به گزارشمی متالز، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان صنایع معدنی کشور، ایران از ظرفیتهای ویژهای از ذخایر معدنی مس برخوردار است. ایران از لحاظ ذخایر معدنی مس روی کمربند جهانی این فلز قرار گرفته که در محور شمالغرب-جنوبشرق کشور امتداد دارد. گفتنی است حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد مس مصرفی جهان از طریق استخراج معادن مس حاصل میشود.
این فلز سرخ رنگ که به سبب کارآیی ویژه خود با عنوان طلای سرخ نیز معروف است را باید یکی از پرکاربردترین فلزات غیرآهنی دانست. خواصی مانند رسانایی بالای الکتریکی، چکشخواری و مقاومت بالا از مهمترین ویژگیهای این فلز بهشمار میروند. بدون تردید در آینده و با رشد فناوری تقاضا برای مصرف مس نیز روند رو به رشدی را پشتسر خواهد گذاشت.
روند تولید، تکمیل زنجیره ارزش، فروش، صادرات و رعایت نکات محیط زیستی در روند استخراج و فرآوری این محصول معدنی در طول سالهای گذشته همواره مورد بحث و تبادل نظر بوده است. درباره موارد یاد شده با احمد مرادعلیزاده، مدیرعامل اسبق شرکت ملی صنایع مس ایران گفتوگو کرده ایم. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
فلز مس پس از فولاد و آلومینیوم سومین فلز پرکاربرد جهان است. اما از منظر اثرگذاری در صنعت، با فولاد رقابت میکند. تا جاییکه تولید این فلز سرخ را باید یکی از صنایع استراتژیک جهان دانست، چراکه تنوع مصرف مس در صنایع گوناگون به مراتب بیشتر از فولاد است.
درواقع ابتدا باید فعالیتهای اکتشافی بهطور کامل و سیستماتیک در کشور اجرایی و در ادامه بهطور دقیق این ذخایر ارزشگذاری شود. اما فعالیتهای اکتشافی که تاکنون در کشور انجامشده بسیار محدود هستند. دولتها در حوزه اکتشاف بیشترین مسئولیت را بر عهده دارند، چراکه اکتشاف نیز در رده فعالیتهای زیرساختی است. اگر هم بنا به سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه اکتشاف باشد، باید نگاهی همهجانبه به این حوزه از سوی دولت جریان داشته باشد.
اکتشاف در سطوح گوناگون انجام میشود. فاز نخست آن به شناسایی، مطالعات زمینشناسی، فعالیتهای ژئوفیزیک و شناسایی مناطق پرظرفیت اختصاص دارد. در ادامه اکتشافات نیمهتفصیلی اجرایی میشود که ظرفیتها را از همه جهت روشن میکند. همه دولتها فعالیتهای اکتشافی را تا مرحله نیمهتفصیلی بر عهده میگیرند.
اما در ایران سازمان سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور، تنها اکتشافات اولیه را انجام میدهد؛ بنابراین فاصلهای میان فعالیتهای سازمان زمینشناسی و حضور شرکتهای سرمایهگذار وجود دارد. این فاصله باید ازسوی دولت برطرف شود یا حداقل سیاستهای لازم را در اینباره تدوین کند و چنانچه قرار است بنگاهها سرمایهگذاری در این حوزه را بر عهده بگیرند، نحوه سرمایهگذاری آنها مشخص شود تا شرکتها در فعالیت خود گرفتار بزرگنمایی نشوند. کما اینکه متاسفانه درحالحاضر این دست بزرگنماییها بهشدت در فعالیتهای اکتشافی مشاهده میشود. یعنی میزان اکتشافات انجامشده با آماری که از آن ارائه میشود، تطابق ندارد و درنتیجه آثار آن نیز مشاهده نمیشود.
در ادامه باید تاکید کرد هر سرمایهگذاری در حوزه معدن باید متکی بر گزارش فنی و اقتصادی کارشناسی، بانکپسند و براساس معیارهای بینالمللی باشد. یعنی هر سرمایهگذار داخلی و خارجی با مطالعه این گزارش، از حضور در اجرای پروژهها اطمینان حاصل کند. اما متاسفانه در کشور ما این دست اقدامات ضروری و اولیه مورد توجه قرار ندارند. درنتیجه لزوم توجه هرچه بیشتر به این موضوعات، ضروری بهنظر میرسد.
