته، ولی به این نسبت حقوق کارگران افزایش چندانی نداشته است.
ترکمان خاطرنشان میکرد: بحث جدیای که در حال حاضر وجود دارد واگذاری ماشین سازی به شستا است که موافق و مخالفهای زیادی دارد ، البته استدلال بر سر این است که واگذاری به شستا بابت رد دیون دولت است، اما نکته قوت واگذاری به شستا این است که این مجموعه قدرتمندی است، اما این سوال پابرجاست که چرا باید صنعت مادر واگذار شود؟!
این فعال دانشجویی در ادامه مطرح کرد: ماشین سازی تبریز با توجه به رزومه قبلی که دارد یک صنعت مادر است؛ اگر به ضرردهی هم برسد نباید این کارخانه تعطیل شود.
مسوول سابق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند اظهار کرد: ماشین سازی تبریز یک مجموعه راهبردی است، وقتی واگذار میشود، صنعتی که این کارخانه را میخرد به امید سودهی است. ماشین سازی باید ردیف بودجه داشته باشد.
وی با اشاره به تربیت نیروهای کارآمد در دانشکده ماشین تبریز گفت: این کارخانه تولیدکننده ماشینهای کارخانههای دیگر نیز است. کارخانه ماشین سازی با صنایع نظامی، هستهای و پتروشیمی قرارداد دارد و واگذاری این مجموعه به خصوصی، از لحاظ اقتصادی قابل توجیه نیست.
ترکمان اضافه کرد: این کارخانه از ابتدای تاسیس تا کنون به عنوان کارخانه مادر بوده و اگر ضرر هم بدهد، میتواند با تزریق بودجه دولت کار را ادامه دهد. وقتی با این دید واگذار شود، قطعا دیگر ضرردهی کارخانه معنی نمیدهد و باید از یکسری راهبردهای استراتژیک در آینده بلندمدت کشور صرف نظر کرد.
ترکمان یادآور شد: مجموعههای بزرگی در کشور وجود دارد. مانند کشت صنعت مغان، ماشین سازی تبریز و پالایشگاه کرمانشاه، اینها مجموعههای راهبردیای هستند که از لحاظ مادی و هم از نظر استراتژیک کشور معقول نیست که این حجم از این توانمندی به شخص واگذار شود و باید این مجموعهها ذیل دولت بمانند.
امیرحسین فیضی، مسوول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند هم در ادامه این نشست با اشاره به روند نادرست خصوصیسازی گفت: خصوصی سازی شدن کارخانه مادر را نمیشود، خیلی سریع رد کرد. خصوصی سازی فرآیند طبیعی دارد که باید به آن رسید.
وی افزود: ما به یک فرآیند درست و پذیرفته شده در بحث خصوصی سازی نرسیدهایم، پس چرا باید در قدم اول از کارخانهها و صنایعی مانند ماشین سازی تبریز و کشت صنعت مغان شروع کنیم؟ مساله خصوصی سازی با توجه به نظر برخی از کارشناسان میتواند دوای درد باشد، اما نه به سبک و روش و منش کنونی.
فیضی در ادامه عنوان کرد: چه کسی گفته در بحث خصوصی سازی، کارخانه باید به شخص واگذار شود؟ کدام متن قانون صراحتا میگویند نوع خصوصی سازی یعنی واگذاری تام الاختیار به یک شخص و آن شخص حق دارد هر کاری که دوست دارد انجام دهد؟ ما بحثهایی مانند تعاونی، عرضه سهام در بورس و موارد مختلف را میتوان داشته باشیم.
این فعال دانشجویی تاکید کرد: در این برهه کنونی چه اصراری است که کارخانه ماشین سازی تبریز ، پتروشیمی وقتی با این حجم رانت مواجه هستیم، واگذار شود.
فیضی در مورد واگذاری ماشین سازی تبریز به شستا عنوان کرد: شاید اصلیترین دلیل واگذاری این باشد کارخانه ماشین سازی تبریز به خودی خود دارای اصالت و هویت است و نیاز دارد از طرف دولت به صورت متمرکز به آن نگاه شود، نه به صورت اینکه یکی از صد بنگاههای اقتصادی باشد. مثلا هپکو، کشت صنعت مغان در بزنگاههای تحریم و جنگهای اقتصادی اصلیترین جاهایی هستند که میتوانند اقتصاد ما را زنده نگاه دارند و یا آنها را مشخص کنند.
وی در ادامه گفت: شستا از مجموعهای از صنایع بزرگ تشکیل شده که اگر کارخانه ماشین سازی تبریز به این مجموعه واگذار شود، عملا هویت جدی که دارد را از دست میدهد و کارخانهای مانند کارخانههای دیگر میشود و همین نکته نقش اثرگذاری در تولید سایر صنایع را، از دست میدهد.
وی گفت: قبول داریم که موفقیتی کسب شده و این کارخانه به ایدرو بازگشت داده شده است، ولی نکته این است که در حال حاضر کارخانه با ۴۰ الی ۵۰ درصد ظرفیت کار میکند.
