به گزارش می متالز، رئیس سازمان انرژی اتمی - دکتر علی اکبر صالحی - درباره آینده برجام و خروج امریکا از توافق هستهای گفته است: «وظیفه ما در سازمان انرژی اتمی آمادگی برای برگشتپذیری است. یک هزار و ٤٤ سانتریفیوژ ما در فردو نصب شده ولی در خلأ هستند و گازدهی نمیشوند. ما میتوانیم در عرض چهار روز گازدهی کرده و غنیسازی ٢٠ درصد را انجام دهیم.»
پیش از این نیز دکتر صالحی در واکنش به اقدامات دولت ترامپ، خاطرنشان کرده بود که دولت ایران به برهم زنندگان برجام «ضرب شست ویژهای» نشان خواهد داد. این قبیل اظهارات دکتر صالحی این نگرانی را نزد برخی تحلیلگران ایجاد کرده که مبادا «تهدید»های او مورد بهرهبرداری سیاسی از جانب دولت ایالات متحده امریکا قرار گیرد و راه را برای اقدامات خصومتآمیز آنها علیه ایران هموارتر سازد.
از این رو، ذکر چند نکته در این باره ضروری است: اول اینکه اظهارات دکتر صالحی نه تنها اظهارات جدیدی نیست، بلکه اظهاراتی معلوم و برخاسته از متن برجام است. در واقع، اگر در روند مذاکرات هستهای دولت امریکا و متحدین غربی آن همواره بر ضرورت ایجاد یک ساز و کار «برگشتپذیری تحریمها» (Snap back) تأکید داشتند، تیم مذاکرهکننده ایران نیز متقابلا بر این نکته تأکید داشت که تعهدات و اقدامات «فنی» ایران نیز باید به همان تناسب «برگشتپذیر» باشد.
در نهایت، تیم مذاکره کننده ایران توانست در مقابل مکانیسم «برگشتپذیری تحریمها» یک مکانیسم «برگشتپذیری» تعهدات ایران را نیز تعبیه کند که از آن در صورت لزوم به عنوان اهرم یا ضمانت اجرایی استفاده کند. به عبارت دیگر، اظهارات دکتر صالحی بیش از اینکه «تهدید» یا بی ملاحظگی محسوب شود، نوعی «یادآوری» است!
دوم اینکه اظهارات دکتر صالحی اشاره به «تعادل درونی» توافقی دارد که هر بند آن مشخصاً و دقیقاً در توازن (یا موازنه) با یک بند دیگر تنظیم و نوشته شده است. به عبارت دیگر، اشاره دکتر صالحی به قابلیت برگشتپذیری تعهدات ایران حاوی این پیام است که برهم زدن «تعادل درونی» برجام - از طریق «اصلاح» موارد سهگانهای که امریکا «نقض» توافق میخواند - ممکن است در نهایت به فروپاشی کُل عمارت منتهی شود.
این پیام برای آن دسته از کشورهای اروپایی که در پی سیاست «راضیسازی» ترامپ از طریق «تکمیل» یا «اصلاح» چند بند از برجام هستند، بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، دکتر صالحی به «عقلای جمع» یادآوری میکند که نه تنها ایران به هر یک از اقدامات و «اصلاحات» آنها پاسخ متناسبی خواهد داد، بلکه برهم زدن ناخواسته تعادل حاکم بر «ساختار توافق» ممکن است نتیجهای برخلاف تصور آنها در پی داشته باشد.
سوم اینکه اظهارات دکتر صالحی در خلأ بیان نشده و باید آنها را طبیعتا با توجه به فضای حاکم در واشنگتن ارزیابی کرد. در واقع، ناظران صحنه سیاسی امریکا بخوبی میدانند که از ماه اکتبر تاکنون کشمکش جدی و شدیدی میان طرفداران و مخالفان برجام در واشنگتن آغاز شده است.
در یک طرف ماجرا، موافقان برجام بر این نکته تأکید دارند که خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام تبعات و پیامدهای سنگینی برای امریکا در پی خواهد داشت و مدام در مورد واکنشهای احتمالی ایران هشدار میدهد.
از سوی دیگر، مخالفان برجام مدام بر این نکته اصرار میورزند که ایران - با وجود شعارهای تندی که میدهد - هیچ واکنش ویژهای به خروج امریکا از توافق هستهای نشان نخواهد داد و بی وقفه تلاش میکنند رئیس جمهوری بیتجربه، ناآگاه و تاجرمسلک خود را به این نتیجه برسانند که برهم زدن برجام هیچ هزینهای برای او در بر نخواهد داشت.
حال، در میان این نزاع، دکتر صالحی دو نکته مهم را به بحث آنها اضافه کرده است تا کفه ترازو را به نفع ایران متمایل سازد. یک نکته او حاوی یک فاکت و حقیقت آشکار در مورد قابلیتهای برگشت پذیری ایران بود؛ و دیگری حاوی یک «ابهام» در مورد آنچه «ممکن است» ایران انجام دهد: در نکته اول او تأکید کرده که اولاً ایران قابلیت و اراده برگشت پذیری را دارد و در نکته دوم گفته است ایران «ضرب شست ویژهای» به آنها نشان خواهد داد و آنها را - به زعم دبیر شورای عالی امنیت ملی - «شگفتزده» خواهد کرد.
شایان ذکر است که این نکات ظاهرا چنان در فضای رسانهای امریکا و بر جدال دو جناح موافق و مخالف تأثیر داشت که بلافاصله پس از بیان آن توسط دکتر صالحی، دو تن از سرسختترین لابیستهای ضدایرانی در امریکا، طی مقالهای در روزنامه واشنگتن پُست، تلاش کردند تأثیر کلام رئیس سازمان انرژی اتمی ایران را خنثی کنند و مجدداً بر این «روایت» تأکید ورزند که خروج ترامپ از برجام هیچ تأثیری بر موقعیت و وضعیت امریکا نخواهد گذاشت!