باوجود همه موارد یادشده باید تاکید کرد کشور ما از منظر ذخایر مس از ظرفیت خوبی برخوردار است. چنانچه فعالیتهای اکتشافی بهطور کامل انجام شود و دولت سیاستهای لازم میان سازمان زمینشناسی و بنگاهها (چه دولتی و چه خصوصی) را بهدرستی تدوین و حضور بخش خصوصی و سرمایهگذاری در این حوزه را تسهیل کند، امکان رشد و توسعه در این بخش وجود دارد و فعالیت در صنعت مس، صنعتی به صرفه خواهد بود. در همین حال باید تاکید کرد که ذخایر کوچک، متوسط و بزرگی از مس در کشور وجود دارد و چنانچه شرایط یادشده فراهم شود میتوان از این ذخایر برای توسعه صنعت فلز سرخ بهره گرفت.
ظرفیت ایجادشده برای تولید کاتد در کشور ۴۰۰ هزار تن برآورد میشود. در همین حال، میزان تولید کاتد کشور سالانه حدود ۲۵۰ هزار تن است. این تولید با بهرهگیری از ظرفیت سونگون، سرچشمه و میدوک اجرایی میشود. پروژه درهزار و درآلو نیز در آینده نزدیک به مدار تولید وارد خواهند شد. بهرهبرداری از هر کدام از این ذخایر، ظرفیت تولید کنسانتره را ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن افزایش میدهد.
یعنی ظرفیت تولید کاتد مس کشور به حدود ۳۰۰ هزار تن در سال افزایش خواهد یافت. چنانچه زمینه جذب سرمایه به معادن شناساییشده که بهرهبرداری از آنها صرفه اقتصادی دارد، فراهم شود، میتوانیم به تولید کاتد با کل ظرفیت تاسیس شده؛ یعنی ۴۰۰ هزار تن در هر سال امیدوار باشیم.
تصمیم برای صادرات محصولات در حلقههای گوناگون زنجیره تولید مس باید براساس شرایط اتخاذ شود. در دورههایی شاهد هستیم که مصرف مس خالص در سطح بینالمللی افزایش مییابد. درنتیجه شرکتها و کمپانیهای خریدار کاتد، برای کارمزد فرآیند ذوب، هزینه قابلتوجهی را پرداخت میکنند. بدون تردید در چنین شرایطی توسعه واحدهای ذوب اهمیت مییابد.
با این وجود و در حالت کلی، تفاوتی اساسی میان فلز مس و فولاد وجود دارد. در زنجیره فولاد از استخراج سنگ آهن تا تولید انواع محصولات نهایی، در هر حلقهای، ارزشافزوده متناسبی ایجاد میشود. اما در صنعت مس شرایط بهطور کلی متفاوت است. بدین معدنی که بیشترین ارزشافزوده در این زنجیره از معدن به کنسانتره حاصل و پس از آن در حلقههای بعدی تولید، کارمزدها بسیار محدود میشود. حداکثر کارمزدی که تاکنون در جهان برای تبدیل کنسانتره به کاتد (با هر نوع روشی) پرداخت شده به ۲۲۰ دلار بهازای هر تن میرسد.
بنابراین هزینه کردن حجم قابلتوجهی از منابع عظیم مالی برای تولید کاتد باید در هر دورهای و بنا به شرایط موجود بررسی و اجرایی شود. در دوره دومی که من مدیریت شرکت ملی صنایع مس ایران را بر عهده داشتم، بهرهبرداری از ذخایر مس با ظرفیت کمتر از ۰.۶ درصد مس محتوی، در جهان متوقف شد، چراکه اقتصاد دنیا رکود قابلتوجهی را پشتسر میگذاشت. قیمت فلزات افت چشمگیری یافته بود. قیمت مس حتی به ۳۷۰۰ دلار به ازای هر تن نیز کاهش یافت. (این درحالی است که درحالحاضر میانگین نرخ فروش فلز مس در بورس فلزات لندن ۶۵۰۰ تا ۶۷۰۰ دلار بهازای هر تن کاتد، ثبت میشود.)