فیضی با اشاره به ارائه سهام کارخانه به بورس خاطرنشان کرد: کارخانههای دیگر مانند ایران خودرو و سایپا در بورس فعالیت میکنند، اما وضعیت خوبی ندارند. شاید نتوان گفت با ارائه سهام کارخانه در بورس مشکل ماشین سازی تبریز حل میشود، اما میتوان در این زمینه تامل کرد؛ چرا قبل از ارائه سهام در بورس به این فکر نکنیم که سهام کارخانه را به کارگران عرضه کنیم.
ترکمان در ادامه نشست با اشاره به واگذاری کارخانه بیان کرد: بحث دیگری که وجود دارد و باید ابعاد آن مورد نظر قرار بگیرد ، واگذاری مدیریت کارخانه است. لزومی ندارد ملک واگذار شود.
وی گفت: در یکسری از ابعاد واگذاری، بخش خصوصی قدرتمند نداریم؛ مثلا کشت صنعت مغان ۴ هزار میلیارد تومان در سال ۹۷ ارزش گذاری شد. ذاتا بخش خصوصی ای نداریم که بتواند کل این مبلغ را پرداخت کند. وقتی به مبلغ ۱۸۰۰ میلیارد تومان به آقای ژاله فروخته شد، این مبلغ را نمی توانست بخش خصوصی پرداخت کند. آقای ژاله به قیمتی این کارخانه را خرید که قیمت راسهای گاو کارخانه هم نمیشد.
این فعال دانشجویی در ادامه اظهار داشت: عملا خود این امر مولد قشر سرمایه داری میشود که یک شبه به سرمایههای کلان میرسند و نمیشود منکر این شد که مالک ماشین سازی و مالک کشت صنعت مغان و هپکو افرادی بودند با حداقل پول اولیه، مالک چندین هزار میلیارد تومان سرمایه شدند و این امر باعث اختلاف طبقاتی سنگین میشود.
ترکمان ادامه داد: اگر قصد دولت از واگذاری، افزایش بهره وری اتفاق بیفتد، نه صرفا تامین بودجه، یکی از راه حلهای واگذاری مدیریت کارخانه است که این نوع واگذاری مدیریت هم باید با یکسری تبصرههایی باشد و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد.
وی تاکید کرد: برای واگذاری ماشین سازی تبریز و کشت صنعت مغان چندین مزایده داشتیم که کسی خریدار نبود، که خود به خود باعث شد به قیمت پایینی واگذار شود. در واگذاری کشت صنعت مغان این اتفاق افتاد از ۴ هزار میلیارد تومان به ۱۸۰۰ میلیارد تومان رسید. از این مبلغ فقط ۱۰۰ میلیارد تومان نقدی پرداخت شد و یا در فرآیند عجیب واگذاری هپکو، فقط با ۱۰ میلیون تومان نقدی واگذار شد.
فیضی در ادامه در رابطه با واگذاری مدیریت کارخانههای بزرگ افزود: اجاره دادنهای بلند مدت با یکسری شروطی که در آن خریدار نمیتواند به چیز دیگری غیر از بهره شخصی خود از سود کارخانه فکر کند، یعنی کسی مدیریت کارخانه را عهده دار میشود که نیاز به نظارت آنچنانی ندارد تا اهلیت فرد مورد بررسی قرار گیرد. ذاتا کسی باید مدیریت را قبول کند که اهلیت مدیریت کارخانه داشته باشد و از کارخانه سود استخراج کند و این سود آن چیزی که حاصل میشود.
فیضی یادآور شد: دولت در مساله خصوصی سازی آنچه به معنای رسیدن به اهدافی که مدنظر مقام معظم رهبری و سازمان خصوصی سازی بوده را رعایت نکرده و به عنوان تامین بودجه نگاه میکند.
وی گفت: این امر در بنگاههای کوچک برای رسیدن به یکسری راهبردها با داشتن اتاق فکر و تدبیر کردن صورت میگیرد و با آن نیتی که باید به خصوصی سازی نگاه شود، دولت اراده و نگاه راهبردی در زمینه خصوصی سازی ندارد.
ترکمان در ادامه با اشاره به تفکیکهای زمینهای کارخانه ماشین سازی تبریز تصریح کرد: یک بحث جدی تری وجود دارد و ان در مورد زمینهای «آئل گلی» ماشین سازی است. عدهای به دنبال این زمینها هستند که این امر به نفع دولت است، که قبل از واگذاری ماشین سازی زمینها را تفکیک کند و ما به ازای مالی به خزانه دولت واگذار شود، در صورتی که این مبالغ حاصل فروش زمینها باید خرج خود ماشین سازی شود.
وی افزود: این بحث وجود دارد که کارخانه باید چابک شود. باید جلوی این موضوع گرفته شود و اگر هم قرار به چابک سازی کارخانه باشد این چابک سازی باید خرج خود ماشین سازی شود نه اینکه ما به ازای مالی آن در دست خزانه دولت باشد.
فیضی در خاتمه این نشست گفت: در حال حاضر با چه اولویت و منطقی قرار است به سمت خصوصی سازی کارخانههایی مانند ماشین سازی تبریز و کشت صنعت مغان برویم؟ وقتی همچنان مدل خصوصی سازی ما زیر سوال است و باید راجع به این تامل بیشتری شود چه اصراری است که واگذاری تام الاختیار به این نوع مدل انجام شود؟
برای مشاهده ی فیلم ها کلیک کنید.