تاریخ: ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۵:۲۲
بازدید: ۲۸۱
کد خبر: ۱۳۴۹۷۸
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

کف بورس کجاست؟

می متالز - در دو ماه گذشته بورس تهران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است، با این حال برآیند این فراز و فرودها چندان به نفع سرمایه‌گذاران نبوده است.
کف بورس کجاست؟

به گزارش می متالز، در دو ماه گذشته بورس تهران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است، با این حال برآیند این فراز و فرودها چندان به نفع سرمایه‌گذاران نبوده است. در حالی که نگاهی به مولفه‌های بنیادی و سوابق تاریخی به ثبت رسیده در بازارهای سرمایه پذیر نظیر ارز، طلا و مسکن نشانگر آن است که بازار سرمایه همواره سود بیشتری را نصیب سرمایه‌گذاران خود کرده است، اما روند تغییرات در هفته‌های اخیر نشانگر آن است که صحت گزاره یاد شده در حال حاضر اگر نگوییم کاملا تا حدودی نقض شده است.

این موضوع اما به شتاب افسارگسیخته و غیرقابل تحلیل سهام در چهار ماه ابتدایی سال بازمی‌گردد. در حالی که تنها ظرف سه ماه دلار آمریکا در مقابل ریال ایران به میزان ۳۳ درصد تقویت شده است، تداوم روند نزولی قیمت سهام حکایت از آن دارد که یا بازاری جایگزین برای حفظ ارزش دارایی سرمایه‌گذاران پیدا شده است یا تغییر مولفه‌های پیرامونی در اقتصاد ایران درک سرمایه‌گذاران از مقوله ریسک را تا حد قابل‌توجهی تغییر داده است.

روز گذشته شاخص بورس تهران افتی ۵/ ۱درصدی را تجربه کرد. در این روز کاهش قیمت در بسیاری از نمادهای شاخص‌ساز بورس و فرابورس سبب شد تا شاهد ثبت عملکرد منفی در نماگرهای این دو بازار باشیم. عقبگرد قیمت‌ها در دومین روز معاملاتی هفته در حالی رخ داد که صعود بیش از ۸/ ۲ درصدی دماسنج اصلی بورس تهران در ابتدای هفته، امیدها در مورد بازگشت بازار سهام به روند صعودی را افزایش داده بود. کاهش ۲۳ هزار واحدی روز گذشته شاخص کل بورس تهران سبب شد تا در پایان داد و ستدهای این روز میزان فروش سهامداران حقیقی به خریداران حقوقی بازار به رقم ۱۲۲۶ میلیارد تومان برسد. این رقم در حالی به ثبت رسیده است که طی روز شنبه خرید اشخاص حقیقی بازار از حقوقی‌ها ارزشی بالغ بر ۷۳۷ میلیارد تومان داشت. از بررسی میزان نسبت مورد بحث می‌توان اینطور نتیجه گرفت که فعالان خرد بازار سهام در روزهای اخیر از افزایش قیمتی در بازار سرمایه به‌عنوان فرصت خروج استفاده کرده‌اند. آنطور که به‌نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران خرد که اغلب آنها همزمان با فرش قرمز دولت برای ورود به بازار سرمایه وارد چرخه معاملات سهام شده‌اند، در نظر دارند تا عطای جبران ضرر را به لقای شناسایی زیان ببخشند و هر جور که شده پول خود را از بازار یاد شده خارج کنند.

همین امر سبب شد تا میزان خروج پول حقیقی‌ها از گروه‌های فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و بانک‌ها به ترتیب به ۴۰۰، ۳۰۰ و ۲۰۰ میلیارد تومان برسد. آن طور که به‌نظر می‌رسد حمایت از نمادهای سنگین وزن بازار سهام که عمدتا در گروه‌های یاد شده حضور دارند سبب شده تا فضایی مناسب برای خروج پول‌های درشت به مقصد بازارهای موازی فراهم شود.