بنابراین برای تداوم فعالیت در صنعت مس باید براساس شرایط موجود تصمیمگیری کرد و روند تولید را متناسب با واقعیتهای موجود ادامه داد. کما اینکه در همان دوره ۴ سال پیش، بسیاری از فعالیتهای توسعهای در سطح بینالمللی متوقف شدند. در همین حال بهرهبرداری از برخی معادن نیز بهدلیل کاهش بازده اقتصادی، متوقف شد. تنها فعالیت معادن جاری و پروژههایی که عیار مس آنها بیش از ۰.۶ درصد بود، ادامه داشت. ما هم باید براساس مطالعه و طبق شرایط روز جهان فعالیت کنیم.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، این فلز سرخ درحالحاضر از شرایط مطلوبی در سطح جهانی برخوردار است. با نرخهای قابلقبولی به فروش میرسد و در همین حال رشد نرخ دلار نیز تاثیر بسزایی بر رشد درآمدهای ارزی این صنعت داشته است. بنابراین باید بهدنبال احیای فعالیت در معادنی بود که استخراج از آنها با صرفه اقتصادی همراه است. در همین حال برای بهرهبرداری از ذخایر هر معدن باید مطالعات ویژه و منحصر به فردی انجام شود، چراکه مباحث زمینشناسی هر معدن منحصر به فرد است. نحوه قرار گرفتن معدن و روش دسترسی به ذخیره باید منحصرا مطالعه شود. نمیتوان فرمولی خاص را برای همه معادن اجرایی کرد.
اما بهطور خلاصه صنعت مس جزو صنایع استراتژیک، بهصرفه و مهم جهان و ایران است. این صنعت در کشور ما نیز از ظرفیتهای رشد برخوردار است و این ظرفیتها باید مورد توجه قرار گیرند.
آلایندگی صنایع مس از زمان شروع ذوب کنسانتره ایجاد میشود، چراکه گاز آلاینده SO۲ تولید میشود. ورود این گاز به هوا، از یکسو زمینه آلایندگی هوا را فراهم میکند. از سوی دیگر نیز به بارانهای اسیدی منجر میشود و مشکلات متعددی را برای محیطزیست فراهم میکند. فعالیت در منطقه سونگون نیز هنوز به این مرحله نرسیده و درنتیجه با چنین مشکلاتی روبهرو نیست. در دورهای که مدیریت این مجموعه را بر عهده داشتم، ایجاد واحد ذوب به صرفه نبود و به همین علت هم مخالف تولید کاتد در این منطقه بودم. اما مطالعات برای تداوم فعالیت و اجرای طرحهای توسعه باید بسته به شرایط موجود ادامه یابد. درنهایت نیز مدیران شرکت با توجه به حد به صرفه تصمیمات نهایی را اتخاذ کنند.
در همین حال، روشهای بسیاری برای کنترل این آلودگی و ممانعت از ورود گاز SO۲ به هوا و کنترل آن وجود دارد. کما اینکه درحالحاضر در سرچشمه و خاتونآباد، زیرساختهای رفع آلایندگی بهطور کامل ایجاد شده است. واحدهای تولید اسید تاسیس و گاز آلاینده مورد بحث به اسیدسولفوریک تبدیل میشود. این اسید نیز در بازارهای داخلی و خارجی به فروش میرسد. اما بهترین روش برای مصرف این اسید، تولید کودهای شیمیایی فسفاته است. البته موانعی در این مسیر وجود دارد. ازجمله آنکه برای تولید کود به فسفات نیاز است و کشور ما از ظرفیت معدنی فسفات برخوردار نیست. تنها یک معدن فسفاته اسفوردی در کشور فعالیت دارد که کلر آن هم تا حدی بالاست. درنتیجه برای تولید کود باید خاک فسفات از خارج کشور وارد شود. در ادامه اسیدفسفریک تولید و در حلقه بعدی کودهای فسفاته تولید شود. گفتنی است کودهای فسفاته از مزیتهای ویژهای برای کشاورزی برخوردار هستند. چراکه اغلب خاک ایران قلیایی است. برای نرم شدن خاک و بهبود فعالیتهای کشاورزی باید کود فسفات و پتاس بیشتر استفاده شد. حال این فرصت به واسطه صنعت مس فراهم شده است.
اسیدسولفوریک ارزانقیمت میتواند در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد یا خود شرکت ملی مس اقدام به تولید این محصول کند. کما اینکه در گذشته نیز مطالعاتی برای احداث کارخانه اسید فسفریک و تولید کودهای فسفاته تا ظرفیت ۱.۵ میلیون تن سالانه انجام شده بود. بهتازگی تفاهمنامهای میان وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت جهادکشاورزی و شرکت ملی صنایع مس ایران درباره احداث واحدی برای تولید کود امضا شد. امید میرود این دست فعالیتها هرچه سریعتر اجرایی و بدین ترتیب، زمینه توسعه همهجانبه در صنعت مس فراهم شود.