با این حال یکشنبه فقط روز خروج پول از نمادهای شاخص ساز بازار سرمایه نبود. در حالی که مدت‌ها است بخش عمده‌ای از نمادهای بورس و فرابورس با کاهش شدید تقاضا دست و پنجه نرم می‌کنند و همین امر سبب شده تا در تعداد زیادی از نمادها شاهد قفل شدن صف‌های خرید باشیم، روز گذشته سه نماد «خریخت»، «وتوصا» و «فلوله» بالاخره مشمول گره معاملاتی شدند و پس از مدت‌ها تغییر درصدی را در قیمت‌های پایانی شاهد بودند. نحوه خروج پول از این نمادها و کاهش قابل‌توجه قیمت نقد در کنار پر نشدن قیمت پایانی این گمان را به ذهن متبادر می‌کند که عطش فروش در بسیاری از نمادهای بازار بیش از آن چیزی است که تا پیش از این انتظار می‌رفت. این مهم در کنار تغییرات حاکم بر عرضه و تقاضای نمادهای حاکم بر نمادهای شاخص ساز بازار این سوال را ایجاد می‌کند که آیا نگاه سرمایه‌گذاران به مسائل پیش روی اقتصاد ایران تغییر کرده است؟ آیا تورم انتظاری که تا پیش از این موتور محرک قیمت‌ها را به حرکت در می‌آورد، از توانایی لازم برای تغییر جهت بهای سهام در جهت صعود برخوردار نیست؟ گفت‌وگوهای «دنیای‌اقتصاد» با چهار تن از کارشناسان ارشد بازار سرمایه به بررسی این شبهات پرداخته است.

مهدی رباطی: اتفاق بدی که در ماه‌های گذشته شاهد بودیم، اظهار نظرهای مثبت سیاسیون درخصوص بازار سرمایه بود. این مساله در حال حاضر که بازار منفی است نیز به نحوی دیگر و در قالب ورود مجلس به ماجرا دنبال شده است. این مساله به روند طبیعی بازار لطمه وارد کرده است. با توجه به روند صعودی که در چند ماه گذشته شاهد بودیم، طبیعی بود که بازار وارد فاز اصلاحی شود. مشکل در حال حاضر این است که ساختارهای بازار در حال حاضر ایراد دارد.

به‌نظر من به نسبت در چند ماه گذشته که شاهد رشد چند برابری قیمت‌ها بودیم، عامل جدیدی به‌عنوان ریسک سیستماتیک به بازار وارد نشده است که موجب شود تا سرمایه‌گذاران در تصمیمات سرمایه‌گذاری خود تجدید نظر کنند. متاسفانه در ماه‌های اخیر این ذهنیت به بازار القا شد که بازار دچار حباب شده است. این مساله بر فضای ناامنی بر بازار سرمایه افزود. فکر می‌کنم که مسائلی نظیر انتخابات آمریکا نیز در بازار ایران مسائل حائز اهمیتی نیستند. پیش تر نیز با انتخاب ترامپ و خروج او از برجام موقتا بازار دچار التهاب شد با این حال آنچه در ادامه شاهد بودیم حکمفرما شدن منطق اقتصاد بر بازارها بود. در این میان باید توجه داشت که بررسی نسبت قیمت به درآمد بیشتر نمادها حکایت از آن دارد که بازار به‌طور کلی بالاتر از ارزش معامله نمی‌شود با این حال این مساله به معنای آن نیست که افت بیشتری را شاهد نخواهیم بود. ممکن است فعالان بازار به هر دلیلی به این جمع‌بندی برسند که زمان مناسبی برای خرید نیست. این امر می‌تواند بازار را حتی برای مدتی طولانی نیز به رکود ببرد. با توجه به روند رشد پایه پولی و پیش بینی تورمی که برای دو سال آینده داریم انتظار می‌رود که بورس بهترین بازار برای دو سال آینده باشد و بازار از اوایل دی ماه یا اواخر آذرماه وارد روند افزایشی شود.

رضا صبری: به‌نظر من مهم‌ترین عاملی که باید در تحلیل وضعیت فعلی به آن توجه شود، دلار است. طی چند سال گذشته تمامی مسیر بازار با افزایش قیمت دلار طی شده است. به این معنا که یا سودسازی شرکت‌ها دلاری بوده است یا افزایش قیمت دلار به افزایش بهای دارایی‌ و تجدید ارزیابی دارایی‌ها از این محل انجامیده است. من فکر می‌کنم که بازار سهام در حال حاضر از رکوردهای قبلی خود عقب‌نشینی کرده است و بعید نیست که سایر بازارها نیز به واسطه تغییر شرایط این مسیر را تکرار کنند. در حال حاضر برآورد من این است که نمادهای موجود در بورس با متوسط قیمت دلار ۲۳ تا ۲۴ هزار تومان قیمت سهام تعدیل شده‌اند. در این شرایط اگر قیمت دلار به زیر ۲۰ هزار تومان کاهش پیدا کند چه رخ خواهد داد؟ در بسیاری از نمادها شاهد افت بیشتر قیمت خواهیم بود. همانطور که در مصاحبه‌های قبلی نیز گفتم به‌نظر من دلار مسیر نزولی را پیش می‌گیرد. اخباری نظیر افزایش فروش نفت بازگشت ارز حاصل از صادرات آن‌طور که رئیس کل بانک مرکزی گفته است و گشایش‌های سیاسی زمینه را برای تحقق این مساله فراهم خواهد کرد. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از سهام دلاری بازار در دو ماه گذشته به اندازه سایر نمادها افت قیمت نداشته‌اند. این مساله می‌تواند در صورت تحقق افت قیمت در دلار بازار را با شوک مواجه کند. من فکر می‌کنم که نسبت P در بازار بالا است و از آنجاکه افق پیش روی بهای ارز مشخص نیست تحلیل بر مبنای ارزش دارایی‌ها نیز چندان ممکن نخواهد بود.

مهدی دلبری: ارزش‌گذاری مبحثی در مدل‌های ریاضی است. در حال حاضر آنچه در معاملات سهام در جریان است، قیمت‌گذاری سهام ناشی از عرضه و تقاضا است که طبیعتا با ارزش سهام مورد معامله متفاوت است. کاهش قیمتی که در بازار سهام شاهد هستیم ناشی از ترس به وجود آمده به‌دلیل تصمیمات ناگهانی است. فکر می‌کنم که واهمه شکل گرفته در این بازار ممکن است در روزهای آتی نیز بازار را در کانالی پر نوسان و نزولی نگه دارد. در حال حاضر گزارش‌های حاصل از عملکرد شرکت‌ها عمدتا خوب است. در حال حاضر بازار حدود ۲۵ درصد با پیک خود فاصله دارد و در طول این مدت قیمت دلار تا ۳۳ درصد افزایش یافته است و فعلا نیز امیدی نیست که این فاصله کمتر شود.

اینکه به‌طور کلی گفته شود بازار ارزنده هست یا نیست موضوعیت ندارد. درخصوص کل بازار نمی‌توان اظهار نظر کرد. هر تحلیلگری در سناریوهای تحلیلی خود متغیرهای متفاوتی را با مقادیری غیر یکسان لحاظ می‌کند. بنابر‌این نمی‌توان گفت که یک سهام تنها یک ارزش تحلیلی دارد. در حال حاضر خروج پول در بازار بالا بوده و نمی‌توان با کفه ضعیف تقاضا در مقطع فعلی امید چندانی به رشد بورس داشت. با این حال نمی‌توان گفت که هیچ سهام خوبی نیز در بازار وجود ندارد. همان‌طور که گفتم ارزشمندی یک دارایی از قیمت آن متفاوت است. این تحلیلگر بازار سهام در پایان افزود: فکر می‌کنم که در حال حاضر احتمال چندانی برای کاهش قیمت دلار وجود ندارد و با توجه به آنکه تراز تجاری منفی است، هر افتی در بازار به مثابه فرصتی برای رشد بازار ارز خواهد بود.

احمد اشتیاقی: بازار در هفته‌های اخیر به سودسازی شرکت‌ها نسبت به گذشته وزن بیشتری می‌دهد. در حال حاضر در بازار بر سر P/ E تحلیلی در حدود ۱۰ واحد اجماع وجود دارد. همین امر سبب شده تا آمدن نسبت یاد شده زیر ۱۰ واحد ارزنده تلقی شود. البته ما در این نوع تحلیل تاثیر طرح‌های توسعه بعد از سال ۱۴۰۰ را لحاظ نمی‌کنیم. گفته فوق تحلیلی برای سال مالی آتی است. دراین میان آنچه که در این نوع تحلیل‌ حائز اهمیت است نحوه در نظر گرفتن قیمت دلار است. فکر می‌کنم که بهای ۲۲ هزار تومانی برای دلار در این شیوه مناسب باشد، چراکه باید در تحلیل‌های خود احتمال پیروزی بایدن و بازگشت آمریکا به برجام که به نوعی گشایش اقتصادی محسوب می‌شود را در نظر بگیریم. فکر می‌کنم بازار نیز به‌طور میانگین در قیمت‌گذاری سهام با دلار ۲۲ هزار تومان هماهنگ شده باشد. به‌نظر من از دید احتیاط و محافظه کاری این ارقام مناسب است. فکر می‌کنم به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌های معدنی، فلزی و شیمیایی افت قیمت چندانی را شاهد نبوده‌اند. به‌نظر من بازار سرمایه می‌تواند برای سرمایه‌گذاران بازده مصون از تورم ایجاد کند.

منبع: نبض بورس
عناوین برگزیده